نقد و بررسی کتاب و من دوستت دارم
«این داستان فقط احساس من نسبت به مرگ و عشق در آن شب کنار تخت همسر و فرزندانم نیست، بلکه دربارهی زادگاهم نیز هست.» این جملات را فردریک بکمن نویسندهی سوئدی داستان کوتاه و من دوستت دارم دربارهی این کتاب دوستداشتنی گفته است. خالق آثاری چون «مردی به نام اوه» کتاب زیبایی دیگری نوشته است که خواندنش میتواند حال هرکسی را عوض کند؛ کتابی که به گفتهی نویسندهاش کتابی است دربارهی آدمهایی که دوستشان داریم.
دربارهی کتاب و من دوستت دارم اثر فردریک بکمن
«و من دوستت دارم» یکی از جدیدترین آثار فردریک بکمن، نویسندهی نامآشنای سوئدی است که اولین بار سال 2017 به زبان سوئدی منتشرشده است. این کتاب در زبان انگلیسی با نام «the deal of the life time» شناخته میشود. این کتاب مانند سایر آثار بکمن در مدت زمان کوتاهی پس از انتشار به زبانهای مختلف برگردانده شد.
در آغاز این کتاب مقدمهای از نویسنده منتشرشده است که بر اساس آن بکمن داستان و من دوستت دارم را کمی پیش از کریسمس 2016 نوشته است. این داستان اولین بار در یکی از روزنامههای محلی هلسینگبوری منتشر شد. تمام مکانهای این داستان واقعیاند و بکمن به نوعی احساساتش دربارهی شهر محل تولدش را نیز در این داستان منعکس کرده است. داستان کتاب از زبان راوی اولشخص نوشتهشده است و در حقیقت مجموعه نامههایی است که پدری برای فرزند کوچکش نوشته است. کتاب مانند تمام آثار بکمن زیبایی و ظرافت قلم او را منعکس کرده است و تصویرسازیهای زیبایی که در کتاب قرار گرفته زیبایی آن را تکمیل کرده است.
خلاصه داستان و من دوستت دارم
داستان و من دوستت دارم در یک بیمارستان میگذرد. مرد بسیار مشهور و سرمایهداری که به خاطر سرطان در بیمارستان دستوپنجه نرم میکند حالا از دنیای همیشگیاش خارجشده و در بیمارستان شرایط متفاوتی را تجربه میکند. او با دخترک 5 سالهای آشنا شده است که او هم در بیمارستان برای سرطان بستری است و وقتش را با عروسک کوچکی به نام «خردوش» و مداد شمعیها پر میکند. دخترک شبها که همه در بیمارستان خوابند تلاش میکند با مداد شمعی صندلی کنار تختش را به رنگ قرمز دربیاورد.
اما مرد داستان بکمن مرگ را از کودکی همیشه در یکقدمیاش میدیده او در تمام لحظاتی که عزیزی را ازدستداده تجسمی از مرگ را دیده و اکنون نیز او را میبیند. او دائماً از مرگ میخواهد از او دست بکشد و او را با خود نبرد. او تمام احساساتش، آنچه او را به چنین آدمی تبدیل کرده است، تمام لحظات شاد و غمگین زندگیاش و همچنین احساسش نسبت به دخترک، عروسکش و برخوردهای اندکشان را توصیف میکند و همه را در نامهای که برای پسرش مینویسد میآورد. او تمام حرفهایی که در زندگیاش با پسرش در میان نگذاشته در بیمارستان برای او روی کاغذ میآورد.
دربارهی فردریک بکمن نویسندهی کتاب و من دوستت دارم
کارل فردریک بکمن مشهورترین نویسندهی سوئدی این روزهاست. او سال 1981 در هلسینگبوری به دنیا آمده است و دوران کودکی و آغاز جوانیاش را در این شهر گذرانده است. بکمن پیش از آنکه برای کتابهایش شناخته شود وبلاگ نویس مشهوری بود و در روزنامههای مختلف مطلب مینوشت.
فردریک بکمن سال 2012 داستان اولش، «مردی به نام اوه» را منتشر کرد. همین کتاب توانست همهچیز را برای او تغییر دهد و او را از یک بلاگر و روزنامهنگار به نویسندهای قابلتوجه تبدیل کند. این کتاب در ماههای نخست پس از انتشارش توانست توجههای بسیار زیادی را به خود جلب کند و بیش از چند صد هزار نسخه از آن منتشر شد. مردی به نام اوه در مدت کوتاهی به پرفروشترین کتاب سوئد و سپس نیویورکتایمز تبدیل شد و تاکنون به بیش از سی زبان مختلف ترجمهشده است. همچنین سال 2016 فیلمی از روی این کتاب ساخته شد که استقبال مخاطبان را در پی داشت.
بکمن داستانهایش را گرم و خودمانی مینویسد و لحنش اندکی طنز در خود دارد که نوشتههایش را به آثار شیرین و تأثیرگذاری تبدیل کردهاند. او از تمام تجربیات ساده و روزمره برای بیان قصههایش استفاده میکند. او قصه گوی بسیار خوبی است که میداند چگونه یک داستان آشنا را از زوایای جذابش تعریف کند تا مخاطب را پای کتابش نگه دارد. بر اساس گفتههای خودش او از تمام گفتوگوهای روزمرهای که میشنود استفاده میکند و گاهی حتی نوشتههایش را روی زیر لیوانی، پاکت نامه و در تلفن همراهش مینویسد و بعد آنها را بازخوانی و جمعآوری کرده و از ایدههایش در نوشتههایش استفاده میکند.
بکمن علاوه بر مردی به نام اوه چند کتاب جذاب و دوستداشتنی دیگر نیز در کارنامه دارد. از میان آثار این نویسنده میتوان به کتابهای «شهر خرس»، «بریت ماری اینجا بود»، «مادربزرگ سلام میرساند و میگوید متأسف است»، «ما در برابر شما»، «هر روز صبح راه خانه دورتر و دورتر میشود» و «تمام آنچه پسر کوچولویم باید از دنیا بداند» را میتوان نام برد. فردریک بکمن همسری ایرانی به نام ندا دارد و همراه او و دو فرزندش در سوئد زندگی میکند.
مطالب مرتبط:
معرفی کتاب بریت ماری اینجا بود
بررسی کتاب چنین گفت زرتشت
منبع: فیدیبو