نقد و بررسی کتاب داستان باغ وحش و رویای امریکایی
«پذیرفتهام که ادوارد البی استعداد دارد. داستان باغوحش این موضع را تائید میکند. رویای آمریکایی تأکیدش میکند. ادوارد البی تکنیک منتخب خود را با آرامشی بیآلایش و هزلی شاداب به کار میگیرد.» اینها نظرات «هوارد توبمن» منتقد ادبی نیویورکتایمز دربارهی ادوارد البی و نمایشنامههای کمنظیرش است. نویسندهی تئاتر مشهور «چه کسی از ویرجینیا ولف میترسد» که زمان انتشارش 15 ماه روی صحنه باقی ماند، آثار بسیار برجستهی دیگری هم در کارنامه دارد که هر علاقهمند به تئاتری را میتواند مجذوب خود کند. کتاب داستان باغوحش و رویای امریکایی کتابی است که دو نمایشنامه جذاب «داستان باغوحش» و «رویای امریکایی» که هر دو از برجستهترین آثار ادوارد البی است در آن آمده است.
درباره کتاب داستان باغوحش و رویای امریکایی اثر ادوارد البی
داستان باغوحش و رویای امریکایی دو نمایشنامهی برجسته از ادوارد البی نمایشنامه نویس معروف آمریکاییاند. نشر چشمه این دو نمایشنامه را در قالب کتابی در مجموعهی جهان تازهی نمایش منتشر کرده است.
داستان باغوحش اولین بار سال 1958 منتشر شد اما نکته جالب درباره آن این است که این نمایشنامه بهجای آنکه در آمریکا روی صحنه برود در برلین روی صحنه رفت. منتقدان معتقدند محتوای تندوتیز این نمایشنامه و انتقادات جدیای که به جامعه آمریکایی آن زمان وارد دانسته است باعث شد در آمریکا کسی تحمل اجرای آن را نداشته باشد و درنتیجه اولین اکران آن خارج از امریکا اتفاق بیفتد.
رویای امریکایی اما اولین بار در نیویورک روی صحنه رفت. این نمایشنامه که سال 1961 منتشر شد از سویی تحسینهای زیادی را برانگیخت و از سویی دیگر با انتقاداتی جدی مواجه شد. در نمایشنامهی رویای امریکایی البی به بسیاری به ارزشهای زندگی در جامعه آمریکایی حمله کرده است و درنتیجه واکنشهای زیادی را برانگیخت خود البی دربارهی این انتقادات اظهارنظر بسیار مشهوری دارد: «مگر مضمون رویای امریکایی چیست که این نگهبانان اخلاق جامعه را مضطرب میکند؟ نمایشنامه محکی است برای چشماندازی امریکایی، حملهای به جانشینی ارزشهای مصنوعی بهجای ارزشهای واقعی در جامعهی ما، محکومیت رضایت از خود، ظلم، اختگی و پوچی؛ این نمایشنامه موضعگیری در برابر این افسانه است که همهچیز در سرزمین ما زیباست.»
اجرای این دو نمایشنامه در امریکا و بسیاری از کشورهای امریکایی ادوارد البی را به یکی از مشهورترین نمایشنامه نویسان قرن بیستم تبدیل کرد.
نقدها و نظرات درباره کتاب داستان باغوحش و رویای امریکایی
رویای امریکایی و داستان باغوحش هردو نمایشنامههای بحثبرانگیزی بودهاند و نقدها و نظرات مختلفی درباره آنها منتشرشده است. حتی منتقدان فارسیزبان نیز نقدهای مختلفی درباره این دو نمایشنامه منتشر کردهاند. در نقد علیرضا پژمان بر این کتاب درباره نمایشنامه داستان باغوحش آمده است: «داستان باغوحش» با اینکه بهنوعی نخستین نمایشنامه البی است (او در سن 12 سالگی هم نمایشنامهای در سه پرده نوشته بود) اما بهخوبی مُعرّف نگاه زیباییشناسی او به هنر نمایش و نمایشنامهنویسی است. نمایشی با دیالوگهایی قدرتمند، فضایی ساده اما هراسآور، عنصر پررنگ طنز و درنهایت تأثیرگذاری آشکار که میتوان از آن بهعنوان مهمترین ویژگی هر اثر هنری یادکرد.»
