موج علاقه بیلیونرهای امریکایی نیز نتوانسته باعث جلوگیری از کنار گذاشته شدن یکی از محصولات خوشساخت خط تولید آستونمارتین در انتهای سال جاری شود. در هر حال، هر کسی که بتواند از عهده یک عدد هفت رقمی دلاری در قیمت خودروی خود برآید، حتماً میتواند خود را به یک نمونه واقعی از محصولات آستونمارتین برساند.

اگر از لحاظ «منطق» بخواهیم درنظر بگیریم، هزینه برای خرید این خودرو هیچ توجیهی نخواهد داشت. در واقع، با یک میلیون دلار میتوانید هر کدام از رقیبهای لاگوندا را که بخواهید، خریداری کنید. ولی آیا خرید یک کشتی تفریحی ۶۰ متری هم یک تصمیم منطقی است؟ یا یک اثر نقاشی رامبراند؟ «لاگوند تارَف» در عین حال که با این دو سمبل غیرخودرویی مقایسه میشود، در واقع، اولین نمونه از سری جدید سدانهای آستونمارتین است که با هدف رقابت و ایجاد چالش با «رولز رویس» و «بنتلی» توسعه داده شده است. این تلاش حسابشده آستونمارتین را باید بیشتر ناشی از تقاضای موجود در این بخش با کیفیت و کمیاب بازار خودرو دانست.
خودروی بررسیشده در اینجا، در واقع همان نمونهای است که برای رونمایی از آن در «دبی» مورد استفاده قرار گرفته است و دارای بدنهای به رنگ طلایی (Topaz Gold) است تا درخشش بیشتری در شرایط صحرا و بیابان داشته باشد. علیرغم حال و هوای افسردهکننده زمستان انگلستان، این خودرو قامتی همانند یک بلیت برنده دارد. «تارَف» دارای غرور یک خودروی کانسپت و همینطور، حسّی قابللمس از خشونت است.

پنلهای خارجی بدنه از جنس فیبر کربن ساخته شدهاند و این در حالی است که در زیر پوسته «تارف»، شرایط رادیکال کمتری حاکم است. اگر این مدل را یک نسخه «ایکسلارج» از راپید S سدان بدانیم، چندان به بیراهه نرفتهایم. «تارف» بر روی یک ورژن کشیدهتر از ساختار آلومینیومی VH آشنای آستونمارتین سوار شده و فاصله محوری آن نسبت به راپید، ۲۰ سانتیمتر بیشتر است. این خودرو برای پیشرانه از یک موتور ۵/۹ لیتری تنفس طبیعی V-12 استفاده میکند که در این نسخه، قدرتی برابر ۵۴۰ اسببخار در اختیار قرار میدهد. قدرت خروجی این موتور، از طریق یک گیربکس ۸ سرعته اتوماتیک به چرخهای عقب منتقل منتقل میشود. ترانسآکسل تقریباً در بین صندلیهای عقب قرار گرفته است.

هنگام سوار شدن بر صندلی راننده «تارف»، ارتباط آن با «راپید» بیشتر احساس میشود. در «تارف»، همان داشبورد و سوئیچها استفاده شدهاند و پنل درهای جلو نیز کمابیش شرایطی مشابه دارند. این در حالی است که حرکت دادن صندلی به سمت عقب، باعث میشود که رانندههای با قد متوسط، در یک شرایط نهچندان مناسب و نزدیک به ستون B بدنه قرار گیرند. همچنین فضای دید محدود شده و ارتفاع بالای خط کمربندی بدنه نیز موجب میشود که حال و هوای یک کوپه بزرگ تداعی گردد.

