نقد و بررسی کتاب گلها همه آفتابگردانند
گاهی میشود که بیهوا شعری را زیر لب زمزمه میکنی. میخواهی خداحافظی کنی، میگویی «ناگهان چقدر زود دیر میشود»، میخواهی حال و احوالت را به دوستی شرح بدی، بلند برایش میخوانی «گفت: احوالت چطور است؟ گفتمش: عالی است مثل حال گل! حال گل در چنگ چنگیز مغول!» دنبال ابراز احساسات عاشقانه به دلدادهات هستی به شعر پناه میبری. با خواندن شعرهای لطیف، زلال و شفاف میشوی. شعر دنیایی از احساس و اندیشه است و شاعر قدرت تاثیرگذاری بر قلبها را دارد. قیصر امینپور، نامی آشنا برای تکتک ماست که بیآنکه بدانیم اشعار بسیاری از او را از حفظایم و در موقعیتهای مختلف از آنها استفاده میکنیم. امین پور در چهارمین دفتر شعرش با نام گلها همه آفتابگردانند یک بار دیگر بر قلبهایمان را گرم میکند.
درباره کتاب گلها همه آفتابگردانند
کتاب گلها همه آفتابگردانند قیصر امینپور از آخرین آثار او به حساب میآید که اشعار سالهای 1370 تا 1379 را شامل میشود. چینش اشعار در این کتاب بر اساس زمان سرودن آنهاست. در این مجموعه، علاوهبر تحول در ساختار شعر و پختهتر شدن سبک شعری شاعر، بر نقد اجتماعی نیز تاکید بیشتری میشود. قیصر امین پور در این مجموعه اشعار با استفاده از زبان عامیانه بافتی منسجم میآفریند که مضمونهای نو را با لحنی ساده و روان به خواننده میرساند. اندیشهی فلسفی و تصویرهای حسی که امضای قیصر امینپور در شعر فارسی محسوب میشوند، در شعرهای این مجموعه بهخوبی نمایان است. خرید آنلاین و دانلود کتاب گلها همه آفتابگردانند در فیدیبو امکانپذیر است.
نگاهی به زندگی قیصر امینپور؛ شاعر گل و آینه
قیصر امینپور( 1338-1386) چهرهی ماندگار شعر و ادبیات فارسی است. بارها اشعار او را خواندهایم و اسمش را شنیدهایم. با این حال اطلاعات اندکی از زندگی شخصی او در دست است. بر اساس اظهارات اطرافیانش، او شاعری آرام و به دور از هیاهو و جنجال بود. او حقیقتا شاعری بود که شعرهایش را میزیست. از بروز خودش در شعرهایش هیج ابایی نداشت ولی به مصاحبه علاقه نشان نمیداد و بدون حاشیه زندگی میکرد. شاید استفادهی زیاد او از واژهی «آینه» در اشعارش از این واقعیت دور نباشد که شعرهایش آینهی تمام و کمالی از شخصیت شاعرشان هستند. هر کس که میخواهد قیصر امین پور را بشناسد، باید به سراغ دفترهای شعر او برود.
یکی از جنبههای شخصیتی کمتر شنیده شده دربارهی قیصر امین پور علاقه به علم و یادگیری و همزمان نقد محیطهای خشک آموزشی است. امین پور بعد از انصراف از تحصیل در رشتهی دامپزشکی به سراغ علاقهاش یعنی ادبیات فارسی میرود. او تحصیلاتش در این زمینه را تا مقطع دکتری ادامه داد و از محضر اساتید برجستهای همچون «محمدرضا شفیعی کدکنی» استفاده برد. در کنار سرودن اشعارش، به تدریس در دانشگاه، سرپرستی نشریاتی مثل هفتهنامهی «سروش» و فعالیت در فرهنگستان زبان و ادب فارسی مشغول بود. علاقهی او به علمآموزی در حین تدریس به دانشجویانش نیز سرایت میکرد. نگاه و روح لطیف شاعر که به خوبی در اشعارش مشهود است، بر جو کلاس و حالوهوای دانشجویانش نیز تاثیر میگذاشت. فضای صمیمی و طنزآمیز همراه با ابیاتی که استاد فیالبداهه فراخور ماجرایی در کلاس میسرود، از خاطرات بهیادماندنی شاگردان امین پور است.
امین پور در سالهای ابتدایی دهه هشتاد تصادف سختی کرد که تا پایان عمرش او را آزار داد و امین پور را مجبور به انجام عملهای جراحی متعددی کرده بود. در تمام مدت بیماری، خانم «زیبا اشراقی» همسر امین پور او را حمایت و همراهی کرد. او هفدهسال با قیصر زندگی كرد و در سختترین روزهای زندگی او را تنها نگذاشت. پیگیریهای او از وضعیت چاپ اشعار امین پور باعث ساماندهی انتشار آثارش شد.
مطالب مرتبط:
نقد و بررسی کتاب جنایت و مکافات
نقد و بررسی کتاب قمارباز
منبع: فیدیبو