ما عموما قدرشناسی را به عنوان یک حالت هیجانی مثبت تعریف میکنیم که وقتی شخص دیگری عامدانه منفعت یا حاصل مثبتی برایمان فراهم میکند آن را تجربه میکنیم(مک کالو، ۲۰۰۱، ذکر شده در آلجویی و ژائویانگ، ۲۰۱۵). این میتواند هنگامی رخ دهد که شخصی در حق ما لطفی میکند، چیز خوبی میگوید، یا حرکتی خیرخواهانه پیشنهاد میکند. در کل قدرشناسی غلیان محبت و مثبتاندیشی است که نسبت به آن فرد حس میکنیم.
از نظر تاریخی، پژوهشگران معتقدند کارکرد قدرشناسی – علت اینکه چیزی است که ما حس میکنیم- در رابطه با تلافی و جبران است. ما حس قدرشناسی میکنیم تا، در آینده، به فردی که به ما کمک کردهاست کمک کنیم، و اینگونه به جامعه در کل کمک کنیم عملکردی بدون اشکال داشتهباشد(مک کالو، ۲۰۰۱، ذکر شده در آلجویی و ژائویانگ، ۲۰۱۵).
با این حال، اخیرا پژوهش اثبات کرده است قدرشناسی ما نسبت آدمهایی که با آنها روابط نزدیکی داریم به هدف دیگری نیز کمک میکند، یعنی به تقویت آن پیوندها کمک میکند(آلجویی، ۲۰۱۲). بهویژه، قدرشناسی به ما کمک میکند به رفتارهای واکنشی مثبت عزیزانمان نسبت به ما توجه کنیم و انتظار چنین رفتاری را داشتهباشیم.
شاید زمانی باشد که شریک احساسیتان غذا را آماده میکند، چون میداند شما استرس دارید، یا زمانی که خواهرتان برای احوالپرسی با شما تماس میگیرد، یا یک دوست به بهانهای هدیهی کوچکی برایتان ارسال میکند. هر رفتاری که ما آن را به عنوان پاسخی به نیازهایمان از سوی یکی از نزدیکان قلمداد میکنیم، میتواند حس قدرشناسی را در ما ایجاد کند(مثلا، آلجویی، ۲۰۱۲، هاید، و گِیبل، ۲۰۰۸).
این احساس در نهایت باعث سلامت روابطمان میشود. مثلا، اعضای جدید انجمنهای خواهری(یا”خواهرهای کوچک”) که نسبت به اقدامهای مهربانانهی پیشکسوتهای قدیمیتر انجمن(“خواهرهای بزرگ”) درمورد خودشان، در طول رویدادی به نام هفتهی خواهر بزرگ(رویداد اهدای هدایای کوچک)، احساس قدرشناسی بیشتری کردند، هم در طول رویداد و هم ۱ ماه بعد از آن، با آن پیشکسوتها بیشتر احساس نزدیکی کردندـآلجویی و دیگرامن، ۲۰۰۸).
در بافتهای احساسی، حس قدرشناسی نسبت به یک شریک زندگی، باعث میشود افراد روز بعد در رابطهشان بیشتر احساس نزدیکی و رضایت کنند(آلجویی، گِیبل، و مایزل، ۲۰۱۰). بنابراین نگرش قدرشناسی (متاسفم، نمیتوانم مقاومت کنم) نهتنها حس خوبی به خود ما میدهد بلکه ممکن است برای روابطمان نیز مفید باشد.
با این حال، قبل از اینکه احساساتمان فوران کند و شروع به طراحی برنامهای کنیم تا قدرشناسی را در روابطمان اشاعه دهیم، باید اول بهتر درک کنیم قدرشناسی چگونه سلامت رابطه را بهبود میبخشد. این وابستگی با چه ساز و کاری و عمل میکند؟ از آن گذشته، باید بهتر درک کنیم آیا اشاعهی قدرشناسی همیشه با نتایج مثبتی همراه است یا نه، شاید رابطه پیچیدهتر از چیزی باشد که فهمیدهایم.
بهویژه، اخیرا پژوهشی انجام شد که ماهها طول کشید. در این پژوهش بهطور تصادفی از زوجها خواستند به مدت ۱ ماه هر روز فعالانه سعی کنند قدرشناسیشان را نسبت به اقدامهای شریک زندگیشان ابراز کنند، و از گروهی خواستند این کار را نکنند.
پژوهشگران در پایان پژوهش پیبردند، در گروه قدرشناسی، شرکتکنندههایی که شریک زندگیشان در طول دورهی دریافت به نیازهایشان به خوبی پاسخ دادهاست، در مقایسه با گروه کنترل، سلامت شخصی و رابطهای فوقالعاده بیشتری نشان دادند. اما، شرکتکنندههایی که شریک زندگیشان در طول دورهی دریافت کمتر پاسخگوی نیازهایشان بودهاست این مزیت را نشان نداند(آلجویی و ژائویانگ، ۲۰۱۵). از این رو، شاید اینکه از افراد بخواهیم روی علت قدرشناسیشان نسبت به شریک زندگیشان تمرکز کنند، فقط در صورتی مفید خواهدبود که شریک زندگیشان فردی پاسخگو باشد- و اینگونه دلیلی برای قدرشناسی به آنها بدهد.
بهطور خلاصه، از آنجا که همهی ما با این اوضاع پرهیاهو اما شگفتانگیز این وقت سال سر و کار داریم، خوب است به جنبههایی از زندگیمان فکر کنیم که به خاطرشان احساس قدرشناسی میکنیم. اگر این جنبهها، شامل آدمهای مهم زندگیمان نیز باشند، شاید این فکر کردن برای روابطمان مفید باشد- البته تا زمانی که این آدمهای مهم به اندازهی کافی پاسخگوی نیازمان باشند تا لیاقت قدرشناسی ما را داشتهباشند.