مطمئناً یک مشتری لاگوندا تارف تمایل کمتری به رانندگی با خودرو دارد و شاید بیشتر ترجیح دهد که هدایت جت شخصیاش را در اختیار داشته باشد؛ موضوعی که باعث شده که زمان بیشتری برای طراحی عقب کابین صرف شود. این قسمت، درست در مقابل کابین تاریک و غارمانند راپید S قرار میگیرد و تمام کشیدگی فاصله محوری، به فضای پاهای عقب اختصاص داده شده است. البته این فضا به اندازه رقبای لاگوندا نیست و همچنین صندلیهای عب نمیتوانند به عقب خم شوند. ضمن اینکه یک برآمدگی با پوشش چرمی در بین آنها قرار گرفته است. با این حال، این بیشترین فضایی است که آستونمارتین تاکنون در آخرین مدل لاگوندا فراهم کرده است.

با اینکه «تارف» برای ایجاد راحتی راحتی بیشتر سرنشینان تغییر داده شده، ولی هنوز هم اصالت آستونمارتین خود را حفظ کرده است. قدرت V-12 بهراحتی میتواند نگاهها را به سمت خود خیره کند و واکنش آن نسبته به پدال گاز، بسیار مناسب است. گیربکس ۸ سرعته اتوماتیک، بهخوبی نسبت انتقال قدرت را در حین رانندگی مدیریت میکند و لاگوندا تمایل زیادی برای سرعتهای بالاتر نشان میدهد.
امّا این بهترین عملکرد V12 نیست و این موتور برای ارائه بهترین عملکردش باید تلاش زیادی را به خرج دهد. فشار بیشتر پدال گاز باعث میشود که گیربکس برای نگهداشتن دندهها در یک فاصله زمانی طولانیتر تشویق شود. در همین حال، امکان کنترل مستقیم دندهها با پدلشیفترهای روی فرمان نیز وجود دارد. کابین لاگوندا تارف، آرامش مناسبی در استانداردهای آستونمارتین دارد، ولی صدای دلنشین اگزوز باعث میشود که راننده اشتیاق بیشتری برای رفتن به دور موتورهای بالاتر و شتابگیری پیدا کند.

به گفته آستونمارتین، «تارف» به لطف استفاده از فیبر کربن در بدنهاش، وزنی مشابه راپید S دارد و این در حالی است که شرایط رانندگی نرمتر و سواری کمابیش یکسانی در شرایط رانندگی سخت دارد. فرمان هیدرولیک وزن نسبتاً کمی دارد، ولی بازخورد مناسبی در اختیار قرار میدهد و شاسی نیز حتی در جادههای خیس و بارانی، چسبندگی بسیار خوبی فراهم میکند. ترمزها در ابتدای فشار پدال، کنترل چندان زیادی نشان میدهند، ولی پس از فشار بیشتر، نیروی متوقفکننده مناسبی دارند.

چیزی که در لاگوندا یافت نمیشود، نوعی از شناوری نرم است که معمولاً خریداران مگا-سدانهای لوکس از خودروی خود انتظار دارند. فنربندیها و دامپرها وظیفه خود در حفظ نظم حرکتی خودرو بر روی جادههای ناهموار بهخوبی انجام میدهند و در همین حال، فاصله محوری کشیدهتر نیز باعث شده که کیفیت سواری ارتقا یابد. با این حال، سواری «تارف» در سطح پایینتری نسبت به رقبای با سیستم تعلیق گازی قرار میگیرد. در واقع، لاگوندا با صدای باد و غرش جاده در سرعتها بالا، با رقبایش قابلمقایسه نیست. مانند این است که یک خودروی اسپورت در پوشش یک «لیموزین» پنهان شده است.

«تارف» واقعاً یک خودروی دوستداشتنی است. اگر کسی قیمت ۷ رقمی آن را دوست ندارد، این یک موضوع جداگانه است. ولی اگر همسایههای شما بنتلی مولسان یا مرسدس-مایباخ S600 سوار میشوند، پس حتماً میتوانید برای «خاص بودن»، به سراغ آستونمارتین لاگوندا تارف بروید.


منبع محتوا : پدال