کارآفرینان موفق و برتر دنیا چه کردهاند؟

کارآفرینان موفق و برتر دنیا چه کردهاند؟
1- من از سرگرمیهایم گذشتم
گرنت کاردن، کارشناس فروش برتر
یک امپراتوری واقعی املاک به ارزش 500 میلیون ساخته و نویسنده یکی از پرفروشترین کتابهای نیویورکتایمز به نام «وسواس داشته باشید یا معمولی بمانید» است.
قبل از سال 2008 هفتهای سه بار گلف بازی میکردم. تمرکزم را ازدستداده بودم. حواسم به مسائل دیگری پرت شده بود و شدید به خودم مغرور شده بودم. به افتخارات گذشت تکیه میکردم و خانوادهام را درخطر میانداختم. تصمیم گرفتم بر روی کار و درآمدم متمرکز شوم. حتی اگر به قیمت گلف بازی نکردن یا به خطر افتادن موقعیت اجتماعیام باشد. هیچ اشکالی ندارد اگر سرگرمی و خوشگذرانی امروزتان را فدای آزادی فردا بکنید. من خود را مجبور کردم از تفریحهاتم بگذرم. هرروز از خودم میگذشتم و کارهایی را انجام میدادم که شاید نمیخواستم، اما بههرحال برای رسیدن به آینده بهتر آنها را انجام میدادم.
2- من یک کار روزانه گرفتم
باربارا کرکران، موسس گروه کرکران و شارک
او تا بیست وسه سالگی بیست شغل مختلف را امتحان کرد و شغل بیستویکمش، او را به یکی از کارآفرینان موفق تبدیل کرد.
« یک سال سود شرکتمان تنها 18 درصد بود و یک بدهی 400 هزار دلاری داشتم. فشار زیادی روی من بود و وضعیت خیلی دشواری داشتم. تقریباً هیچکس ملک نمیخرید و من 400 نفر نیرو داشتم که باید از آنها حمایت میکردم. غرورم را زیر پا گذاشتم و دنبال یک کار روزانه گشتم و بهعنوان کارمند دفتر فروش مسکن استخدام شدم. رئیسهایم دوستم داشتند اما من از اینکه رئیس نیستم، احساس حقارت میکردم. بعد از مدتی با اعتمادی که به شریکم داشتم شرکت اصلی خودم را ترک کردم. شش ماه بعد توانستم 100 هزار دلار از درآمدم را بهعنوان بدهی پرداخت کنم و قسمتی از بار را از روی دوشم بردارم. خجالتزدگیام خیلی زود فراموش شد و درواقع آن تصمیم سریع، تجارت من را نجات داد.
3- من لذتهای آنی را به تعویق انداختم
گریواینرچوک موسس و مدیرعامل واینرمدیا
او بیش از هفتصدکارمند و درآمدی بالغ بر صد میلیون دلار دارد. در ضمن یکی از پرفروشترین نویسندههای نیویورکتایمز «به خاطر گریوِی بپرسید» است.
«من اهمیت گذشتن از سرگرمی و خوشگذرانیهای کوتاهمدت، برای خوشبختی بلندمدت را یاد گرفتم. زندگی یک بازی طولانی است. وقتی یک تجارت را شروع میکنید، تصمیم مهمی گرفتهاید که در سال اول اجازه هیچ وقت تلفکردنی را به شما نمیدهد. تمام زمانی که دارید باید صرف ساخت تجارتتان شود. من درباره اختصاص دادن ۱۸ ساعت در روز به تجارت حرف میزنم، حتی زمانی که باید صرف وقت گذراندن با خانواده بشود. اما دو سه سال بعد وقتی بچههایم را به سفر تجاری میبرم و دنیا را به آنها نشان میدهم محصول کار امروزم را درو میکنم.»
4- من تا پنی آخر پولم را خرج کردم
یولیزیو، موسس و مدیرعامل استایل کوالیتیشن
او یکی از پرفروشترین نویسندههای آمازون و پیشگام در بازاریابی تأثیرگذار است. یولی یک مهاجر بنیانگذار بود که تجارت خود را از صفر شروع کرد و به میلیون رساند.
« برای من تقریباً دو سال طول کشید تا ایدهام را به یک تجارت تبدیل کنم. باید انتخاب میکردم که به بازار کار برگردم یا آخرین شانس را به تجارتم بدهم. آن موقع من ۴۰۱ هزار دلار از آخرین کارم داشتم که تنها داراییام بود و میتوانستم با آن، چند ماه دوام بیاورم. صرف کردن آخرین پنیهایم برای شرکت و تجارتم ترسناک بود. اما دست برداشتن از رؤیاهایم ترسناکتر به نظر میرسید. در طول آن چند ماه، من یک شرکت درآمدزا با مجله «ال» آغاز کردم. این ازخودگذشتگی باعث شد به تواناییهای خودم اعتماد کنم و به سمت موفق شدن گام بردارم.
5- یک سال دور از خانوادهام زندگی کردم
جانهانا ، مدیرعامل گروه فیرچایلد
جان مدیر یک موسسه راهنمای سرمایهگذاری است که کتاب پرفروش «راه ثروتمند شدن» هم تألیف اوست.
