نقد و بررسی کتاب همه دروغ میگویند!
اگر همه دروغ میگویند پس چه کسی راست میگوید؟ گفتههای مردم در مورد خودشان، درآمدشان، عقاید و جهتگیریهای اجتماعیشان اندکی با چاشنی دروغ همراه است. اغلب افراد در پاسخ به پرسشهای حضوری و نظرسنجیها در گفتن حقیقت اغراق میکنند. اما آنها تنها در یک موقعیت حقیقت را میگویند و آن زمانی است که با اینترنت و گوگل تنها باشند. کاربران هرروزه اطلاعات زیادی را به اینترنت اضافه میکنند. گوگل با داشتن حجم انبوهی از اطلاعات و دادهها از این اطلاعات به درستی استفاده میکند. کلان دادهها منجر به پیدایش علم جدیدی به نام «علم داده» شده است. متخصصین این حوزه کسانی هستند که با کمک الگوریتمها حقیقت محض را از دل دادههای کلان بیرون میکشند و واقعیتها را بیان میکنند.
دربارهی کتاب همه دروغ میگویند
کتاب «همه دروغ میگویند» از 3 فصل و 8 مختلف بخش تشکیل شده است. سث استفنز، کارشناس کلان داده و نویسندهی این کتاب از اهمیت کلان دادهها و لزوم استفاده از آنها میگوید. او کاربردهای علم داده را در بخشهای مختلف جامعه بیان کرده و هر یک را با مثالهایی حقیقی توضیح میدهد. یکی از ویژگیهای این کتاب بیان واقعیتها و مشکلات ملموس جامعه است. اشاره به واقعیتهای موجود که از چشم افراد جامعه پنهان مانده است میتواند این کتاب جذاب را به یک کتاب غمانگیز و ناامیدکننده تبدیل کند. در این رابطه میتوان به آمار واقعی سقط جنینهای خانگی، نژادپرستی و کودک آزاری اشاره کرد.
چرا مردم دروغ میگویند؟
سوگیری مطلوبیت اجتماعی یکی از دلایلی است که مردم را به دروغ گفتن وادار میکند. زیرا افراد با گفتن دروغهایی به ظاهر کوچک و بی اهمیت سعی دارند دیگران را تحت تاثیر قرار دهند. این موضوع حتی در پرسشنامهها و نظرسنجیهای ناشناس و غیر حضوری نیز صادق است. میل به مقبولیت اجتماعی موجب میگردد افراد در مورد حقوق، معدل دانشگاه، فعالیتهای خیریه، شرکت در انتخابات و مصرف مواد مخدر دروغ بگویند. گرایش مردم به ساختن تصویری بی نقص از خود و کسب مقبولیت از جانب دوست، شریک تجاری و حتی پژوهشگران موجب میگردد مطالعهی رفتار و افکار آنها با خطا روبهرو گردد و اطلاعات نادرستی را در اختیار نهادهای مرتبط قرار دهد.
در بخشی از کتاب همه دروغ میگویند میخوانیم
همه دروغ می گویند.
مردم در ارتباط با تعداد نوشیدنی هایی که در مسیر خانه نوشیده اند دروغ می گویند؛ آن ها در ارتباط با تعداد دفعاتی که به باشگاه میروند. قیمت کفش های نوی خود و اینکه کتاب خاصی را خوانده اند. دروغ می گویند. آن ها به دروغ مرخصی استعلاجی می گیرند و میگویند در تماس خواهند بود در حالی که نخواهند بود. آن ها می گویند موضوع ناراحتی شان رفتار شما نیست در حالی که هست. آن ها می گویند شما را دوست دارند در حالی که ندارند. آن ها می گویند خوشحال اند زمانی که ناراحت هستند. آن ها می گویند به زنان علاقهمندند در حالی که به مردان علاقه دارند.
مردم به دوستانشان دروغ می گویند. به رئیسشان دروغ می گویند. به بچه ها دروغ می گویند. به پدر و مادرخود دروغ می گویند. آن ها به دکترها دروغ می گویند. به همسرشان دروغ می گویند. مردم به خودشان دروغ می گویند. و شکی نیست که به نظرسنجی ها هم دروغ می گویند.
و این هم نظرسنجی مختصر من برای شما:
آیا تا به حال در انتخابات تقلب کردهاید؟.....
آیا تا به حال راجع به کشتن کسی خیال بافی کردهاید؟....
وسوسه شدید دروغ بگویید؟ عده ی زبادی از مردم رفتارها و افکار خجالت آور را کم تر از آنچه که در واقعیت است در نظرسنجی ها اعلام می کنند. آن ها دوست دارند که خوب به نظر بيایند حتی اگر اکثر نظرسنجی ها به طور ناشناس و بی نام باشند. به این موضوع»«سوگیری مقبولیت اجتماعی» گفته می شود.
مقالهای بسیار مهم در سال ۱۹۵۰ شواهد قدرتمندی از نحوهی قربانی شدن نظرسنجیها در دام این سوگیری ارائه میدهد. محققان دادههایی را از مراجع رسمی دربارهی ساکنین دنور جمعآوری کردند: چند درصد از آنان در رایگیری شرکت کردهاند. به خیریه کمک کردهاند و کارت کتابخانه دارند. سپس محققان از ساکنین نظرسنجی کردند که ببینند آیا نتایج همخوانی دارد. نتایج شوکه کننده بود. آنچه ساکنین به نظرسنجیها اعلام کرده بودند خیلی متفاوتتر از چیزی بود که محققان جمعآوری کرده بودند. باوجوداینکه کسی نام خود را بیان نکرده بود. تعداد زیادی از مردم درباره شرکت در انتخابات» موضع رأی دهی و کمکهای خیریه خود اغراق کرده بودند.
مطالب مرتبط:
نقد و بررسی کتاب درمان وسواس
نقد و بررسی کتاب هملت
نقد و بررسی کتاب درآمدی کوتاه به مغز
نقد و بررسی کتاب با انتخاب خود مهم شوید
نقد و بررسی کتاب گوساله و دونده ی دو استقامت
منبع: فیدیبو