نقد و بررسی کتاب بچههايمان به ما چه میآموزند؟
همهی انسانهای بالغ امروز، روزی کودک بودهاند و در مسیر رشد خود اتفاقات زیادی را تجربه کردهاند. تولد کودک در یک خانواده و تجربهی همزیستی با موجودی ناتوان و وابسته به انسان میتواند زندگی او را دستخوش تغییرات زیادی نماید. بچهداری یک تجربهی متفاوت است که زندگی والدین را برای همیشه دگرگون میکند. آنها به واسطهی تجربیات خود، گمان میکنند تنها خودشان میتوانند به کودکان چیزی بیاموزند در حالی که وقتی انسان نقش والد را میپذیرد بی آنکه خود احساس کند در حال آموختن و یادگیری است. کودکان رفتار صادقانهای دارند. آنها مانند یک آینهاند که رفتار والدین را بدون اغراق به خودشان نشان میدهند. کودکان با بیرحمی ناخواسته بخشی از وجود ناخوشایند انسان را به رخ او میکشد و به همین علت است که میتوانند آموزگاران خوبی باشند. پیرو فروچی در کتاب « بچههایمان به ما چه میآموزند؟» پیشنهاد میکند هر آنچه تاکنون دربارهی حل مشکلات و ارتباط با کودکان آموختهاید را فراموش کنید و تنها و تنها از کودکان خود مسیر رشد و تکامل را بیاموزید.
دربارهی کتاب بچههایمان به ما چه میآموزند؟ اثر پیرو فروچی
پیر و فروچی در کتاب «بچههایمان به ما چه میآموزند؟» رفتارهای والدین و کودکان را مورد تحلیل و بررسی قرار داده است. او در این کتاب مخاطب را به دنیای پر از عشق، صداقت، انرژی و معصومیت کودکان میبرد. در این اثر برخلاف دیگر کتب روانشناسی برای هر واکنش کودکان یک راهکار و دستورالعمل ارائه نمیشود. فروچی با نگارش این کتاب قصد داشته پدر مادر بودن را به والدین یادآوری کند و این به معنای آموزش دائمی و اصلاح کودکان نیست. بلکه به معنای لذت بردن از تربیت و رشد کودک به همراه یادگیری از آنهاست. بچهداری یک راه باارزش برای تغییر و لمس خوشبختی است. فروچی نظریههای تربیتی خود را ساده و با زبان طنز بیان کرده است. به همین علت میتواند مخاطب را به آسانی با خود همراه میکند و حتی برای افرادی که فرزندی ندارند جذاب و آموزنده است. کتاب مملو از شوخی و مثالهای ملموس در رابطه با واکنش کودکان در برابر حرفهای والدینشان است.
مروری بر فصلهای کتاب بچههایمان به ما چه میآموزند؟
- توجه
- فضا
- گذشته
- هویت
- تو اینی
- واقعیت زوج
- قدردانی
- صبر
- هوش
- بازی
- معصومیت
- اراده
- عشق
- تشکر و سپاس
چرا باید کتاب بچههایمان به ما چه میآموزند؟ را خواند؟
کتاب بچههایمان به ما چه میآموزند؟ در دستهی کتابهای روانشناسی قرار دارد و برای گروه سنی بزرگسال مناسب است. تعداد صفحات نسخهی چاپی کتاب 180 صفحه است که با مطالعهی روزانه 20 دقیقه میتوانید این کتاب را در 9 روز بخوانید.
کتاب بچههایمان به ما چه میآموزند؟ حجم اندکی دارد و برای افرادی که وقت کافی برای خواندن کتابهای طولانی را ندارند و قصد دارند کتابی مختصر با موضوع روانشناسی را بخوانند مفید خواهد بود.
آنچه در بالا خواندید بررسی و نقد کتاب بچههایمان به ما چه میآموزند؟ اثر پیرو فروچی بود.خرید و دانلود این اثر در همین صفحه امکانپذیر است. برای مطالعهی دیگر کتابها در زمینهی روانشناسی میتوانید به قسمت دستهبندی کتابها مراجعه و کتابهای این موضوع را یکجا مشاهده کنید.
در بخشی از کتاب بچههایمان به ما چه میآموزند؟ میخوانیم
در ساحل دریا هستیم. دختربچه سه سالهای قصد دارد با امیلیو دوست شود. امیلیو کمی خجالت میکشد ولی بدش هم نمیآید. درحالی که نمیداند چه باید بکند. تالاپی روی زمین مینشیند. دخترک لبخندی میزند و بلافاصله عکسالعمل مشابهی به امیلیو نشان میدهد. امیلیو که انگار حالا راحتتر شده است از جا بلند میشود و دوباره خودش را روی زمین میکوبد. دخترک هم دوباره این کار را تکرار میکند. انگار میخواهد بگوید من عین تو هستم. ما میتوانیم باهم دوست باشیم. بازهم امیلیو لبخند میزند و به بازیشان ادامه میدهند: یک بار امیلیو خودش را میاندازد و یک بار دخترک. با هم هماهنگاند. اما درست وسط بازیشان مادر دخترک سر میرسد و با دیدن صحنه میگوید: «پاشو, باید بریم.» دخترک نگاه غم انگیزی به امیلیو میاندازد و با مادرش میرود.
چه چیزی باعث میشود که آن زن مراسم زیبای دوستی بچهها را خراب کند؟ یک ساعت بعد او و دخترش را میبینم که هنوز در ساحل پرسه میزنند و اصلاً هم نمیخواست جایی برود. شاید دلش نمیخواست دخترش آن طوری با کسی دوست شود. شاید برای اینکه دخترهای خوب نباید با غریبهها حرف بزنند. شاید از لخت بودن امیلیو خوشش نیامد. چون دختر خودش مایوی دخترانه خوشگل توری پوشیده بود. هر دلیلی که داشت در آن لحظه حالت رسمی و خشک خودش را به دخترش منتقل کرد که او هم احتمالاً در آینده همان رفتار را خواهد کرد. چه حیف!
البته چنین رفتارهایی بعید نیست و مرتب دیده میشود چون درواقع این رفتار معمول ما با بچههایمان است. دریک آگهی تلویزیونی برای یک شکلات معروف، در شرایطی کاملا دوست داشتنی مادری به دخترش میگوید: «وقتی بچه بودم مادرم اين شکلاتو روی نونم می مالید. درست مثل من.» ترس و نگرانی باعث میشود دست به کارهای بیهوده بزنیم. ما بزرگترها ترسها نظرها، عادتها، تعصبها، رفتارها و عقدههایمان را مثل همان شکلات روی نان صبحانه بچههایمان میمالیم. بنابراین, بچههایمان صورت مسخ شده خودمان میشوند. همان طور که ما مثل پدر و مادرهایمان شدیم. چقدر از وجود پدر و مادرهایمان در ما حضور دارد؟ خیلی زیاد، هرچند که خودمان را بسیار طغیانگر و اصیل میپنداریم. اگر چنین بنگریم خانواده به نوعی کار بدل میشود که هدف اصلی آن جاودانه ساختن خود در طول نسلهای آتی است.
مطالب مرتبط:
نقد و بررسی کتاب اسطوره سیزیف
نقد و بررسی کتاب پروانه و تانک
نقد و بررسی کتاب درخواست کنید!
منبع: فیدیبو