معرفی کتاب مديريت افراد
با اینکه به تعداد مدیران شیوههای مدیریتی وجود دارد، ولی در واقع فقط یک ویژگی است که مدیران عالی را از دیگر مدیران متمایز میکند. مدیران موفق کشف میکنند که در هر شخص چه چیزی منحصر به فرد است و سپس، روی آن سرمایهگذاری میکنند. شناخت درست از توان و ظرفیت کارمندان سبب میشود افراد به اهداف شخصی و سازمانی دست یابند. گروهی از متخصصان حوزهی مدیریت و مدیران موفق دربارهی اهمیت این موضوع پژوهش و تحقیق کردهاند و مقالات خود را منتشر کردهاند. کتاب مديريت افراد مجموعهی ده عنوان از این مقالات است که به افراد کمک میکند تا در هر سطحی از مدیریت به اهداف برتری برسند.
درباره کتاب مديريت افراد
کتاب مديريت افراد مجموعهای از مقالات مربوط به حوزهی مدیریت است که انتشارات هاروارد Harvard Business Review آن را در سال 2011 منتشر کرد. این کتاب بر اصول راهبردی و عملکردی تاکید دارد که سبب میشوند مدیران در تعامل درست با کارمندانشان باشند. این کتاب توضیح میدهد چگونه تواناییهای اعضای تیمتان را بشناسید و در کدام موقعیت آنها را قرار بدهید تا بیشترین بازدهی را داشته باشند. کتاب مديريت افراد مدیران موفق را شبیه شطرنجبازان ماهر تصور کرده است. طبق این فرضیه مدیران با بهکارگیری تکنیک و استراتژیهای کارآمد در موقعیتهای بحرانی و شرایط دشوار افراد را کنترل و مدیریت کنند.
نویسندگان مقالات کتاب مديريت افراد که با نام اصلی HBR's 10 must reads on managing people منتشر شده دربارهی مفاهیمی از جمله «هوش هیجانی»، «کیتا»، «سندرم مهیا شدن برای شکست»، «یادگیری تک حلقهای و دو حلقهای» و «تعصب ناخودآگاه» صحبت میکنند. دانیل گلمن، ژان فرانسوا مانزونی ، فردریک هرزبرگ و افراد دیگر همه از جمله مدیران و سرمایهگذاران برجستهای هستند که تجربیات و داستانهای موفقیت خودشان را در این مقالات با خوانندگان به اشتراک گذاشتهاند و با مثالهای واقعی در دنیای کسبوکار اصولهای مدیریتیشان را توضیح میدهند.
درباره فردریک هرزبرگ از نظریهپردازان دنیای تجارت
فردریک هرزبرگ روانشناس و یکی از برترین افراد در حوزهی مدیریت بازرگانی است که مقالهی «یک بار دیگر تکرار کنید... چطور به کارمندان انگیزه میدهید؟» در کتاب مديريت افراد به او تعلق دارد. بیشتر تحقیقات و پژوهشهای او دربارهی تاثیر و افزایش انگیزه در محیط کار است و در این مقاله نیز دربارهی اهمیت انگیزه دادن به نیروها صحبت میکند. هرزبرگ در این مقاله خطاب به مدیران گفته است: «بیشتر ما با پاداشهای درونی، انگیزه میگیریم: کار جالب و چالشبرانگیز و فرصت موفقیت و رشد کردن به جایگاهی با مسئولیت بیشتر... کلید اصلی برای انگیزه دادن به کارمندانتان ایجاد توانایی در آنها برای فعال کردن موتور محرک درونی انگیزهشان است. در غیر این صورت، هر بار باید تلاش کنید تا باتریهای انگیزهشان را شارژ کنید، دوباره و دوباره.»
در بخشی از کتاب مديريت افراد میخوانیم
مدیران موثر فضایی را در سازمان برای کارمندان مهیا میکنند که در آن، چنین سوالاتی پاسخ داده میشوند: سبک رهبری سازمان چیست؟ چطور به کارمندان انگیزه داده میشود؟
در تمام زمینههای مختلف مدیریتی که مطالعه کردیم، از افراد خواستیم که پایه و اساس فرآیند منصفانه را مشخص کنند. ما، چه با مدیران ارشد اجرایی و چه با کارمندان فروشگاه کار میکردیم، در هر صورت، همواره سه اصل مشابه ظاهر میشدند که همدیگر را متقابلا تقویت میکنند: تعامل با دیگران، توضیح و شفافسازی انتظارها.
تعامل با دیگران یعنی افراد را از طریق نظرخواهی و اجازه به آنها برای رد ایدهها و فرضهای یکدیگر، در تصمیمگیریهایی سهیم کنیم که آنها را تحت تاثیر قرار میدهند. تعامل حاکی از احترام مدیریت به افراد و ایدههایشان است. تشویق به رد کردن نظر همدیگر، قوهی تفکر همه را قوی و خرد جمعی ایجاد میکند. تعامل، به وسیلهی مدیریت و تعهد بیشتر از جانب همهی کسانی که در اجرای این تصمیمها دخیلاند، به اتخاذ تصمیمهای بهتر منجر میشود.
توضیح، یعنی همهی افراد دخیل در اتخاذ تصمیم و تحت تاثیر آن، باید بفهمند چرا چنین تصمیمهایی گرفته شدهاند. توضیح تفکری که در این تصمیمها نهفته است افراد را مطمئن میکند که مدیران نظرشان را بررسی کردهاند و این تصمیمها را تا حدودی در جهت منافع کلی شرکت گرفتهاند. توضیح به کارمندان اجازه میدهد، حتی اگر ایدههایشان رد شده باشد، باز هم به نیت مدیران اعتماد کنند. توضیح، همچنین، مانند حلقهی بازخوردی قوی عمل میکند که یادگیری را افزایش میدهد.
مطالب مرتبط:
معرفی کتاب ما همه باید فمینیست باشیم
کتاب روانشناسی تربیت فرزندی که هیجانات شدید دارد
معرفی داستان کوتاه سیاهی چسبناک شب
معرفی رمان خارجی دمیان
بررسی سفرنامه شهر یک نفره
معرفی رمان خارجی کتاب در جاده
منبع: فیدیبو