نقد و بررسی کتاب پروژه شادی
در دنیایی که زمان به سرعت در حال گذر است، شهرها ماشینی شدهاند و آدم ها روباتیک، شما چقدر به فکر شاد زندگی کردن هستید؟ آیا شاد بودن دغدغههای ذهنیتان است؟ یا به داشتن درآمد کافی از شغلی مناسب قناعت میکنید و نیازی نمیبینید برای حس شادی بیشتری، خودتان را به زحمت بیندازید؟
پروژه شادی نام کتابی است که شاد زیستن را از زاویههای مختلف بررسی کرده است. این کتاب شما را به سفری شگفت انگیز میبرد و با دستورالعملهایی کمکتان میکند از زندگی مکانیکی خود فاصله بگیرید و نگاهی به درونتان بیاندازید.
پروژه شادی درباره چیست؟
داستان نوشتن کتاب پروژه شادی، داستان جالبی است. گریچن رابین در یک روزی بارانی در یکی از اتوبوسهای شلوغ شهر نیویورک، درحالی که به قطرههای آب روی شیشه خیره شده بود از خودش پرسید هدف اصلی زندگیاش چیست؟ او برای جواب دادن به این سوال تنها یک جواب مشخص داشت؛ او میدانست که میخواهد خوشحال زندگی کند. این فکر اولین جرقهی نوشتن کتابی دربارهی شادی بود.
گریچن رابین معتقد است مسیر شادی برای هرکسی متفاوت است، به همین دلیل به همه پیشنهاد میکند کتابی دربارهی مسیر خوشحالیشان بنویسند. اما اگر رسیدن به خوشحالی برای هرکسی یک مسیر منحصر به دارد، پس خواندن این کتاب به چه دردی میخورد؟
رابین در جواب به این سوال میگوید:« اگرچه مسیر خوشحالی برای هر کسی متفاوت است، اما خواندن تجربیات دیگران کمک میکند تا راحتتر در این مسیر حرکت کنیم. او علاوه بر اینکه تجربیاتش را در این کتاب روی کاغذ آورده است، مطالبی را هم روزانه در وبلاگ خودش مینویسد که میتوانند راهکارهای مناسبی برای هموار کردن مسیر شادی افراد باشند. گریچن به همراه دوستانش وب سایتی به نام «ابزارهای برای جعبهی خوشحالی» را راهاندازی کرده است.
گریچن رابین این کتاب را در دوازده فصل نوشته است. او نام ماههای سال را روی فصلهای کتاب گذاشته است تا تغییرات بهوجود آمده در هر ماه برای خوانندگان قابل لمس باشد. او در هر فصل یکی از جنبههای مهم زندگی مانند زندگی زناشویی، شغل، فرزندپروری و... را بررسی میکند و بر خوشحال کردن آن جنبهی زندگی متمرکز میشود.
مروری بر فصلهای کتاب پروژهی شادی
گریچن رابین فصل اول کتابش را با ماه «ژانویه» شروع کرده است. عنوان فرعی این فصل «افزایش انرژی» است «سرزندگی» موضوعی است که رابین درباره آن بحث میکند. او در ابتدای فصل تصمیم میگیرد به تعدادی جمله که مینویسد متعهد بماند. او تصمیم میگیرد برای افزایش انرژی خودش، بیشتر ورزش کند یا چیزهای بیشتری به نیازمندان ببخشد. او برای انجام هرکدام از این کارها به خودش یک پاداش میداد و خیلی زود متوجه شد که این کار برای ذهن او مانند انرژی فعالسازی عمل میکند و ذهنش برای دریافت آن جایزه، خودش را وادار به انجام آنکارها میکند.
در فصل دوم کتاب؛ «فوریه»؛ گریچن رابین مشکلات زندگی زناشویی را بررسی میکند. نام فرعی این فصل «به یاد داشتن عشق» است. او در این فصل تصمیم میگیرد که دیگر نق نزند و سعی کند عشقش را به همسرش ثابت کند.
فصل سوم این کتاب مارچ نام دارد که گریچن عنوان فرعی «بزرگتر کردن هدفها» را برای آن انتخاب کرده است. پول و کسب درآمد، مسالهی این فصل کتاب است. رابین میخواهد از لحظهی حال لذت ببرد و سخت کار کند تا به موفقیت برسد. او به خودش قول میدهد که اگر در این مسیر به مشکلی برخورد از دوستانش کمک بخواهد و از کمکخواستن خجالت نکشد.
بررسی مسائل فرزندپروری فصل چهارم کتاب پروژه شادی است. و نام فرعی این فصل «اخمهایم را باز کنم» است. او در این فصل تصمیم میگیرد که زمانی را برای تفریح کردن بگذراد و گنجینهای از خاطرات شاد باشد.