«زمانی بود که من و همسرم نمیتوانستیم اجاره خانه را پرداخت کنیم. پس تصمیم گرفتیم همسرم با خواهرش و من با مادرم زندگی کنیم. درواقع ما همدیگر را ترک نکردیم و فقط تا مدتی که روی پای خودم بایستم، جدا از هم زندگی میکردیم. اخیراً پسرم که حالا 25 ساله است این موضوع را به من یادآوری کرد. به او توضیح دادم که آن کار برای اینکه تجارتم را بسازم و زندگیام را که لیاقتش را دارد به او بدهم، ضروری بود. پسرم امروز در شرکت من کار میکند و این نتیجه و پاداش سختیهای گذشته است. برای من دوری از خانواده در آنیک سال اصلاً آسان نبود اما میدانستم این ازخودگذشتگی ارزشش را دارد. اگر امروز ثروتمندیم به خاطر این است که من کاری انجام دادم که باید برای ساختن رؤیاهایم انجام میدادم.
6- من سخت کار کردم تا به درآمدی که نیاز داشتم رسیدم
پکاکاسکینن، سرمایهگذار و مدیرعامل لیدفیدر
او یک کارآفرین موفق زنجیرهای است و سالها در این عرصه فعالیت کرده است. وقتی اولین کارم را کلید زدم باید فداکاریهای زیادی انجام میدادم. تازه از دانشگاه فارغالتحصیل شده بودم و هیچ پولی نداشتم. بهعنوان محقق در دانشگاه کار میکردم و پولش را بهعنوان حقوق به اولین و تنها کارمندم میدادم. من نصف زمان کاری کارمندم را به شرکت دیگری فروختم که بودجه کافی برای راهاندازی کار به من میداد. به همین خاطر، در یک سال دو برابر مدت معمول کار کردم، تا زمانی که توانستم به کار روزانهام نیاز مالی نداشته باشم و کاملاً بر روی تجارتم تمرکز کنم.
7- من به روابط منفیام پایان دادم
نفیسه نیناحجت، موسس و مدیرموسسه حقوقی اسالاس
من در زندگیام چندبار از رابطهها، دوستان و اعضای خانوادهام فاصله گرفتم. این کار برایم دردناک بود. چون من تکهای از قلب و هویتم را از دست میدادم. اما در نهایت میگویم که ارزشش را داشت. همسری که حمایتتان نمیکند، میتواند باعث مرگ تجارت شما بشود. خصوصاً اگر تازه اول کارتان باشد. یک حمایت قابلتوجه میتواند موفقیت شما را در همه زمینههای زندگی از جمله کار و تجارت افزایش دهد.
8- من از یک ورشکستگی بانکی نجات پیدا کردم
گری نیلون، رئیس نیلون سلوشن وگروه راکس
در اولین تجارتم سعی کردم تجارت شکستخورده شخص دیگری را ادامه دهم و به موفقیت برسانم. خریدن شرکتی که از قبل وجود داشت اشتباه بود و من تا مدتها درگیر تبعات منفی آن بودم. من هم باید تجارت خودم را میگرداندم و هم یاد میگرفتم چطور درآمدم را مدیریت کنم. مجبور بودم حتی از خوابم بگذرم و تماموقت کارکنم تا بتوانم هم روی حراجیهای سطح بالا کارکنم و هم تجارت خود را بسازم. این کار در اولین سال خیلی سخت و پراز چالش بود، اما من را بهجایی که امروز هستم رساند.
9- سبک زندگیام را ساده کردم
تامشیا مدیر ارشد crimcheck که یک موسسه بررسی پیشینه و تأیید اعتبار است.
در طول سالهای اولیه ساختن بدنه یک بنیاد مالی، من و همسرم خانهمان را ترک کردیم و به زیرزمین خانه خانواده همسرم اسبابکشی کردیم و خانه خودمان را اجاره دادیم. ما تقریباً با ده درصد درآمدمان زندگی میکردیم و نود درصد آن صرف تجارتمان میشد. در مراحل اولیه کارآفرینی، شما یا میتوانید سبک زندگی سادهای داشته باشید یا ثروت. اما هردو را نه!
ما انتخاب کردیم که ساده زندگی کنیم تا ثروت و دارایی بسازیم و اجازه دادیم گذشت زمان تلاشهای ما را جمع و ترکیب کند. تصور کنید با کنار گذاشتن 25 یا 50 یا حتی 90 درصد از درآمد خود برای سرمایهگذاری روی تجارتتان، پنج سال بعد کجا خواهید بود. این همان کاری است که ما کردیم و باوجود همه سختیهایش، میارزید.
10- من از زمانم گذشتم
جوکاکاتی، بنیانگذار و رییس سنترال
شغل من بعنوان بنیانگذار و ریاست شرکت، تماموقتم را میگیرد، اما انجمن لوسمی و لنفوم از من خواست که برای تحقیقات سرطان خون به آنها کمک کنم. این یعنی پذیرفتن یک تعهد بزرگ و صرف زمان و منابع انرژی. سرطان همهجا هست و بر همه تأثیر میگذارد. مادربزرگ من که یک مهاجر سوری بود همیشه میگفت اول خانواده. من این کار خیر را بهعنوان عضوی از خانوادهام پذیرفتم و به همین خاطر زمان زیادی را صرفش کردم و برای دنبال کردن رؤیاهای خیریهام از تجارتم فاصله گرفتم.
موضوع : کارآفرینان موفق و برتر دنیا چه کردهاند؟
مطالب مرتبط:
3 اصل کلیدی برای رشد کسب و کار
۵ مدل نوآوری برای آینده کسب و کار
فرآیند ۶ مرحله ای ساده برای شروع یک کسب و کار کوچک
ایده های کارآفرینی : ۵۰ ایده کسب و کار برای کارآفرینان خلاق
کسب درآمد از آموزش و مشاوره در زمینه کسب وکارتان
برگرفته از بهترین ایده