هوش هیجانی و اهمیت آن در کار
در شرکت کلاکسدر، شاهد هستیم هر ۲۱۰۰ صاحبکارمان، که همگی کارفرما هستند مثل زیلو، ۸۰۰-۱ اکانتکس، به سختی تلاش میکنند رابطه و تماس بهتری با کارمندان و کارجویان داشته باشند. چرا؟ چون میدانند برای این که فرهنگ شرکتیشان آسیب نبیند و با اثربخشی داوطلبان شایستهی تازهنفس استخدام شوند، باید از پیش برنامه داشته باشند و باز و شفاف عمل کنند.
کارگران با هوش هیجانی بالا قادرند در قالب تیمی کارکنند، خود را با تغییرات وفق دهند، و انعطافپذیر باشند. مهم نیست یک شخصی چه تعداد مدرک و سوابق تحصیلی و شغلی روی کاغذ دارد، چون اگر کیفیتهای هیجانی معین را نداشته باشد، احتمالاً به موفقیت نخواهید رسید. این کیفیتها به موازات تکامل و تغییر مستمر محیط کار، که در اثر فناوریها و نوآوریهای جدید رخ میدهند، ممکن است اهمیت فزایندهتری بیابند.
دنیل گلمن در کتاباش با عنوان “هوش هیجانی: چرا مهمتر از بهرهی هوشی است و کار کردن با هوش هیجانی” پنج مقولهی هوش هیجانی را معرفی میکندو بر اهمیت هوش هیجانی در کار تاکید می ورزد.
برای آن که کارجویانی را استخدام کنید که در محل کارتان پیشرفت کنند، به دنبال آنانی باشید که پنج رکن هوش هیجانی زیر را دارند.
۱. خودآگاهی :
اگر شخصی از احساس سالم خودآگاهی برخوردار باشد، نقاط قوت و ضعف خودش و نیز تأثیر اعمالش بر دیگران را میشناسد. شخصی که خودآگاه است در مقایسه با آنها که خودآگاه نیستند واقعاً بهتر قادر است انتقادهای سازنده را به کار برد و یادبگیرد.
۲. خودانتظامی :
شخصی که دارای هوش هیجانی بالا است میتواند با پختگی احساساتش را بروز دهد و به هنگام نیاز خویشتندار باشد. او به جای سرکوب کردن احساساتش آنها را با خویشتنداری و کنترل ابراز میکند.
۳. انگیزش :
آدمهای باهوش هیجانی خودانگیخته هستند. آنها با پول یا یک عنوان شغلی ساده برانگیخته نمیشوند.
آنها معمولاً وقتی با ناامیدی مواجه میشوند بهبودپذیر و منعطف و نیز خوشبین هستند و با بلندهمتی باطنی انگیخته میشوند و به حرکت درمیآیند.
۴. همدلی :
شخصی که همدلی را میفهمد شفقت و درکی از سرشت انسان دارد که به او اجازه میدهد با آدمهای دیگر در سطحی هیجانی و عاطفی تماس و رابطه داشته باشد. توانایی همدلی کردن به یک شخصی اجازه میدهد خدمت باکیفیت و عالی را فراهم کند و به نگرانی و دغدغههای دیگران واقعاً پاسخ دهد.
۵. مهارتهای مردمداری :
آدمهایی که دارای هوش هیجانی هستند قادرند رابطه بسازند یا برقرار کنند و به سرعت به دیگر اعضای تیمشان اعتماد کنند. آنها معمولاً از آدمهای دیگر میجوشند و به آدمهای دور و برشان احترام میگذارند.
همانقدر که هوش هیجانی برای استخدام کارکنان جدید مهم است، برای مدیران و دیگر رهبران و روسای کسب و کارها نیز مهم است با هوش هیجانی رفتار کنند تا بتوانند نیازهای کارگران امروزه را برآورده سازند.
بسیاری از کارکنان مسنتر در شرکتی بازنشسته میشوند که در همان جا کارشان را آغاز کردهاند. یک شغل برای بسیاری از نسلهای مسنتر، فقط به عنوان وسیلهای برای کسب درآمد نگریسته میشد. ولی امروزه بیشتر کارگران از شغلشان بیش از پرداخت حقوق انتظار دارند. نسلهای جوانتر دیدهاند که نگاه سنتی همیشه کار نمیکند، چون شاهد بودهاند که همتایان مسنتر و نادرشان با اخراجهای شایع و ناامیدیهای محیط کار دست به گریبان بودهاند.
با اینکه نیازهای هیجانی یا عاطفی محیط کار امروزش ممکن است یک هدف سخت برای کارفرمایان باشد، ولی ارزش سرمایهگذاری و بذل توجه شما را دارند. سرمایهگذاری در هوش هیجانی، کارکنان شرکت، را متعهد و پر کارتر کرده است، و تلاش و کوشش بیشتری صرف آن میکنیم تا رو به جلو حرکت کنیم. نظر شما درباره اهمیت هوش هیجانی در کار چیست؟
موضوع: هوش هیجانی و اهمیت آن در کار
مقالات مرتبط:
نشانه هایی که هوش هیجانی بالایی دارید
چرا موفقیت به هوش هیجانی نیاز دارد
اگر نیروی جدید تان این ویژگی ها را دارد