هفت باور مهم یک نیروی فروش خوب را که بر روند فروش در شرکتها و صنایع مختلف تأثیرگذار است، در زیر میخوانید:
1. روحیهی کارآفرینی دارند
این افراد چه در یک مرکز تلفنی کار کنند و یا مسئول یک معاملهی میلیارد تومانی باشند، فکر میکنند کار برای خودشان است. نیازی نیست که یک حرف یا دستور را دو بار به آنها بگویید. خودشان میدانندباید چکار بکنند؛ به هیچگونه تلنگر و یا محرک خارجی نیاز ندارند.
2. قوانین را به درستی اجرا میکنند
آنها بر این باورند که اجرای درست قوانین راهحل رسیدن به نتیجهی ایدهآل است. فعالیتهای صحیح از جمله بررسی، برقراری ارتباطات، اعتمادسازی، تحلیل نیازها، ارائه، مذاکره، بستن معامله، پیگیری، و ... را به روشی صحیح اجرا کنند. فرایند فروش اتفاقی نیست بلکه از طریق طی کردن یک سری مراحل و وظایف منطقی اتفاق میافتد. با در اختیار داشتن منابع و استعدادهای در دسترس به موفقیت میرسید.
3. ارزش مشتری را درنظر میگیرند
آنها بر این باورندهر فرد از منشی گرفته تا مهندس، از راننده کامیون تا مدیرعامل شرکت، دارای ارزش ذاتی است. افراد فقط عنوان و سمت نیستند؛ آدمند. پدر، مادر، دوست، خواهر برادر، هوادار تیمهای مختلف ورزشی و یا فیلمهای سینمایی هستند. برخی دوست دارند زیاد به مسافرت بروند و برخی هم دوست دارند تنها زندگی کنند. برخی زندگی شخصی خوبی دارند و برخی نه. دوست داشتن بعضیها آسان است و تحمل برخی از آنها سخت. اما با اینهمه، همهی آنها ارزش والای انسانی دارند و فروشندگان حرفهای ارزش تکتک مشتریانشان را میدانند.
4. انگیزهی هدفمند دارند
تمامی عملکردهای فروشندگان حرفهای معنادار و هدفمند است. درست است که پول، محرک و عامل ایجاد انگیزهی مهمی است، اما سؤالی که اینجا پیش میآید این است که : «محرکِ پول در راستای رسیدن به چه هدفی، مهم است؟» فروشندگان حرفهای میدانند چرا میخواهند پول دربیاورند. هدف پول درآوردن افراد مختلف نیز متفاوت است؛ تأمین مالی خانواده، تأمین امنیت، حفظ یک شیوهی زندگی خاص، و یا مراقبت از پدر و مادر در زمان سالخوردگی، از اهداف افراد برای پول درآوردن است. آنها همچنین از این موضوع آگاه هستند که عملکرد مثبت آنها بر سایر کسبوکارها، اقتصاد، و جامعه تأثیرگذار است و به همین دلیل برای تحقق اهداف مهمی نهایت تلاش خود را میکنند.
5. باور دارند که پیروز میشوند
آنها یقین دارند که هرطور شده پیروز میدان خواهند بود. نه تنها تصمیم و ارادهی پیروزی را دارند، بلکه به خودشان "باور" دارند که پیروز میشوند و به راحتی موانع را تبدیل به فرصتهایی برای رشد و پیروزی میکنند.
6. پشتیبانهای خوبی دارند
آنها معتقدند که یک سیستم پشتیبانی سالم- به طور معمول اعضای خانواده، دوستان، و یک مربی- برای ثبات واقعی ضروری است. برخی نیروهای فروش خوب در طی یک دورهی طولانی فرسوده میشوند و یا انگیزهی خود را از دست میدهند. ارتباطات مستحکم آنها با اعضای خانواده و دوستان نزدیک، باعث میشود که آنها حتی در موقعیتهای سخت موفق شوند و انگیزهی خود را به مدتی طولانی حفظ کنند. آنها زمان و تلاش خود را برای غنیسازی این روابط به عنوان بخشی از زندگی روزانهی خود صرف میکنند.
7. "نه" گفتن را بلد هستند
بهقدرت کلمهی "نه" باور دارند. معمولاً انتظار میرود افرادی که توانایی و عملکرد بالایی دارند، کارهای بیشتری را انجام دهند. آنها افرادی موفق هستد و مردم جذبشان میشوند و میخواهند از مهارت و تخصص آنها بهره ببرند. با این حال فروشندگان حرفهای از اولویتها و محدودیتهای خود آگاه هستند. آنها بهترین وقت خود را با خانواده و کسانی که دوستشان دارند، میگذرانند و زمان خود را برای انجام کارهای مهم صرف میکنند. دقیقاً میدانند که چگونه با احترام و قدردانی به مشتریان و یا حتی به رئیسشان "نه" بگویند. میدانند که باید چه عملکردی داشته باشند و از هر عاملی که کنترل آنها را از انجام اولیتهایشان خارج کند، دوری میکنند.
بودن در کنار نیروهای فروش به شما درسهای بیشتری از خواندن دهها کتاب دربارهی فروش و شرکت در سمینارهای مختلف میآموزد. شاهد عملکرد و کار یک فروشندهی حرفهای بودن مانند تماشای نقشآفرینی یک بازیگر و یا دیدن یک خواننده است که بهترین اجرای خود را به نمایش میگذارد. کمی وقت بگذارید و از خودتان بپرسید: "من به چه چیزی اعتقاد واقعی دارم؟" پاسخ خودتان را با باورهای رایج فروشندگان حرفهای مقایسه کنید و ببینید که آیا به نظر خودتان میتوانید در این مسیر پیشرفت کنید.