نقد و بررسی کتاب داش آکل
از بین یازده داستان کوتاه مجموعه سه قطره خون نوشته صادق هدایت، بیاندازه جذاب است. در این کتاب هنوز جوانمردی نمادی از انسانیت فراموش شده روزگار به حساب می آید، ولی شخصیت اصلی داستان سخت به آن پایبند است. در دنیای امروز بیش از هر زمان دیگری نیاز به لوطیهایی با مرام است که بتوان نه یک خانه بلکه یک شهر را به آنها سپرد. این داستان بازنمود همان اخلاقیاتی است که باید باشد و نیست، یعنی مردن در مسیر شرافت و حیثیت انسانی، حتی اگر به مقصود شخصی خود نرسیده باشد.
خلاصه داستان
این داستان از مجموعه کتاب سه قطره خون در تهران و در سال 1932 توسط صادق هدایت به رشته تحریر درآمد. در خطوط ابتدایی، راوی به خواننده اطلاع میدهد که کاکا رستم، رقیب او است که به دنبال شکست و احتمالا تحقیر اوست. این داستان در یک قهوه خانه شروع میشود، جایی که کاکا رستم به دنبال چالش و تحریک داش آکل است، زیرا بارها از داش آکل شکست خورده و کینه از او به دل دارد. به طور ناگهانی، مردی وارد قهوه خانه شده و به داش آکل میگوید که حاجی صمد، دوست قدیمیاش که تاجری ثروتمند میباشد فوت کرده و او را به عنوان وصی خود انتخاب کرده است.
داش آکل به خانه حاجی صمد میرود تا همدردی خود را نسبت به بیوه عزادارش ابراز کند. در آنجا، از میان پردهها، او دختر جوان حاجی یعنی «مرجان» را میبینید و محو زیبایی او می شود. داش آکل زشت است و زخمهایی بر چهره دارد، ولی به دلیل جوانمردی، عشق به مرجان را فراموش میکند، زیرا آن را نمک به حرامی میداند، با اینکه شبها را با یاد او می گذراند. داش آکل خود را به امور حاج صمد اختصاص میدهد، داراییهای او را سازماندهی میکند و هر گونه نیاز خانواده را به هزینه میپردازد؛ به طور کلی خود را از زندگی قبلیاش دور میکند. تنها همراه محرمانه او در شبهای تنهایی و مستی، طوطی قدیمی است. او عشق خود به مرجان و غم و اندوهش را با خواندن اشعار عاشقانه به طوطیاش ابراز میکند:
دلم دیوانه شد ای عاقلان آرید زنجیری
که نبود چارهی دیوانه جز زنجیر تدبیری
هفت سال میگذرد، برای مرجان خواستگار میآید و داش آکل نیز بر اساس دِین خود نسبت به حاجی، لوازم و اسباب ازدواج او را فراهم میکند. درست بعد از فرستادن مرجان به خانه بخت، در میدانی از محله شهر و در حالت مستی، کاکا رستم سر میرسد و برای انتقام با او نزاع کرده و با قمهاش داش آکل را زخمی میکند. فردای همان شب، پسر حاجی صمد بر بالین او آمده و داش آکل طوطی خود را به او میدهد و کمی بعد میمیرد.
نقد و بررسی عناصر داستان
این اثر مانند بسیاری از داستانهای کوتاه هدایت که از اواخر دهه 1920 تا اواسط دهه 1930 نوشته شدهاند، پر از رنگ و بوی محلی و زندگی عامه مردم است و محیطی اجتماعی و سنتی را نشان میدهد. این داستان زندگی و مرگ انسانی را به دور از قواعد دوران خود روایت میکند که در کشاکش بین خوبی و بدی درون خود است و در جست و جوی عشق میگردد و روان که همچون طوطی داستان که به نمایندهای برای نشان دادن واپس زدگیهای فرد با خویشتن بدل میشود.
مطالب مرتبط:
معرفی کتاب به لهجه سپیدار
معرفی کتاب شادکامان دره قرهسو
معرفی کتاب محکوم به اعدام از محمد علی افغان
نقد و بررسی کتاب همسفرها
منبع: فیدیبو