نقد و بررسی کتاب هشت قانون طلایی ازدواج موفق
عشق سه مولفه دارد، صمیمیت، تعهد و تمایلت جنسی. یک رابطهی موفق از ترکیب مناسب این سه مولفه حاصل میشود و با بلوغ و مراقبت ادامه پیدا میکند. ازدواج گره زدن دو زندگی متفاوت است و عشق در تحکیم این گره نقش مهمی دارد. اما در جوامع امروزی مشکلات و دغدغههای متفاوت زوجین را تحت فشار زیادی قرار داده و رها کردن مشکلات به گزینهی اول تبدیل شده است. علم ناز حسن زاده درکتاب «هشت قانون طلایی برای ازدواج موفق» وظایف یک ازدواج موفق و سالم را برشمرده و با نگاهی واقعبینانه به تشریح نقش هریک از زوجین پرداخته است.

دربارهی کتاب هشت قانون طلایی برای ازدواج موفق
نهاد خانواده را میتوان یکی از مهمترین نهادهای جامعه تلقی کرد. اهمیت این نهاد به اندازهای است که خداوند آن را مقدس نامیده و به عنوان یک تکلیف بر دوش هر انسان قرار داده است. ازدواج یک مرحلهی بسیار مهم در زندگی انسان است و طی کردن این مرحله نگرانیها و استرس زیادی به همراه دارد. پژوهشها و تحقیقات گستردهای از سالها پیش در مورد مقولهی ازدواج انجام شده است تا از شدت دغدغهها و نگرانی زوجهای جوان کم کند. شناخت تفاوتهای فیزیکی و روانی میان مردان و زنان را میتوان یکی از مهمترین دستاوردهای پژوهشگران دانست. زیرا با دانستن ریشه و علت تفاوتها میتوان ازدواج موفق و زندگی شادتری را رقم زد.
نویسندهی این کتاب مسئلهی ازدواج و شروع زندگ مشترک را از دیدگاههای مختلف مورد بررسی قرار داده است و آن را در قالب 8 قانون کلی عنوان کرده است. علمناز حسن زاده عوامل مختلفی که موجب دور شدن زن و شوهر از یکدیگر میشود و در مقابل رفتارهایی که به زندگی گرمی و صمیمیت میبخشد را در قالب این قوانین به زوجین معرفی کرده و با ارائهی مثالهای واقعی آنها را مورد تحلیلی قرار داده است. انتشارات البرز کتاب «هشت قانون طلایی برای ازدواج موفق» را با 248 صفحه در سال 1391 به بازار عرضه کرده است.
مروی بر فصلهای کتاب هشت قانون طلایی برای ازدواج موفق
- فصل اول: پایههای محکم و بنیادین ساختن ازدواج
- فصل دوم: هنر گفتگو کردن
- فصل سوم: هنر عشق ورزیدن و عملکرد عشق
- فصل چهارم: حل اختلافها و کشمکشها
- فصل پنجم: قدرت بخشیدن به یکدیگر
- فصل ششم: پدر و مادر خود و همسر
- فصل هفتم: تعریف رابط جنسی
- فصل هشتم: آمادگی برای ازدواج
در بخشی از کتاب هشت قانون طلایی برای ازدواج موفق
بعضی از روانشناسان ازدواج را بعد از بیست و سه سالگی برای دخترها و بیست و هفت به بالا برای پسرها را مطرح میکنند. حتی توصیه دارند که جوان قبل از این سن تا حد ممکن از خانه پدری کوچ نکند. علت مناسب بودنش به دلیل رسیدن فرد به ثبات فکری و عاطفی نسبی در این دوره سنی است. نمیتوان انکار کرد که همیشه استثنا هم به وجود دارد. بعضی افراد زودتر یا دیرتر به ثبات شخصیتی عاطفی و فکری میرسند.
در هر صورت همیشه اوضاع آسان نیست و روابط به این سادگی ترسیم نمیشود. اوضاع پیچیده میتواند وضع را برای جوان و خانوادهاش مشکل کند. بعضی از زور تنهایی» نیاز به ارتباط جسمی فیزیکی و یا نیاز به داشتن کسی دارند که از او حمایت مالی بکند. یا غذایش را بیزد و لباسش را بشوید و اتو بزند. در حقیقت. بزرگسال به ظاهر رشدکرده، به دنبال یافتن کسی است که جای پدر و مادرش را به نوعی در زندگی برایش پر بکند. گاهی فرد از سر نیاز دست به تشکیل زندگی و تصمیم به ازدواج میگیرد.
فرضیه ازدواج و تشکیل زندگی مشترک این است که زن و شوهر میخواهند خانه مشترک خود را بسازند. ازدواج معرف نیازهای مشترک آنان در قالب خانهای مشترک است. زن و شوهر باید ابتدا و آخر زندگی نسبت به هم وفادار باشند و هرگونه وابستگی عاطفی و فکری به پدر و مادر را پشت سر بگذارند.
تغییر و تحول به این معنا نیست که فرد از پدر و مادرش فاصله بگیرد و از حضورشان چشمپوشی کند. اگر ازدواج زن و شوهر در مسیر درستی پیش برود. خانواده (پدر ماد خواهر و برادر) میتوانند کمک بزرگی برای آنان باشند. در کنارشان در مهمانی و مجالس باهم وقت بگذرانند. باید بر حضور خانواده ارزش گذاشت. هرچند که نزدیک یا دور از آنان زندگی بکنند. زیرا حضور خانوادهها در زندگی زن و شوهر و نیز بچهها نقش مهمی دارد.
تقویت این روابط در طول سالهای زندگی مشترک لازمهاش ایجاد و حفظ روابط مسالمتآمیز باهم و با خانواده است. البته که نسلها وقتی ملاقات میکنند. باهم تفاوت زیادی دارند. در جشن سال نو و یا عروسی, تولد و روزهای خاصی دورهم جمع میشوند و این مهم است که از این موقعیت برای تقویت روابط استفاده شود. زیرا مشغولیت روزهای عادی زندگی بهراحتی میتواند روابط خانوادگی را کنار بزند.
مطالب مرتبط:
نقد و بررسی کتاب چگونه دروغگو را بشناسیم؟
نقد و بررسی کتاب ساقه بامبو
نقد و بررسی کتاب مگه تو مملکت شما خر نیس؟
نقد و بررسی کتاب حرف بزنم یا نزنم
منبعک فیدیبو