نقد و بررسی کتاب الفبای فلسفه
فلسفه چیست؟ به چه کسی فیلسوف گفته میشود؟ راه ورود و یادگیری فلسفه به چه صورت است؟ در یونان باستان، روزی انسانها به این نتیجه رسیدند که به هستی و حیات خود جور دیگری بیندیشیند و درباره چراهای زندگی تفکر کنند. «دین» به بشر عرضه شد تا «پاسخها» را به انسان ارائه کند و «فلسفه» برای بررسی و طرح «چراها» وارد زندگی بشر شد. اما این دو در تضاد با یکدیگر نیستند و گاهی اوقات همدیگر را تکمیل هم میکنند همانطور که بسیاری از فیلسوفان افراد مذهبی بودند.
فسلفه نوعی تفکر به زندگی و نگاه نقادانه داشتن به مسائل هستی است و بیشتر نوعی هنر زندگی کردن است که در مواجهه با تمامی مسائل زندگی بشر بتواند، متفکرانه و نقادانه عمل کند. نایجل واربرتون نویسنده کتاب الفبای فلسفه سعی کرده است که به زبان بسیار ساده پرسشهای فلسفی را مطرح کند و مطالبی سودمند دربارهی آنها را آموزش دهد. کتاب برای افراد مبتدی و ناآشنا با فلسفه بسیار سودمند است.

خلاصهای از کتاب الفبای فلسفه
کتاب الفبای فلسفه نوشته نایجل واربرتون ترجمه مسعود علیا تلاش کرده است تا برخلاف دیگر کتابهای فلسفی که بسیار پیچیده و سنگین هستند با زبانی ساده مسائل پیچیده را آموزش دهد. در عین حال در این کتاب با تاریخ فلسفه سر و کار نداریم و برای آموزش فلسفه قرار نیست که با فیلسوفهای مهم آشنا شویم و نظرات آنها را بدانیم و از این جهت با دیگر کتابهایی که سعی کردند فلسفه را به صورت ساده آموزش دهند متفاوت است. به عنوان مثال کتاب «دنیای سوفی» نوشته «یوستین گردر» برای آموزش فلسفه تاریخچه آن را بررسی کرده و ما را با اندیشههای فلاسفه بزرگ آشنا میکند اما در کتاب الفبای فلسفه پرسشهای اساسی مطرح شده و سعی بر آن بوده که شکلگیری تفکر نقادانه و وارد کردن فلسفه به زندگی روزمره آموزش داده شود.
مقدمه کتاب با پرسش «فلسفه چیست؟» آغاز میشود و نویسنده تلاش میکند تعریف جامعی از فلسفه ارائه دهد. وابرتون فلسفه را اینگونه تعریف میکند:« طریقی است برای تفکر درباره انواع معینی از پرسشها. ممیزترین خصوصیت فلسفه به کارگیری استدلال منطقی است.» او همچنین دربارهی فعالیتهای فیلسوفان اینگونه میگوید: «فلاسفه نوعا با استدلال سر و کاردارند: آنها یا استدلالهایی را پیش خود میآورند یا استدلالهای دیگران را در بوته نقد میگذارند، یا به هر دو کار دست میزنند. به علاوه، فلاسفه مفاهیم را تحلیل میکنند و گرد ابهام و مه آلودگی را از چهره آنها میزدایند.» پس از مقدمه و تعریف کردن فلسفه، وابرتون دلایل خود را برای پاسخ به پرسش «چرا فلسفه بخوانیم؟» را ارائه میکند. نویسنده معتقد است که از آنجایی که فلسفه با مسائل بنیادی مانند اثبات خدا و خلقت سر و کار داره خوانندن آن قطعا سودمند خواهد بود. دلیل دیگری نویسنده برای ضرورت مطالعه فلسفه بیان میکند «یادگیری تفکر» است و اینکه با مطالعه فلسفه افراد یاد میگیرند که چگونه در طیف گستردهای از موضوعات تفکر کنند. علاوه بر این واربرتون خواندن فلسفه را با بازی اعداد مقایسه میکند و آنرا بسیار لذت بخش توصیف میکند.
