معرفی کتاب داستان خرسهای پاندا
داستان خرسهای پاندا یکی از مشهورترین نمایشنامههای معاصر است که به زبانهای مختلفی ترجمه و در سراسر جهان به اجرا درآمده است. کتاب داستان خرسهای پاندا به روایت یک ساکسیفونیست که دوست دختری در فرانکفورت دارد از یک همبستری ساده زن و مرد در یک شب آغاز میشود و با مفاهیم عمیق فلسفی به پایان میرسد. ماجرا در 9 روز روایت میشود و مکالمات آنها همانند یک سفر هیجان انگیز مخاطب را با خود همراه میکند.
عشق و فلسفه در داستان خرسهای پاندا
اگرچه داستان با یک موضوع کلیشهای عشق و جاذبهای که بین زن و مرد وجود دارد آغاز میگردد اما خیلی زود از این مضمون عبور میکند و به مفاهیم عمیقتری میپردازد. ماتئی ویسنیک داستان خود را در یک فضای پست مدرن عرفانی روایت میکند. موضوع اصلی کتاب به روزمَرِگی و روزمَرگی انسانها اشاره دارد که با تنهایی میگذرد. حال حضور یک زن که در نگاه اول دستیافتنی و پس از آن دست نیافتنی است به زندگی مرد معنا میبخشد. مکالمات پینگ پونگی که بین آنها جریان دارد منجر به شناخت عمیق آنها از خود میشوند و درواقع کنکاشی درون آنها در مسیر خود باطنی اتفاق میافتد
نقد داستان خرسهای پاندا از منظر روانشناسی
داستان خرسهای پاندا به روایت یک ساکسیفونیست که دوست دختری در فرانکفورت دارد یک داستان فلسفی است البته نه در مورد عشق بلکه در مورد فلسفه تولد و مرگ. داستان در 9 شب اتفاق میافتد و این میتواند تعبیری از 9 ماه بارداری و آغاز یک زندگی باشد. این نمایشنامه در سراسر جهان توجه مخاطبان زیادی را به خود جلب کرده است و نقدهای قوی و فلسفی بسیاری برای آن نوشته شده است. یکی از نظریههایی که برای نقد این اثر میتوان به کاربرد استفاده از تحلیل روانشناسی یونگ است.
یونگ معتقد است در ضمیر ناهشیار هر زن یک مرد با نام آنیموس و در ضمیرناهشیار هر مرد یک زن با نام آنیما وجود دارد که خود راستین آنها را شکل میدهد. ارتباط نزدیک با آنیما و آنیموس برای رسیدن به کمال انسانیت ضروری است. اما آنچه که انسان را از رسیدن به کمال باز میدارد تضاد و ناهمانگیهای بین شخصیت جنسیت و ضمیر ناهشیار اوست که باعث بروز انرژی میگردد. این انرژی نیاز به کنترل دارد و اگر نظارتی بر آن صورت نگیر به صورت مختلف مانند افسردگی یا روانپریشی بروز میکند که نمود آن را به راحتی میتوانیم در جامعه مشاهده کنیم
در داستان خرسهای پاندا در شبهای پایانی مرد از زن تقاضای ازدواج میکند که نشانهای از وحدت و یکی شدن جنس مذکر با ضمیر ناخودآگاه آنیماست که روح او را تکمیل میکند. در شب آخر نویسنده به پرواز اشاره میکند و حضور دوباره در قالب یک خرس پاندا که نشانهای از کمال و تناسخ است. او به این وسیله مرگ و تولدی دوباره را به تصویر میکشد.
در بخشی از کتاب داستان خرسهای پاندا میخوانیم
شب ششم
مرد وارد می شود.
دو چراغ سالن را روشن می کند.
نامههایش را روی میز میگذارد.
وارد آشپزخانه میشود و در یخچال را باز میکند.
با یک بطری هاینکن برمیگردد.
مینوشد.
پیغامهایش را روی پیغامگیر گوش میکند.
صدای زن:(روی پیغامگیر.)کجا بودی؟ اومدم نبودی. میخوای از من فرار کنی؟ قول داده بودی خونه منتظرم بمونی. رفته بودی دنبال نامه هات؟ امیدوارم هنوز بازشون نکرده باشی. برگرد و بذارشون تو صندوق. باشه؟ ولی مواظب باش که هیچ کس نبیندت. خیلی متأسفم ولی امشب نمی تونم بیام. اما فردا شب حتماً همدیگه رو میبینیم. صبح دستکشهام رو یه جایی جا گذاشتم. فکر کنم روی بالش گذاشتم... می بینی شون؟ می تونی بذاری باشن. دوست دارم فکر کنم روی انگشت های من می خوابی. خب. ببین» پسر خوبی باش و سعی کن امشب زود بخوابی و به خصوص سعی نکن برای بار دوم این پیغام رو گوش کنی. باشه؟ قول می دی؟ بهم بگو که قول می دی. بلندتر که صدات رو بشنوم...
مرد: بله...
صدای زن: بلندتر. هیچی نمیشنوم.
مرد: بله... بله... بله...
صدای زن: مرسی... من بهت اعتماد می کنم... محکم می وسمت... تا فردا. یادت نره بری نامه ها رو توی صندوق بذاری؛ باشه؟ من مال توام با توام حتا همین الان. باشه؟ پس, تا فردا.
توام با توام حتا همین الان. باشه؟ پس, تا فردا.
پیغام تمام می شود.
سکوت طولانی.
مرد دکمهی تکرار را دوباره فشار می دهد و دوباره پیغام را گوش میکند و همزمان وارد آشپزخانه میشود.
یک کنسرو هویج باز می کند و میخورد.
صدای زن:(روی پیغام گیر.)کجا بودی؟ اومدم نبودی. می خوای از من فرار کنی؟ قول داده بودی خونه منتظرم بمونی. رفته بودی دنبال نامههات؟ امیدوارم هنوز بازشون نکرده باشی. برگرد و بذارشون تو صندوق. باشه؟ ولی مواظب باش که هیچ کس نبیندت. خیلی متأسفم ولی امشب نمی تونم بیام. اما فردا شب حتماً همدیگه رو میبینیم. صبح دستکشهام رو یه جایی جا گذاشتم. فکر کنم روی بالش گذاشتم... میبینی شون؟ میتونی بذاری باشن. دوست دارم فکر کنم روی انگشت های من می خوابی. خب؛ ببین؛ پسر خوبی باش و...
مطالب مرتبط:
نقد و بررسی کتاب پیکار با سرنوشت
نقد و بررسی کتاب خشم و هیاهو
نقد و بررسی کتاب سرخ سفید
نقد و بررسی کتاب مشت مالچی عارف
منبع: فیدیبو