معرفی کتاب بنویس تا اتفاق بیفتد - هنریت کلاوسر
«نوشتن» چطور آغاز شد؟ انسان ها اولیه مینوشتند تا دانستههایشان را به نسلهای بعد انتقال دهند. اما با گذشت زمان و در دورهایی از شکلگیری تمدنها، «نوشتن» تنها برای قشر مرفه جامعه قابل دسترس بود و فقط آنان بودند که میتوانستند بنویسند و بخوانند. از حدود دو قرن پیش، با ظهور روزنامهها و مطبوعات، توانایی نوشتن تقریبا در دسترس همهی افراد جامعه قرار گرفت و امروز بیشتر از 95 درصد جمعیت کرهی زمین سواد خواندن و نوشتن دارند، و حدود 75% از این جمعیت به ابزار نوشتن دسترسی کامل و دائم دارند. این آمار نشاندهندهی اهمیت «نوشتن» است.
همهی آدمها روزی کلماتی را روی کاغذ آوردهاند. کلماتی در قالب یک دلنوشته، یک نامه و یا حتی یک لیست خرید. همهی این نوشتهها معمولا با این هدف شکل گرفتند که قدرت افکار و خواستههایمان را بیشتر کنند. اما چرا قدرت کلمات روی یک تکه کاغذ بیشتر از قدرت آنها در ذهن است؟ این سوالی است که خانم هریت آنه کلاسور در کتاب بنویس تا اتفاق بیافتد توضیح میدهد.

درباره کتاب «بنویس تا اتفاق بیافتد» بیشتر بدانید
سالها قبل از چاپ شدن کتاب بنویس تا اتفاق بیافتد یعنی در دهههای 20 و 30 میلادی، کتابهایی چاپ شدند که در آنها «قدرت فکر» نقش موثری داشت. این کتابها تنها راه موفقیت را افکار و قدرت ذهن میدانستند. کتابهایی با عنوانهایی تاثیرگذار مثل «فکر کن و ثرتمند شو» یا «کتاب جادوی فکر بزرگ».
اما هریت آنه کلاسور، زنی که به تاثیر نوشتن بر همهی جوانب زندگی ایمان دارد؛ تصمیم گرفت تنها راه دستیابی به موفقیت را از انحصار قدرت ذهن خارج کند و چشم خوانندگان کتابهایش را بر قدرت نوشتن به اندازهی قدرت فکر کردن باز کند.
کتاب بنویس تا اتفاق بیافتد با نام فرعی «بدانید چه می خواهید و به دستش بیاورید» خواننده را به نوشتن تشویق میکند. نوشتن خواستهها، نوشتن هر آن چیزی که یک نفر میتواند بخواهد؛ بدون تعیین اینکه نوشته یک لیست خرید مواد خوراکی است یا شرح وقوع بزرگترین آرزوی زندگی یک انسان. هریت آنه کلاسور میگوید راه درست یا غلطی برای انجام آن وجود ندارد: «زندگی روایتی است که شما هم دستی در نوشتن آن دارید.پس بنویسید تا معجزهی پدیدار شدنش را ببینید.»
هریت آنه کلاسور معتقد است که اصل و ذات نوشتن مهم است: « نگران نوع کاغذی که استفاده میکنید نباشید. به این فکر نکنید که باید در یک دفتر بنویسید یا روی یک تکه کاغذ عادی. هرنوع کاغذی اعم از خطدار یا بیخط، گران یا ارزان، در یک دفتر یادداشت یا جدا از آن، و با هر نوع خودکاری-یا مدادی- با هررنگی مناسب است. تنها قانون من این است که هربار چیزی مینویسید زیر آن تاریخ بزنید.»
نویسنده کتاب «بنویس تا اتفاق بیافتد» را بیشتر بشناسیم
هنریت آن کلاوزر (یا کلاوسر) نویسندهی کتاب بنویس تا اتفاق بیافتد؛ انگیزهی اصلیاش برای نویسنده شدن، را به مدالی نسبت میدهد که در کودکی از شهردار دریافت کرد. او این مدال را برای برگزیده شدن یکی از انشاهایش در مجلهی نیویورک تایمز گرفت. هنریت کلاوسردر آن لحظه مصمم شد که «نوشتن» را هدف زندگیاش قراردهد.
هریت آنه کلاسور دکترای ادبیات انگلیسی دارد و در دانشگاههایی مثل نیویورک، لس آنجلس و آلبرتای کانادا تدریس کردهاست. او اکنون علاوه بر برگزاری سمینارهای آموزشی دربارهی قدرت نوشتن، چهار کتاب دربارهی این موضوع نوشته است. کتابهایی مانند: « بنویس تا اتفاق بیافتد» که در ایران از بقیهی آثارش خوانندگان بیشتری دارد. «قلبت را روی کاغذ بیاور» که دربارهی آزادی نوشتن دربارهی روابط است؛ « با هر دو طرف مغزت بنویس» که تکنیکهایی برای آسانکردن روش نوشتن به نویسندگان داده است. آخرین کتاب هریت آنه کلاسور «با قلمی در دست» نام دارد که هنوز به فارسی ترجمه نشده است.
هریت آن کلاوسر اکنون مدیر موسسهی رایتینگ ریسورسز (Writing Resources) است، که هدف اصلی این موسسه ارائه مشاوره و خدماتی درباره نوشتن است. این موسسه کارگاهها و سمینارهایی دربارهی خودپروری برگزار میکند و خود هنریت هم در برخی از آنها سخنرانی میکند. او همچنین کارگاههایی در لندن، کایرو و یونان برگزار کرده است. هنریت آن در این کارگاهها موفق شده با تعداد زیادی از خوانندگان کتابهایش ملاقات کند و دربارهی تاثیر کتابهایش بر آنها آگاه شود.
هریت آن کلاوسر دربارهی تاثیر و اهمیت «نوشتن»در زندگی روزمره میگوید: «اجازه دهید قلم به شما پاسخ دهد.گاهی پاسخم را از نوشتهام میگیرم، طوری که انگار با من حرف میزند. من معمولا شبها قبل از خواب تمرکز میکنم و برای خدانامه مینویسم و بعد، به محض اینکه از خواب بیدار میشوم، درحالیکه هنوز در خواب و بیداری هستم، هر دو سوی مکالمهای را مینویسم که در مغر خواب آلودم میگذرد. وقتی شب هنگام سوالی را مطرح میکنید و صبح جواب آن را میگیرید، شکاکان خواهند گفت که این ناخودآگاه خودتان است که جواب میدهد. شاید راست بگویند، اما شاید هم خداست که شما را به آن بخشی از ناخودآگاه هدایت میکند که جواب در آن است. اگر نامه شما درخواست باشد، پاسخ همیشه در نوشتهی صبح روز بعد ظاهر نمیشود. اما اگر آن را از طریق دعانویسی درخواست کردهای مطمئن باش که پاسخ آن را خواهی گرفت.»
تمام شخصیت و ذهنیت هریت کلاسور را در این جملات میتوان دید. نگاه کلاوسر به «نوشتن»، کمی عمیقتر از یک عمل است. او نوشتن را راهی برای نجات خودش میداند و به همهی خوانندگانش پیشنهاد میکند از این ابزرا برای روشن کردن راه زندگیشان استفاده کنند.
مطالب مرتبط:
معرفی کتاب کار نوشته لارس اسوندسن
کتاب جزیره شاتر
نقد رمان لیدی ال اثر رومن گاری
بررسی کتاب فلسفی عدالت چه باید کرد؟
منبع: فیدیبو