بیلی وایلدر ، کارگردانی تکرار نشدنی
وایلدر بدبین و تلخاندیش است. بدبین این توانایی را دارد که به دنیا نگاه کند، واقعیتها را بیپرده ببیند اما همچنان لبخند را بر لبانش حفظ کند. در دنیای وایلدر همیشه میدانیم که موقعیت کاملاً ناامیدکننده است، اما جدی نیست!
فیلمهای وایلدر مانند بسیاری از معاصرانش و بهخصوص استاد اول او ارنست لوبیچ به نگرش کمالگرایانه بر اجزاء استوارند و در ضمن حاوی دیدگاههای تازهای به جنسیت و هویت هستند که تنها از نگاه یک اروپایی جان سالم به در برده از وحشت نازیسم برمیآید.
فیلمهای لوبیچ و وایلدر داستانهای تقابل جنسیتها را برای همیشه از نابالغی و طفرهرویهای رایجشان در سینمای آمریکا دور کرده و به آن جنبهای فرهیخته و در عین حال بسیار مفرح بخشیدند.
همین طور وایلدر به عنوان یکی از پیشگامان مسلم سینمای نوآر، با شاهکارهایی چون غرامت مضاعف، سهمی مضاعف در بلوغ زودهنگام سینمای واقعگرا و بیتعارف و حاشیهء آمریکا دارد.
بیلی وایلدر، کارگردان، تهیهکننده و فیلمنامهنویس فقید سینمای آمریکا و از رکوردداران نامزدی جوایز اسکار است. بیلی وایلدر متولد 22 ژوئن 1906 در لهستان امروزی، بیش از 5 دهه در عرصه سینما حضوری درخشان داشت و پیش از مرگ در 27 مارس 2002 در 95 سالگی توانست ساخت 60 فیلم را در کارنامه سینماییاش به ثبت برساند. وایلدر یکی از درخشانترین چهرههای فیلمسازی هالیوود در عصر طلایی محسوب میشود که 6 بار موفق به کسب اسکار و 15بار نامزد این جایزه بود و از این لحاظ یکی از رکورداران تاریخ سینماست.
وی پس از اخراج از دانشگاه وین اتریش، به روزنامهنگاری پرداخت و پس از مهاجرت به برلین در روزنامههای محلی، مطالب ورزشی و جنایی مینوشت. توانایی وایلدر در نویسندگی، او را به سمت نگارش فیلمنامه سوق داد.
موفقیت عمده وایلدر پس از حضور او در هالیوود در سال 1933 آغاز شد و اولین اثر مهم او در سال 1939 با فیلم «نیمهشب» رقم خورد که برای اولینبار نامزد اسکار بهترین فیلمنامه شد. پس از آن موفقیتهای بعدی وی با فیلمنامه آثار پرفروشی چون «طلوع را متوقف کن» و «گلوله آتش» ادامه یافت و 2 بار دیگر نامزد اسکار بهترین فیلمنامه شد اما همچنان در کسب آن ناموفق بود.
وایلدر یکی از درخشانترین چهرههای فیلمسازی هالیوود در عصر طلایی محسوب میشود که 6 بار موفق به کسب اسکار و 15بار نامزد این جایزه بود و از این لحاظ یکی از رکورداران تاریخ سینماست
نخستین فیلم آمریکاییاش بزرگ و کوچک (1942) آشکارا نشاندهنده علاقه او به رمان لولیتاست که نویسنده آن، ولادیمیر ناباکوف، بعدها به یکی از دوستان نزدیک وایلدر تبدیل میشود. عشقهای غیرممکن از این پس تا آخرین کمدیهایِ بزرگی که وایلدر ساخت به عنوان یکی از تمهای مهم آثارش تکرار میشوند. طراوت بزرگ و کوچک به عنوان یکی از بهترین کمدیهای تاریخ سینما، همچنان محفوظ مانده است.
