معرفی کتاب سه روایت از زندگی
اینبار مسائل پیشپاافتادهی زندگی دستمایهی اصلی نمایشنامهی یاسمینا رضا شده است. او سادهترین و تکراریترین مسائل زندگی را با پیچیدگیها و تنشهای ذاتی آن پیوند زده است. داستان این نمایشنامه گفتگوهای ساده و مسائل تکراری و کشدار در شبنشینی چند ساعته دو زوج مختلف است. نویسنده در این اثر با هنرمندی تمام زاویه دید را تغییر میدهد و با کمک کلمات از یک موضوع واحد تعابیر و مفاهیم پیچیدهای خلق میکند که نمیتوان به سادگی از کنار آنها عبور کرد.
دربارهی نمایشنامهی سه روایت از زندگی
سه روایت از زندگی داستان شب نشینی یک زوج رئیس و یک زوج کارمند است. نویسنده این اثر را در سه پرده به تصویر کشیده است. در هریک از پردهها، شخصیتهای داستان احساسات مختلفی را تجربه میکنند و واکنشهای متفاوتی را از خود نشان میدهند. سه روایت از زندگی در تلاش است در هر مرحله، لایههای درونی و منفعل انسان امروزی را موشکافی کند و واقعیت زشت درونی انسانها را عریان نماید.
طنز عضو جدایی ناپذیر نوشتههای یاسمینا رضا است و نمایشنامهی سه روایت از زندگی نیز از این قاعده مستثنی نیست و حتی میتوان آن را یکی از نقاط قوت به شمار آورد. اما مفاهیم فلسفی نقش مهمتری در این نمایشنامه ایفا میکنند. او در این اثر طبقهی متوسط و مدرن امروزی را هدف اصلی قرار داده است. طبقهای که اگرچه دغدغهمند است و از مسائل ابتدایی و معیشتی عبور کرده است اما در پرتگاه انحطاط اخلاقی قرار دارد و رو به سقوط است.
نمایشنامهی سه روایت با قلم یاسمینا رضا در سال 2000 منتشر شد. این کتاب با ترجمهی فرزانه سکوتی در سال 1387 منتشر شد. کتاب سه روایت از زندگی توسط نشر تی و در مجموعهی نمایشنامهی دور تا دور دنیا به بازارعرضه شد.
یاسمینا رضا، نمایشنامه نویس برجستهی فرانسه
یاسمینا رضا نمایشنامه نویس مطرح فرانسوی است. او به واسطهی نگارش نمایشنامه تاکنون جوایز مهمی را از آن خود کرده است. به همین علت او را بیشتر با نام نمایشنامه نویس میشناسند. اما او در نویسندگی و فیلمنامه نویسی نیز تبحر بالایی دارد و آثار مختلفی با قلم او منتشر شده است. یاسمینا رضا شهرت بینالمللی دارد و نمایشنامههای او درکشورهای مختلف ترجمه شده و به اجرا درآمده است.
اطلاعات دقیقی دربارهی تاریخ تولد یاسمینا رضا وجود ندارد اما عدهای او را متولد 1 می سال 1959 در کشور فرانسه دانستهاند. مادر او اهل مجارستان و پدرش یک مهندس دورگهی ایرانی –روسی بود. یاسمینا رضا از دوران کودکی استعداد خوبی در نوشتن داشت. او در سن 8 سالگی اولین شعر خود را با نام «مرگ و زندگی» سرود و اولین جایزهی زندگی خود را دریافت نمود. او تحصیلات خود را در رشته جامعه شناسی ادامه داد و در سال 1978 از دانشگاه سوربون فارغالتحصیل شد. او که به تئاتر علاقهی زیادی داشت تصمیم گرفت این رشته را در مدرسهی هنری «ژاک لوکو» دنبال نماید.
یاسمینا رضا فعالیتهای هنری خود را با بازیگری در تئاتر آغاز نمود اما بازیگری کاری نبود که او برایش به دنیا آمده باشد. پس تصمیم گرفت نویسندگی را شروع کند و کار خود را در این زمینه با نگارش نمایشنامه آغاز نمود. او در مدت کوتاهی به شهرت رسید و عنوان موفقترین نمایشنامه نویس اواخر قرن بیستم را از آن خود نمود.
