این مقاله از پی جو به بررسی محله ی سنگ سیاه شیراز می پردازد. با ما همراه باشید تا با نقاط مختلف این محله آشنا شوید.
گردشی در محله سنگ سیاه شیراز و مسجد مشیر
در ادامه مطلبی را میخوانید که نویسنده ضمن معرفی مسجد مشیر شیراز در آن، شما را در تجربه گردش چندساعته خود در محله سنگ سیاه شیراز شریک می کند.
وقت نماز ظهر است و چند زن مسن با گام هایی بی صدا به سمت مسجد محله در حرکت هستند و به دنبال آن چند کاسب قدیمی ترمحله نیز برای اقامه نماز اول وقت رهسپار مسجد می شوند. لحظه ای با تامل به اطرافم و چگونگی معماری محله قدیمی«سنگ سیاه» در دل بافت تاریخی شیراز نگاه می کنم و دلم برای شور وهیجان گذشته این محله بیشتر از پیش تنگ می شود و برای اندک زمانی مهمان خیال و هیاهوی گذشته این محله می شوم.
دقایقی پیش از وسط بازار ماهی فروش ها در حاشیه محله دروازه کازرون، راه خود را به سمت محله قدیمی اما تاریخی شیراز پیمودم. این بار مقصدم بررسی و دیدار از بناها و خانه های تاریخی و همچنین بازارچه ای قدیمی این بافت پرخاطره است و می دانم این آخرین باری نیست که به این محله می آیم….
همه ساکنین و کسبه ساکن محلی آدرس«محله سنگ سیاه شیراز» را می دانند، اما کسی بدون نیم نگاهی شک دار یا هشداردادن درباره محله، به من آدرس نمی دهد و یا صحبت نمی کند.
وارد محله سنگ سیاه می شوم؛ گذر حاج زینل دراین بافت تاریخی یکی از مسیرهای گردشگری است که کوچه« هفت پیچ» و «بصیر دیوان» هم در آن قرار دارد.عطر تاریخ و هویت در طول و عرض این گذر ذهن را می نوازد. این گذربناهای مهمی دارد، برخی از بناها تخریب شده اند اماهنوز حمام حکیم و مسجد بغدادی درانتهای گذراست که جزو مسیر گردشگری است. با پیمودن مسیری کوتاه به بازارچه«حاج زینل»می رسم،بازارچه قدیمی حاج زینل در مسیر اصلی آرامگاه سیبویه، روبه روی یکی از کوچه های مهم مسیرگردشگری شیراز به نام «هفت پیچ» است.
در حقیقت قدمت محله سنگ سیاه که متصل به بازارچه حاج زینل است به قبل از دوران زندیه می رسد. به خاطر می آورم که در منابع فارس شناسی آمده بود که بنای بازارچه به نام موسس آن که تاجر بزرگی بوده، نامگذاری شده است. متاسفانه اطلاعات زیادی در مورد حاج زینل وبازارچه اش نیست. طبق گفته های مردم محلی و کسبه قدیمی این بازارچه حدود ۴۰۰ سال قبل ساخته شده و فردی مشهور به نام حاج زینل در آن مغازه بزرگی داشته اما معلوم نیست حاج زینل دقیقاچه چیزی را در زمان خود می فروخته است که تا این اندازه در یادها وخاطره ها جا خوش کرده است.هویت واصالت محله تاریخی سنگ سیاه، ذهن و چشم مرا ساعتها به دنبال خود می کشاند؛ خانه اوجی، خانه بصیری، خانه قربانعلی بیات پور، خانه شفیعی اردکانی، خانه سعادت، خانه ضیائیان، خانه حسین مومنی، خانه انجوی، خانه شوریده شیرازی و خانه نخشب موحدکازرونی در این گذر قرار دارند.
مساجد قدیمی سیاه وشان، مسجد امام علی(ع)، امامزاده بی بی دختران، مسجد و حمام ایلخانی، کلیسای ارامنه، خانه فروغ الملک،آرامگاه سیدتاج الدین غریب، مسجد و حسینیه کُردها و مسجد مشیر همان بناهایی هستند که گردشگران رابه دنبال خودبه این محله قدمت دار می کشانند.