با پنج قبر تا قاهره (1943) وایلدر جا پای هیچکاک میگذارد و با غرامت مضاعف (1944) نَفَس سختگیرترین منتقدان را هم بند میآورد. با ساختن تعطیلی ازدسترفته (1945) و درو کردن اسکارها دیگر به یک خودی و «نام بالای عنوان» تبدیل میشود. [وقتی کارگردانی مهم و معروف باشد در عنوانبندی فیلم مینویسند «تعطیلیِ از دست رفتهء بیلی وایلدر» یا هر نام دیگری]
از این پس فیلمهای او بین نوآرهای متکی بر طنزی سیاه و کمدیهایی با نیش و کنایه و بدبینی استهزاءآمیز در نوسانند. در دستهء اول سانست بلوار (1950) و تکخال در حفره (1951) ساخته میشوند اگرچه درام جنگ جهانی دوم بازداشتگاه 17 (1953) و اقتباس آگاتا کریستی شاهد برای تعقیب (1957) هم بیشتر به این نوع از فیلمهای وایلدر نزدیکاند تا کمدیهای او.
وایلدر در سیزده فیلم از 1957 تا 1981 که بیشترِ انرژی و شوق و حیات سینماییاش را تشکیل میدهند با ای ال دایموند به عنوان فیلمنامهنویس همکاری میکند که اوج این همکاری را در بعضیها داغشو دوست دارن (1959) و آپارتمان (1960) میتوان دید.
با گذار از شصت سالگی فیلمهای او به فصاحت، شیرینی و وضوحی رسیدند که کمتر کمدیسازی در تاریخ سینما به آن دست پیدا کرده بود. در عین حال این فیلمها هرچه بیشتر از واقعیتها دور شده و لحن خیالپردازانهتری به خود گرفته بودند.
با این که وایلدر همیشه دلیل اصلی روی آوردنش به کارگردانی را «مواظبت کردن از فیلمنامههایش» که معمولاً به دست بقیهء کارگردانها خراب میشد عنوان کرده، اما آثار او – از همان فیلم نخستین – چنان محکم و عالیاند که این ادعا را فقط باید به حساب تواضع فیلمساز گذاشت. با وجود حضور تاریخیِ پارهای مخالفان با وایلدرِ کارگردان، او همچنان یکی از بزرگترین سینماگرانی است که میشناسیم.
به شهادت آثارش او هرگز خود را محدود به مصور کردن فیلمنامههای درخشانش نکرده است. البته شکی نیست که این فیلمنامههای دقیق و پرجزئیات در زمانهایی که حوصلهای برای کارگردانی وسواسی نمانده بود به کمکش میآمدند (مانند آخرین فیلمش بادی بادی).
در میان خیل عظیمی از ستارگان کلاسیک، از باربارا استنویک تا همفری بوگارت و از گری کوپر تا جیمز کاگنی و ری میلاند، وایلدر از جک لمون و والتر ماتائو بیشترین بهره را برده، در حالی که ویلیام هولدن بعضی از بهترین بازیهایش را مدیون فیلمهای وایلدر است.
فیلم شناسی بیلی وایلدر
1934 - بذر بد
1939 - نیمه شب
1941 - طلوع را متوقف کن
1942 - بزرگتر و کوچکتر
1943 - پنج گور تا قاهره
1944 - غرامت مضاعف
1945 - آخر هفته از دست رفته
1948 - والس امپراطوری
1948 - رابطهء خارجی
1950 - سانست بلوار
1951 - تک خال در آستین
1953 - بازداشتگاه شماره 17
1954 - سابرینا
1955 - خارش هفتساله
1957 - روح سنت لوئیز
1957 - عشق در بعدازظهر
1957 - شاهد برای تعقیب
1959 - بعضیها داغشو دوست دارند
1960 - آپارتمان
1961 - یک، دو، سه
1963 - ایرما خوشگله
1964 - احمق مرا ببوس
1966 - شیرینی شانس
1970 - زندگی خصوصی شرلوک هلمز
1972 - آوانتی
1973 - صفحهء اول
1978 - فدورا
1981 - بادی بادی
فرآوری: مسعود عجمی
مطالب دیگر:
فیلم سینمایی آپارتمان ، شیرینی تمام نشدنی