پس از مقدمه، نویسنده شروع به مطرح کردن پرسشهای فلسفی میکند و آنها را در 7 فصل شرح و بسط میدهد. فصل اول با پرسش «آیا میتوانید وجود خداوند را به اثبات برسانید؟» آغاز میشود. در این فصل دلایل وجود خدا از نظر فلاسفه به خصوص فیلسوفان غرب بیان شده است و آنها را نقد میکند. بسیاری از فیلسوفان بر اساس نظریات خود تلاش کردهاند تا دلایل منطقی برای ضروت وجود خدا مطرح کنند که بسیاری از این نظرات میتوانند باعث استوار شدن اعتقادات به خدا شوند. البته نویسنده در این فصل سعی در اثبات یا عدم اثبات وجود خداوند ندارد، صرفا نظریات فیلسوفان مطرح شده است و بیشتر تلاش شده است که تفکر نقادانه به عنوان هنری برای زندگی کردن آموزش داده شود.
«چگونه در گستره اخلاق درست را از نادرست تشخیص میدهیم؟» سوالی است که فصل دوم را شکل میدهد. در این فصل با شر، راه حلهای بی پایان برای شر و دفاع بر اساس اختیار و ایمان خواننده آشنا میشود.
در فصل سوم که عنوان آن حسن و قبح اخلاقی است، اخلاق مسیحی و کانتی مطرح و نقد میشود علاوه بر اون دربارهی سودانگری و نتیجهگرایی نیز مطالبی آورده شده است. پرسش فصل سوم نیز «آیا گاهی باید از قانون سرپیچی کرد؟» است و مطالب حول این پرسش میچرخند.
«آیا جهان واقعا به همان صورتی است که تصور میکنید؟» آغاز کننده فصل چهارم کتاب است و نظریاتی مفید درباره جهان خارج در آن به چشم میخورد. علم، ذهن و هنر درونمایه سه فصل پایانی کتاب است که با پرسشهای «آیا میدانید راه و رسم علم چیست؟»، «آیا ذهن شما جدا از بدن شماست؟» و «آیا میتوانید هنر را تعریف کنید؟» سوالات ابتدایی این فصول هستند.
استفان لا، نویسنده کتاب «باشگاه فلسفه» درباره کتاب میگوید: «الفبای فلسفه همچنان هم بهترین کتاب برای آشنایی مقدماتی با فلسفه است. واربرتون دقیق و صبور است و مهمتر از آن بسیار ساده و واضح مینویسد به همین دلیل کتابی بهتر برای آشنایی با فلسفه نسبت به الفبای فلسفه وجود ندارد.»
در بخشهایی از کتاب میخوانیم
آیا فلسفه دشوار است؟
معمولا فلسفه را رشته ای دشوار میدانند. فلسفه قرین دشواریهای گوناگونی است که البته پارهای از آنها قابل اجتناب است. در درجه اول، این حرف حقی است که لازمه کثیری از مسائلی که فلاسفه حرفهای با آنها سر و کار دارند بهرهمندی از معلوماتی سطح بالا در زمینه تفکر انتزاعی و نظری است. با این حال، این حرف کمابیش در مورد همه مشغلههای فکری صدق میکند: از این حیث فلسفه با فیزیک، نقد ادبی، برنامه نویسی کامپیوتری، زمین شناسی، ریاضیات یا تاریخ فرقی ندارد. همانند آنچه در مورد این عرصهها و سایر عرصههای پژوهش مصداق دارد، نباید دشواری نوآوریهای اساسی در این رشته را بهانه کنیم و روا نداریم که افراد عادی از پیشرفتهایی که در آن حاصل شده است خبر بگیرند، و نیز مانع از آن شویم که روشهای بنیادی آنها را بیاموزند.
با این حال، دشواری دیگری که با فلسفه قرین است که از لونی دیگر است و میتوان از آن دوری جست. فلاسفه همواره نویسندگان خوبی نیستند. شمار فراوانی از آنها در انتقال آرا و افکار خود به غایت بی مایهاند. گاهی این وضع ناشی از آن است که فقط علاقه دارند جمع بسیار کوچکی از خوانندگان اهل فن را مخاطب قرار دهند.
مطالب مرتبط:
معرفی کتاب سال بلوا اثر عباس معروفی
بررسی رمان خارجی دختر پنهانم
مرگ وزیرمختار رمانی که بعد از 40 سال تجدید چاپ شد
کتاب دن آرام از میخائیل شولوخف
منبع: فیدیبو