نمایشنامه رویای امریکایی نیز در امریکا توجههای زیادی را به خود جلب کرد و منتقدان زیادی در نشریات آن زمان مطالب زیادی دربارهی آن نوشتند. برای مثال «ریچارد واتز» در نیویورک پست نوشت: «اگر به دنبال خلاقیتی ناب هستید رویای آمریکایی را به شما توصیه میکنم... این نمایشنامه با تخیلی وحشی، شوخطبعی بیقید، هزلی طعنهآمیز و لمس شدید اندوه همراه است و من فکر میکنم لبریز از شعف است... آقای البی نمایشنامه نویسی تازهنفس و استعدادی درخشان است.»
در بخشی از کتاب داستان باغوحش، رویای آمریکایی میخوانیم
یک اتاق نشیمن، دو مبل، هرکدام یکسوی صحنه. روبه روی همدیگر و با زاویهای رو به تماشاگر، پشت به دیوار
عقبی. یک کاناپه. در دیوار عقب. انتهای سمت چپ. یک در؛ که به بیرون آپارتمان راه دارد. در دیوار سمت چپ صحنه، گذرگاهی با تاق قوسدار به اتاقهای دیگر میرود.
در ابتدا مامان و بابا روی مبلها نشستهاند بابا در مبل سمت چپ صحنه. مامان در سمت دیگر.
پرده بالا میرود. کمی سکوت. سپس:
مامان: نمیدانم چه چیزی باعث معطلیشان شده.
بابا: طبیعی است که دیر کردهاند.
مامان: البته، آنها دیر کردهاند. صد درصد.
بابا: همین است که هست؛ و هیچ کاری هم نمیشود کرد.
مامان: کاملاً حق با توست.
زرنگ بودند که اجارهی دو ماه را جلوتر ازم بگیرند...
مامان: و یک ماه برای تضمین...
بابا:... و یک ماه برای تضمین. بهاندازهی کافی زرنگ بودند که معرفها را بررسی کنند. برای همهی اینها بهاندازهی کافی زرنگ بودند؛ اما حالا! اما حالا ازشان بخواه که یخچال را راه بیندازند. ازشان بخواه که زنگ در را درست کنند. ازشان بخواه... در این موارد اصلاً زرنگ نیستند.
مامان: البته که نیستند. صد درصد. مردم این روزها فکر میکنند که میتوانند از زیر هر چیزی در بروند... و البته میتوانند. من دیروز رفتم یک کلاه جدید بخرم. [مکث] گفتم. دیروز رفتم یک کلاه جدید بخرم.
بابا: آه! بله... بله.
مامان: گوش کن.
بابا: من دارم گوش میکنم، مامان.
مامان: خب. حواست را جمع کن.
بابا: آه حواسم جمع است.
مامان: بسیار خب. بابا حالا گوش کن.
بابا: دارم گوش میکنم. مامان.
مامان: مطمئنی؟
بابا: بله... بله مطمئنم، سراپا گوشم.
مامان: [از فکرش خندهاش میگیرد. بعد] خیلی خب. دیروز رفتم یک کلاه جدید بخرم و گفتم من یک کلاه میخواهم، لطف او آنوقت چند تا کلاه به من نشان دادند. کلاههای سبز و آبی و من هیچکدامشان را دوست نداشتم. حتا یکذره
بابا: هیچکدام را دوست نداشتی. حتا یکذره.
مامان: درست است. توداری درست گوش میکنی؛ و بعد یک کلاه نشانم دادند که دوست داشتم. یک کلاه کوچولوی خوشگل بود؛ و من گفتم: آه. اینیک کلاه کوچولوی خوشگل است. همین را برمیدارم، وای، خوشگل است. این چه رنگی است؟ و گفتند: چه طور. این کرم است. کلاه کوچولوی کرم خوشگلی است. نه؟ و من گفتم: آه. واقعاً خوشگل است؛ و بنابراین آن را خریدم. [مکت. به بابا نگاه میکند]
مطالب مرتبط:
نقد و بررسی کتاب کابوس مه رویان
نقد و بررسی کتاب از چهار زندان
کتاب سرانجام انسان طراز نوین اثری از سوتلانا الکسیویچ
بررسی داستان کوتاه متولد شده با یک دندان - جوزف بویدن
معرفی هر روز یک قدم نزدیک تر اثری از دکتر اروین د. یالوم و جینی الکین
نقد و بررسی کتاب قرار نبود...
معرفی رمان طبل حلبی اثر گونتر گراس
منبع: فیدیبو