حوادث و آسیبهای روانی ناشی از آن
متأسفانه زمانی که حادثه در فرد، گروه یا جمعیتی رخ میدهد، صرفا تبعات فیزیکی و جسمانی ندارد. یعنی آسیبهایی که به افراد وارد میشود فقط جسمانی نیست، به طور سنتی در بسیاری از جوامع از جمله کشور ما، بیشتر رویکردها برای کنترل عوارض ناشی از بعد جسمانی است؛ یعنی اگر زلزله یا تصادفی در جاده رخ میدهد، عمدتا توجه بر آسیبهای جسمی است که به افراد وارد شده و مسائل روحی و روانی افراد آسیب دیده مورد توجه قرار نمیگیرد.
نکته مهم آن که یکی از عوارض سوء ناشی از حوادث و مصدومیتها، عوارض روانی و اجتماعی است که به افراد تحمیل میشود. به عنوان مثال، فردی که خانوادهاش را از دست داده یا تمام خانه و زندگی فردی در پی وقوع زلزله از بین رفته است، حتی اگر دچار هیچ گونه آسیب جسمی نشده باشد از نظر روحی تحت تأثیر این آسیب است و باید مورد مراقبه قرار بگیرد.
اگر مراقبه مناسبی برای فرد آسیب دیده صورت نگیرد، تبعات ناشی از این امر بسیار شدید است و کنترل مسأله در دراز مدت کار راحتی نخواهد بود و امکان پیشرفت بیماری روحی و روانی در فرد وجود دارد که این امر میتواند عوارضی را بر جا بگذارد.
از جمله این عوارض روحی، سندروم آسیبهای روانی بعد از سانحه است، به عنوان مثال زمان وقوع سیل یا زلزله، آمار خودکشی در جوامع افزایش مییابد.
یا این که مشاهده شده افرادی که در حادثهای عزیزان خود را از دست میدهند، دچار افسردگیهای دراز مدت و شدید میشوند. بنابراین کنترل مربوط به این مسائل میتواند بسیار کمک کننده باشد.
نگاه این علم فردی نیست بلکه اجتماعی، جمعی و گروهی می باشد، منشأ بسیاری از مستندات و مباحث علمی که در پزشکی نام برده میشود از ایپدیمولوژی است. این علم مطالعه سلامت و بیماری در گروهها و جمعیتهای انسانی است.
یکی از مسائل مهمی که سلامت انسان را تحت تأثیر قرار میدهد، مسائل مربوط به سوانح و مصدومیتها است، حال این سوانح و مصدومیت امکان دارد به صورت عمدی و غیر عمدی باشد.
بنابراین هر پدیدهای که رخ میدهد و میتواند سلامت مردم را به خطر بیاندازد، یکسری عوامل از جمله، عارضه، بیماری، تصادف و... موجب بروز آن میشوند و ناشی از دلایل مستقیم یا غیر مستقیم است.
در گذشته که عمدتا توجه علم ایپدیمولوژی متمرکز بر بیماریهای واگیر بود، عوامل مرتبط با بیماریهای واگیر محدود بودند؛ اما زمانی که درباره مسائل مرتبط با بیماریهای غیرواگیر از جمله سوانح و مصدومیتها صحبت میشود، علت آن فقط یک عامل بیولوژیک مشخص نیست، بلکه مجموعهای از عوامل است که برخی مرتبط به انسان و برخی دیگر مرتبط به محیط، شیوه زندگی و رفتارهای فرد است.
طبیعتا در این خصوص هم ایپدیمولوژی با شناسایی عوامل خطر مرتبط آنها را شناسایی میکند و سهم هر کدام از عوامل خطر یا ریسک فاکتورها را در بروز بیماریها یا عوارض آسیبهایی که فرد میبیند نیز مشخص میکند.
در حال حاضر مراقبه از افراد آسیب دیده و نیروهای امدادگر در کشورمان به شکل پراکنده و سازمان نیافته است.
با توجه به حادثهخیر بودن ایران، بار منفی و روانی حوادث را در بدو امر با آمادهسازی جامعه میتوان کاهش داد، زمانی که جامعه ما آسیبپذیر است، مردم باید آمادگی چنین مسائلی را به لحاظ روانی و اجتماعی داشته باشند. در این راستا باید آموزشهای لازم را کسب و مهارتهای کافی با این مسائل پیدا کنند و در صورت بروز سوانح و مصدومیتها مورد مراقبه قرار بگیرند؛ به گونهای که مراقبه روانی آسیب دیدگان بلافاصله پس از رخداد این مسأله باید برنامهریزی شود.
همان گونه که نیروهای امدادی ما برای درمان خسارات جسمی مراجعه میکنند، مسائل اجتماعی و روانی این افراد آسیب دیده از اهمیت بسزایی برخوردار است.
نیاز است به لحاظ مراقبهای، رفتار سازماندهی شده از طرف مسؤلین تدارک دیده شود تا بلافاصله بعد از وقوع حوادث، طبق برنامه ریزی عمل شود.
در مواجه با این آسیبها، مشکلات و خسارتی که مانند زلزله ایجاد میشود، امدادگران هم نیازمند مراقبههای روانی و اجتماعی هستند؛چرا که آنها هم از محیط خانه دور میمانند و به صورت مرتب با انسانهای دردمند و دچار مشکل مواجه هستند، تحت فشار روانی هستند. بنابراین مراقبه از امدادگران این حوزهها و افراد آسیب دیده از اهمیت بسیار زیادی برخوردار است.
قدر مسلم در کشور ما باید بر این نکته بیشتر پرداخته شود؛ اگر الان این مراقبهها انجام میشود، به شکل پراکنده و سازمان نیافته است و در بسیاری از موارد هیچ سازمانی مشخصا متولی اجرای این مسأله نیست.
افرادی که باید این خدمات را برسانند از آموزشهای کافی برخوردار نیستند، به عنوان مثال در یک سانحه ترافیکی پلیس، اورژانس، فوریتهای پزشکی، نیروهای هلال احمر و نیروهای راهداری در صحنه حاضر میشوند، اما هیچ کدام از آنها در خصوص چگونگی مراقبه روانی و اجتماعی افراد آسیب دیده از آموزشهای کافی برخوردار نیستند.
بنابراین لازم است آموزشهای کافی برای مراقبتهای روانی و اجتماعی از آسیب دیدگان و خودمراقبتی روانی اجتماعی به این افراد داده شود.
در مورد حوادث و بلایای غیرمترقبهای که ایجاد میشود هم که ساز و کار خودش را دارد و سازمانهای متولی باید در این قضیه مهارتهای کافی را به نیروهای خود آموزش دهند. متأسفانه این امر هم به شکل برنامهریزی شده در کشور ما وجود ندارد.
موضوع: حوادث و آسیبهای روانی ناشی از آن
مطالب مرتبط:
۸ چیز درباره افراد دوجنسی که باید بدانید
۶ روش کاهش نگرانی و اضطراب
۹ راهکار تاثیرگذار برای تقویت حافظه
عادات سالم برای درمان بی ارادگی