در جای جای محله، ردپای مرمت های میراث فرهنگی و تغییر کاربری بناهای محله دیده می شود که این حرکت ها اگر ادامه پیدا کند و به تهدید بناها منجر نشود جای بسی امیدواری دارد و می توان انتظار داشت که نفس های به شماره افتاده ی این بافت تاریخی زیبا دوباره استمرار پیدا کند.درحال جستجوی هویت محله و ساکنین قدیمی در لابه لای افکارم هستم که رد نگاهم به سمت هشتی ورودی مسجد تاریخی مُشیر می رود همان مکان مقدسی که دقایقی پیش نمازگزاران برای اقامه نماز اول وقت در آن شتاب داشتند.این بنا زیباترین مسجد از دوران قاجار در شیراز به حساب میآید.
حیران مانده ام که بازدید را از کدام بنای تاریخی آغاز کنم که ورودی زیبای مسجد مرا به سمت خود می خواند، به خاطر می آورم چندی پیش در«فارسنامه ناصری» خوانده ام: «به جز مسجد وکیل، مسجدی مانند مسجد مشیردرشیراز نیست: «مشیرالملک وزیر مملکت فارس از سال ۱۲۶۵ تا۱۲۷۴ آن را به اتمام رسانید. از دیدگاه زیبایی و استواری ساختمان این مسجد نوشتهاند؛ پس از مسجد جامع وکیل بر حسب استحکام و ترتیب و حوض وستونهای سنگی و شبستان و سنگ ازاره همانندش مسجدی در شیراز نیست».امروزه این مسجد در محله سنگ سیاه، در کنارخانه حاجی مشیرالملک است. وارد حیاط قدیمی اما باشکوه مسجد مشیر می شوم وبه دیدن زیبایی های قدمت دار مسجد می روم؛در پشت طاق نما دالان و در بزرگ مسجد است که در بازارچه ارمنیها گشوده میشود.در سر درب مسجد مشیر که در ضلع شرقی مسجد قرار دارد و در بازارچه ارامنه محله باز میشده به یک هشتی خاص متصل میشود، هشتی مسجد مشیر ضمن دید به حیاط مسجد به دو راه تقسیم میشود. وسط مسجد حوضی با سنگ یکپارچه به چشم می خورد که هنوز تلالو پاکی آب را در آغوش خود دارد و در گذشته از آب خیرات پر میشده است. مردی از مردمان محله را در حال وضو در کنار حوض از نظر می گذرانم. به اطرافم نگاهی می کنم در جهات شمالی، شرقی و غربی صحن ایوانهایی واقع شده است.
در شمال مسجد، شبستان کوچکی که با کاشیهای رنگی منقوش زیبایی پوشیده شده و سقف دو زاویه شمالی آن به طرز زیبایی با کاشیهای زیبا مقرنس کاری شده نظر مرا به خود جلب می کند.
در پیشانی شبستان مسجد طاقنمای مرتفعی است که آیات قرآنی با خطوط درشت ثلث بر آن نگاشته شده و بر فراز این شبستان دو گلدسته کاشیکاری، عظمت مسجد را یادآور می شود. با دیدن محراب زیبای مسجد مشیرالملک که به زیبایی کاشیکاری شده و درون آن نیز بر روی سنگ مرمر سوره توحید با خط نسخ زیبا نوشته شده در دل آفرینی به استادکاران گذشته معماری ایرانی می گویم و با خود می اندیشم که هویت معماری ایرانی در زمان حال به کجا رسیده است.
با همین افکار به سمت ایوان شمالی مسجد می روم که مزین به کاشیکاری، مقرنسکاری، کتیبههای زیبا، محراب و ازاره سنگی است و بر بالای آن دو گلدسته کاشیکاری و ساعتی تعبیه شده است.مسجد مشیر به خاطر داشتن ساعت زیبایی که بر سر در ورودی تعبیه شده نیز مشهور است،ساعتی که هنوز بعد از گذشتن سالیان متمادی با متانتی مثال زدنی،زمان را به مردم محله یادآور می شود. در گوشه و کنار مسجد بازدیدکنندگان اندکی به چشم می خورند.
