هدف این نوشتار بیان ارتباط بین رعایت نکات اخلاقی کسب و کار و به حداکثر رسیدن سود در بازه های مختلف زمانی است . به خاطر داشته باشید که تمام سود ، صرفا پول نیست . با کمی تغییر نگاه نسبت به مولفه های اخلاقی می خواهیم تفاوت میان مشتری مداری و مصرف کننده مداری را بررسی کنیم .
در قدم اول باید بدانیم که فرق بین مشتری و مصرف کننده در چیست ؟ می دانیم که بسیاری از کسب و کارها B to B هستند . به هرآن کسی که آماده پرداخت پول است و قصد خرید دارد مشتری می گویند . در این میان تفاوتی وجود ندارد که یک مشتری در حال خرید مواد خام برای صنایع پلاستیک سازی است ، قصد خرید فلزات برای ذوب آهن را دارد ، مواد غذایی دست اول را برای تهیه غذا در رستوران می خواهد و یا درحال خرید عمده روسری و شال برای مغازه و فروش شب عید است .

به همه این ها مشتری می گویند . دسته خاصی از مشتری هستند که به آنها مصرف کننده می گویند . به طور مثال مسیر تولید یک کالا از خرید مواد اولیه شروع می شود . سپس تولیدات به عوامل واسطه ای در بازار فروخته شده و بعد از آن به دست مغازه دار می رسد . در نهایت این مصرف کننده است که اقدام به خرید می کند . در میان تمام کش و قوس ها و فراز و نشیب های اقتصادی که شامل رکود ، تورم ، بحران ، عدم وجود نقدینگی ، عدم تناسب عرضه و تقاضا و بسیاری مشکلات دیگری که ما در طی دوازده ماه و سیصد و شصت و پنج روز سال با آن مواجه هستیم ، اخلاق بازاریابی به ما حکم می کند که به مصرف کننده و حقوق آن توجه بیشتری داشته باشیم .
چشم پوشی از سود مقطعی امروز و همراهی این اقدام با سیاست های آگاه سازی مشتریان از حقایق و وقایع موجود در بازار می تواند به ماندگاری ما در ذهن مشتری کمک کند . همه ما در خاطر داریم که چند سال گذشته پودر های لباس شویی نایاب شدند . اقدام غیر اخلاقی برخی سودجویان مبنی بر عدم عرضه در مقابل تقاضا به جهت بالابردن قیمت با جایگزین شدن سایر ابزار های شوینده ناکام ماند و هیچ لباسی نشسته باقی نماند .
در روزگاری که آگاهی مردم بسیار افزایش پیدا کرده است نمی توان با ترفند های نخ نما و قدیمی سهم بازار را نگه داشت . در عوض برای ایجاد یک نقش ماندگار و زیبا در ذهن مشتریان می توان در مواقعی که شرایط کسب و کار و بازار به نفع آنها نیست با چشم پوشی از کسب حداکثری منافع ، حس زیبای مصرف کننده مداری را به مردم منتقل کرد . شاید نوک قلم این نوشتار بیشتر به سمت شرکت ها و سازمان هایی باشد که با دهک های متوسط و ضعیف اقتصادی جامعه روبرو هستند باشد . در شرایط تحریم و در گیر و دار بحران واردات دارو و اقلام بسیار ضروری پزشکی شرکت ها و سازمان هایی برد نهایی را به چنگ آوردند که با حداقل حاشیه سود به نفع مشتریان به فعالیتشان ادامه دادند . رمز ماندگاری در دوران پس از بحران ، اخلاقی عملکردن در هنگام بحران است .
بنابر این مشتری شما شاید مصرف کننده نهایی نباشد ولی در نهایت باید توجه کسب و کار خودتان را به سمت پیش ببرید و به استراتژی هایی معطوف کنید که بازی به نفع مصرف کننده تمام شود . شاید به نظرتان اقدام و حرکت شما برای بهبود فرهنگ و توسعه اخلاق کوچک باشد اما به قول "هنری تورو" همیشه با ضرب طبل خودتان حرکت کنید. مهم نیست که صدای آن چقدر ضعیف یا دور باشد.
بد نیست این نوشتار را هم با طنز زیرکانه ای از بریان تریسی جمع بندی کنیم که :
مشتری مداری 2 اصل دارد:
اصل اول: همیشه حق با مشتری است.
اصل دوم: زمانی که شک دارید که آیا حق با مشتری است یا نه، به اصل اول مراجعه نمائید.