فلیپه میلان کارآفرینی که تجربه شکست را چشید

فلیپه میلان کارآفرینی که تجربه شکست را چشید
فلیپه میلان کارآفرینی است که روی خدمات ارسال ایمیل کار میکند و فعالیتهای خود را در شرکتی به نام SndGrid که در کلرادو مستقر است، متمرکز کرده. این شرکت بستر ارتباط مشتریان را برای ارسال و دریافت ایمیل فراهم میسازد. فلیپه اهل سانتیاگوست و مسیر تبدیلشدن به یک کارآفرین را از آنجا شروع کرده.
درست پس از وقوع زلزله در شیلی، او کارش را با برادرش شروع کرد. آنها خدماتشان را به افرادی ارائه میکردند که در حال تاسیس شرکت و شروع کسبوکار بودند. کارآفرینی در خانواده آنها سابقه دارد و والدینشان هم کارآفرین هستند، حتی پدربزرگ فلیپه هم کسبوکار خودش را داشته و به همین دلیل است که فلیپه از 16 سالگی شروع به ایجاد کسبوکار خودش کرد.
در همان سن بود که او فروش ابزارآلات دستدوم را آغاز کرده و پس از آن وارد بازاریابی برخط (آنلاین) شد. فلیپه میلان درباره کارش و تجاربی که به دست آورده، میگوید: به عنوان یک کارآفرین من صاحب شرکتی تکشاخ با ارزش چندصدمیلیونی نیستم، اما میتوانم تجارب خودم از شکست را در اختیار دیگران بگذارم و این یکی از دلایل خشنودی و رضایتم است.
به صاحبان طرحها و کسانی که میخواهند کسبوکاری ایجاد کنند، توصیه میکنم با خودشان صادق باشند و ارزیابی درستی از منطقیبودن طرحشان به دست بیاورند. به خیابان بروید و با سایرین درباره طرحتان صحبت کنید و نظرات آنها را جویا شوید، بپرسید که درباره طرح شما چگونه فکر میکنند.
یک مرتبه در شیلی که بودم، در یک کارگاه مربوط به کسبوکارهای نوپا شرکت کردم و این زمانی بود که میخواستم برنامک (اپلیکیشن) برای تسهیل بازپسگیری پول از دوستان را بنویسم، چراکه معمولا وقتی با دوستانم بیرون میرفتیم، من هزینهها را پرداخت میکردم و درخواست بازپرداخت پول از آنها ناپسند به نظر میرسید، اما من به عنوان یک دانشآموز نیاز داشتم که آنچه را برای آنها پرداخته بودم، پس بگیرم.
بنابراین طرح خودم را ارائه کردم و طرح پذیرفته شد. یک گروه کاری ۵ نفره فراهم کردم و سراغ رهگذران رفتیم و از آنها پرسیدیم آیا حاضر هستید برای بازپسگرفتن پول خود از دوستانتان پولی پرداخت کنید و آنها با اشتیاق پاسخ مثبت میدادند.
آنچه ما از این تمرین آموختیم، اینکه اگر نخستین گروه از افرادی که با آنها صحبت میکنید، طرح شما را منطقی ندیدند، بهتر است آن را تغییر دهید. غیر معقول به نظر رسیدن یک طرح علامت قرمزی است که باید به آن توجه کرد.
این به معنای احمقانه یا بیفایدهبودن طرح نیست بلکه نشان میدهد لازم است تلاش کنید چیزی مفید از طرحتان به مخاطب منتقل شود و راهی را بیابید که اجرای طرح را برای دیگران مفید و جذاب کند. سپس به جمع مردم برگردید، در ابتدا مشکل را برای آنها شرح دهید و اگر وجود مشکلی که مطرح کردید، برای آنها قابل فهم بود، بگویید که طرحی برای حل این مشکل دارید.
در این زمان است که مردم از دید خودشان به شما میگویند که طرح منطقی هست یا نه. فلیپه میلان درباره شکست و ناکامی هم میگوید: من بدترین شریک بنیانگذار را انتخاب کردم. او در مدت ۲هفته موفق به تخریب ۲سال کار شرکت شد. پس از ۲سال کار مداوم روی طرح من ارتباط با دوستان زیادی را از دست داده بودم، او هم یکی از دوستانم بود که در کار برنامهنویسی عالی بود.
احساس میکردم برای پیشبرد کار نیاز به یک شریک دارم اما او پس از بروز اتفاقی در زندگی شخصیاش کار را رها کرده و غیب شد. انتخاب یک دوست به عنوان شریک بنیانگذار الزاما تصمیم درستی نیست. من چشم بسته به او اعتماد کردم و در نتیجه وقتی که او رفت همه چیز از دست رفته بود و نرمافزاری در کار نبود که ارائه کنم.
موضوع : فلیپه میلان کارآفرینی که تجربه شکست را چشید
مقالات مرتبط:
ایده های کارآفرینـی : ۵۰ ایده کسب و کار برای کارآفرینان خلاق
۴۰ مهمترین ویژگی های کارآفرینان را بشناسید
چرا بهترین کارآفرینان معتاد موفقیت هستند
خصوصیات کارآفرینان موفق از دید برایان تریسی
کارآفرین چگونه هدفش را مدیریت کند؟
اصول کارآفرینـی : 8 درسی که کارآفرینان میتوانند از کشاورزان بگیرند
برگرفته از شنبه