در حقیقت ایوان شمالی یا طاق چهار کاسه مسجد مشیر یکی از زیباترین شاهکارهای معماری ایرانی است. از نکات حائز اهمیت در مورد این طاق، مقرنسکاری است که علاوه بر زیبایی، کارایی خاصی برای گرمایش شبستان زمستانه دارد، این ایوان به طاق مروارید مشهور است و چشمان مشتاق مرا برای دقایقی مشغول آن همه می کند.
در فضای پشت این ایوان، شبستانی است که مقصوره نامیده میشود. پوشش طاق و گنبد این شبستان، بر روی چهار ستون سنگی قرار گرفته است.
به سمت جنوب مسجد می روم،در ضلع جنوبی شبستان، محراب کاشیکاری و در میانه آن، چاه آب بزرگ و عمیقی قرار دارد که در گذشته به هنگام تابستان موجب خنکی فضا میشده است،از این همه دور اندیشی حیران مانده ام.در برابر ایوان غربی و به قرینه آن، ایوان شرقی با تزئینات کاشی، مقرنس و کتیبه قرآنی قرار گرفته است. این ایوان، از طریق دالان و درگاه بزرگی به بیرون راه پیدا میکند. در جانب غربی صحن، ایوان غربی با تزئینات کاشیکاری، کتیبههای کاشی، ازاره سنگی و در پشت آن، شبستان بزرگ مسجد قرار گرفته است.
در گوشه و کنار این مسجد ظرافت و ذوق استادکاران وطنی عجیب به چشم می آید.در اطراف حیاط مسجد در چند نقطه مختلف پلکانهایی تعبیه شده که به طبقه دوم و برخی از آنها به پشت بام مسجد منتهی میشوند.خوشحالی بی پایانی از ثبت این مسجد در فهرست آثار ملی کشور دارم.
روز به انتهای خویش نزدیک است و بازدید من از مسجد تاریخی محله سنگ سیاه تمام شده است،هر چند گذر زمان را به کلی فراموش کرده بودم.دقایقی دیگر اذان مغرب از گلدسته های تاریخی مسجد مشیر به گوش خواهد رسید و من امروز فقط توانستم یکی از بناهای این بافت پر خاطره را ببینم.
با خود فکر می کنم اگرباز هم شرایط بهتر از حال حاضرشود این فضا قابلیت آن را دارد که توریست های زیادی به اینجا آورده شود و تبدیل به یکی از پایلوت های گردشگری شهر شیراز بشود ،هرچند تا به حال ندیده ام مشکلی برای گردشگر ایجاد شود.
در حقیقت ما معماران، بناهای تاریخی و گذر را می بینیم و کاری به محله نداریم. مگر اینکه کسی بخواهد تنهابرای پژوهش شهری و محله ای برود که کمی کارسخت می شود و حتی وقتی عکس می گیریم امکان دارد تذکر بدهند؛حق هم دارند،هنوز زندگی در کوچه های تاریخی این بافت جریان دارد و هنوز عرق تعصب های گذشته در لایه های جمعیتی این بافت دیده می شود.
تا همیشه دلتنگ هیاهوی گذشته این بافت پرهیبت باقی می مانم….محله سنگ سیاه را ترک می کنم و برای دیدن و تحلیل بقیه بناهای بافت تاریخی محله سنگ سیاه شیراز در روزی دیگر دوباره بر می گردم…
نازنین رزم آهنگ
به هر ترتیب اگر با آژانس های مسافرتی شیراز به این شهر آمده اید بازدید از محله ی سنگ سیاه شیراز می تواند تجربه ی جذاب و خاطره انگیزی را برای شما رقم بزند.
کلام آخر
در این مقاله از پی جو شما را با محله ی سنگ سیاه شیراز آشنا کردیم. در صورتی که نکته ای در این مقاله بیان نشده است آن را در بخش کامنت ها با ما به اشتراک بگذارید.
منبع: توریسم آنلاین