در محافل پزشکی، آشناپنداری به بهترین نحو به عنوان نشانهای از “صرع لوب تمپورال” یا اسکیزوفرنی قابل درک است. هر دوی این اختلالات با این پدیده مرتبط هستند- هر چند آشناپنداری ممکن است در هر گروهی از این بیماران به گونهی متفاوتی تجربه شود. به عنوان مثال، افراد مبتلا به اسکیزوفرنی ممکن است دژاوویی را تجربه کنند که مدت زمان بیشتری طول میکشد و احساسات شدیدتر خود دگربینی را شامل میشود.
با این حال، آشناپنداری همچنین به طور شایعی توسط آدمهایی که بیماری روانی یا جسمی ندارند، تجربه میشود. طبق برآوردها از هر سه نفر دو نفر ادعا میکنند که آشناپنداری را در برههای از زندگیشان تجربه کردهاند.
در این نوشتار ۱۰ نکته را که باید در مورد دژاوو یا آشناپنداری بدانید، مرور می کنیم.
۱. به طور میانگین، افرادی که تجربهی آشناپنداری را گزارش دادهاند، میگویند حدودا سالی یک بار این اتفاق برایشان رخ میدهد.
۲. آشناپنداری اغلب در طول دورههای استرس یا خستگی شدید رخ میدهد.
۳. احتمال تجربهی آشناپنداری در مردان و زنان یکسان است.
۴. وقوع آشناپنداری با افزایش سن کاهش مییابد.
۵. احتمال تجربهی آشناپنداری در افرادی که تحصیلکردهتر هستند و از وضعیت اجتماعی و اقتصادی بالاتری برخوردارند، بالاتر است.
۶. آشناپنداری را میتوان با تحریک الکتریکی در قشر و ساختارهای عمیقتر مغز تولید کرد.
۷. افرادی که دائما در سفر هستند بیشتر از کسانی که سفر نمیکنند، آشناپنداری را تجربه میکنند، احتمالا به این دلیل که آدمهای اهل سفر فرصتهای بیشتری برای دیدن مکانهای جدید دارند.
۸. برخی از کسانی که آشناپنداری را تجربه میکنند، میگویند این تجربه شبیه به یک رویای قدیمی است.
۹. در مقابل آشناپنداری (دژاوو)، ژمهوو یا “هرگز دیده نشده” را داریم. ژِمهوو پدیدهای است که در آن هرگونه وضعیت آشنایی، برای شخص ناآشنا به نظر برسد؛ این پدیده بسیار کمتر از آشناپنداری گزارش شدهاست.
۱۰. مدلهای مختلفی برای توضیح آشناپنداری ارائه شدهاست. به عنوان مثال، تقسیم ادراک به پدیدهای اشاره دارد که در آن توجه فرد به یک فعالیت در اثر حواس پرتی به دو برداشت جداگانه تقسیم میشود، که ممکن است به سرعت چشم بر هم زدن بگذرد. زمانی که توجه فرد کم میشود، برداشت اولیه در سطح پایینی از آستانهی توجه روی میدهد.
برای مثال، اگر شما در حال استارت زدن ماشینتان هستید و لحظهای به دلیل وجود مگس در ماشین کلافه میشوید، زمانی که توجهتان را دوباره معطوف استارت زدن ماشین میکنید، برداشت اولیهتان برای قرار دادن کلید در سوئیچ ماشین ممکن است اینطور درک شود که در گذشتهی دور رخ دادهاست.
هنوز هم مسائل زیادی در مورد آشناپنداری وجود دارد که محققان باید یاد بگیرند. تعداد محدود مطالعات انجام شده روی این موضوع حاوی اشکالاتی هستند، از جمله اندازهی کوچک نمونهی مورد بررسی و مسائل مرتبط با اعتبار مفهوم، و همچنین یک سوگیری کلی که آشناپنداری را با پدیدههای ماوراءالطبیعه مانند تجربهی خروج از بدن، احضار ارواح، و دورجنباندن در یک دسته قرار میدهد