نقد و بررسی قلم و سبک نگارش یاسمینا رضا
تجربههای متفاوت دوران کودکی یاسمینا رضا و خاطرات مهاجرت خاندانش درون مایهی اصلی داستانهای او را شکل داده است. به همین علت است که خلق شخصیتهای عجیب و غریب امضای کاری یاسمینا رضا محسوب میشود. درونمایهی نوشتههای او اغلب مسائل اجتماعی را در بر میگیرد و لحن او پر از کنایه و طنز است. موضوع مورد علاقهی یاسمینا رضا تحلیل و کالبد شکافی انواع روابط، نظیر روابط خانوادگی، دوستانه و.. است. او تنشها، احساسات و چالشهای یک رابطه را با هنرمندی تمام به تصویر میکشد. مکالمات پرفراز و نشیب و پرکشش در روابط انسانی از مهمترین ویژگیهای آثار یاسمینا رضا به شمار میآید. او منتقد صریح ژستهای روشنفکری در جوامع امروزی است. ساختار نمایشنامههای یاسمینا رضا ساده و روان است. اما تفکری که در پس هر کلمه و دیالوگ گفته شده است پیچیده و پرمفهوم است. او حقیقت را در لابهلای کلام و رفتار شخصیتهای داستانش به مخاطب نشان میدهد
در بخشی از نمایشنامهی سه روایت از زندگی میخوانیم
غروب.
همان اتاق نشیمن.
سونیا رب دوشامبر به تن نشسته است. پروندهای را میخواند.
آنری وارد میشود.
با لحنی مهربان.
آنری: شیرینی می خواد.
سونیا: تازه دندوناش رو مسواک زده.
آنری: البته.
مدت زمانی میگذرد.
سونیا مجددا در پروندهاش فرو رفته، آنری ایستاده است. مردد.
آنری: یه قاچ سیب چی، بهش بدیم؟
سونیا: شیرینی با یه قاچ سیب فرقش چیه؟
آنری:... سیب مواد قندی کمتری داره.
سونیا: سیب مواد قندیش بیش تره شاید از شیرینی هم بیش تر.
آنری: دقت کردهای که خیلی تو تختخواب گرسنهاش می شه؟ نکنه این بچه شامش رو خیلی زود میخوره؟
سونیا: ساعت هفت و نیم شام میخوره. مثل بچههای هم سن و سالش.
آنری: اگه بعدش دندوناش رو مسواک بزنه چی؟
سونیا: بعد ازچی؟
آنری: بعد از شیرینی خوردن. میتونه یه شیرینی بخوره بعدش بلافاصله دندوناش رو مسواک بزنه.
سونیا: فقط قبل از خوابیدن میتونه شیرینی بخوره. یعنی درست قبل از مسواک زدن.
آنری: بله.
سونیا: اشتباه کردی بهش شیرینی دادی.
آنری: من هیچی بهش ندادم.
سونیا: چرا.
آنری: نصف یه بیسکویت انگشتی. همین. خیلی سختگیری کردم.
(مدتی میگذرد.)
چی بهش بگم؟
سونیا: چی بهش بگی؟
آنری: بهش بگم سیب بی سیب؟
سونیا: الان بهش بیسکویت انگشتی دادی. هم بیسکویت انگشتی هم سیب که نمیشه.
آنری: بهش میگم سیب بی سیب.
سونیا: بهش بگو سیب بی سیب بهش بگو لالا.
آنری: لالا.
آنری می رود و بازمی گردد.
آنری: خیلی بانمکه. براش Roukyو Rox گذاشتم.
(کمی بعد.)
پیشغذا چی باشه؟
سونیا: گریپ فروت چطوره؟
آنری: یه کم بی کلاسه, نه؟
سونیا: طالبی؟
آنری: با راگوی گوشت بره.
سونیا:(با نشان دادن پرونده اش.)
گوش کن، آنری...
آنری: طالبی.
(کمی بعد.)
کنگر فرنگی چطوره؟
سونیا: عالیه.
آنری: کنگر فرنگی یا طالبی؟
سونیا: آنری!
آنری: با حتا سالاد خرچنگ. این جلوهش بیشتره.
سونیا: سالاد خرچنگ، همینه.
مطالب مرتبط:
معرفی کتاب انگار خودم نیستم!
نقد و بررسی کتاب یادت نرود که ...
معرفی کتاب قدرت تضادها
معرفی کتاب جستارهایی دربارۀ تئوری توطئه در ایران
نقد و بررسی کتاب آداب بی قراری
منبع: فیدیبو