فصل پنجم این کتاب برابر با ماه می است، که عنوان فرعی «جدی گرفتن تفریح و سرگرمی» برای آن در نظر گرفته شده است. در این فصل گریچن سراغ موضوع اوقات فراغت میرود. او میخواهد در این ماه تمرکزش را روی امتحان کردن فعالیت های جدید بگذارد. برای مثال به جمعاوری یک کلکسیون مشغول میشود. گریچن توضیح میدهد که تفریح در لغت به معنای فعالیتی است که علاوهبر رضایتبخش بودن، هزینهی افتصادی قابل توجهی نداشته باشد.
فصل ششم کتاب همزمان با ماه ژوئن است، و عنوان فرعی آن «زمانی برای دوستانم اختصاص بدهم» نام دارد. گریچن در این فصل مسائل دوستی را بررسی میکند و روی موضوع غیبت نکردن متمرکز میشود. او معتقد است که بار کلمههای منفی بسیار زیاد است و باید از گفتن آنها پرهیز کرد.
فصل هفتم کتاب ژوئیه نام دارد و نویسنده در این فصل تصمیم میگیرد به مسائل مالی بپردزد. عنوان فرعی این فصل هم «کمی شادی بخرم» است. گریچن در این فصل تصمیم میگیرد که کمی ولخرجی کند و موانع ایجاد شده در ذهنش را نادیده بگیرد.
فصل هشتم این کتاب همزمان با ماه اوت است و گریچن در این ماه تصمیم میگیرد به «معنویت» بیاندیشد و مسائل مربوط به مرگ را بررسی کند. این فصل را میتوان عمیقترین فصل کتاب پروژه شادی نامید. در فصل هشتم گریچن تصمیم میگیرد که دفتری برای شکرگزاری داشته باشد، و یادداشت کردن در همین دفتر است که دید او را به جهان اطرافش باز میکند.
سپتامبر نام فصل نهم این کتاب است و در این ماه گریچن تصمیم میگیرد که دنبال علایقش برود و موضوع کتاب و کتابخوانی را بررسی میکند. او برای دنبال کردن علایقش به زمان بیشتری نیاز داشت، بنابراین ابتدا تمام کارهایی را که دوست داشت انجام دهد را جایی یادداشت میکرد و بعد زمانش را برای انجام آنها خالی میکرد.
فصل دهم این کتاب همزمان با ماه اکتبر است، که گریچن در این فصل با عنوان فرعی «توجه کردن» مسائل هوشیاری ذهن را بررسی میکند.
نوامبر نام فصل یازدهم این کتاب است. و گریچن در این فصل موضوع نگرش را مطرح کرده و نام دوم این فصل را «داشتن روحی قانع» گذاشته است. او در ابتدای این فصل میگوید: «بخشی از چالش حفظ هوشیاری ذهن آن است که مراقب باشم به دام افکار و اعمال بدون فکر نیافتم.»
آخرین فصل این کتاب دسامبر نام دارد که در آن گریچن تصمیم میگیرد، «سخت تلاش کند» و موضوع اصلی کتابش یعنی شادی را بررسی میکند. او پس از یازده ماه، به تصمیمهای سختی متعهد مانده است و آخرین تصمیمی که داشت این بود که برای حفظ این اهدافش سخت تلاش کند تا خوشحال بماند. درسی که گرچن رابین در فصل آخر کتاب میدهد این است که برای همهچیز حتی برای شاد بودن و شاد ماندن باید تلاش کرد، سخت تلاش کرد.
در جملاتی از کتاب پروژه شادی میخوانیم
«جین استنفورد اسکافت» نوشته است: « افراد شاد نیازی به تفریح ندارند.» اما در حقیقت، پژوهشها نشان میدهد که نداشتن احساس بد، برای آنکه شما را شاد کند، کافی نیست. بلکه باید تلاش کنید که منشا احساسات خوب را هم پیدا کنید. یکی از راههای داشتن احساس خوب آن است که زمانی را به تفریح اختصاص دهید.
برای من کتاب، منبع بزرگی از شادی و تفریح است. من کتاب جمع میکنم، میخوانم و در اینترنت دنبال کتاب میگردم. باز کردن یک کتاب «جدید»، چه قبلا کسی آن را خوانده باشد و چه تازه از چاپ درآمده باشد، بسیار لذت بخش است.
مطالب مرتبط:
نقد و بررسی کتاب پست مدرنيسم
دانلود کتاب صوتی Grammar in Use Intermediate 2nd Edition
نقد و بررسی کتاب دختر خاموش
معرفی کتاب راز مادرم - داستان واقعی
منبع: فیدیبو