نقد و بررسی کتاب مجموعه اشعار فرخی یزدی
میرزا محمد فرخی یزدی، شاعر لب دوختهی معاصر، نماد مبارزه با ظلم و استبداد است. هر کلمهای که در غزلها و قصیدههای او وجود دارد، بیانگر بینش آزادی خواهانهی فرخی یزدی است. مجموعه اشعار فرخی یزدی به کوشش مهدی اخوت و محمد علی سپانلو از گوشه و کنار ایران جمع آوری شده و سیر تاریخی مبارزات فرخی یزدی را به نمایش گذاشته است.

دربارهی کتاب مجموعه اشعار فرخی یزدی
کتاب مجموعه اشعار فرخی با تلاشهای مهدی اخوت و محمدعلی سپانلو گردآوری شده است. تنظیم کنندگان کتاب با تلاشهای زیاد توانستهاند شعرهای دست نویس و چاپ نشدهی فرخی یزدی را از دوستان و آشنایان معتمد او جمع آوری کنند و آنها را متناسب با اشارات تاریخی و ارجاعات دقیق سامان دهند. انتهای بخش غزلیات، یادآور دوران محکومیت او در زندان است. آخرین غزل نیز شعری است که فرخی یزدی پیش از مرگ خود در زندان سروده است و میتوان سرودن همین غزل را علت مرگ او دانست. قسمتهای انتهایی کتاب مجموعهای از سرودههای پراکندهی اوست که به مناسبتهای مختلف سروده است.
مروری بر بخشهای کتاب مجموعه اشعار فرخی یزدی
غزلیات، قصاید، قطعات
رباعیات
شعرهای بازیافته
آثار پراکنده
سالشمار زندگی فرخی یزدی
دربارهی فرخی یزدی، شاعر سرشناس دوران مشروطیت
محمد فرخی یزدی از شعرای مشروطه است که زندگی پرماجرا و در عین حال غمانگیزی را پشت سر گذاشته است. او از دوران نوجوانی استعداد زیادی در سرودن شعر داشت و شعرهای آن دورهی او را میتوان تمرینی بر پایهگذاری غزل سیاسی و عاشقانه دانست. محمد فرخی یزدی در شهر یزد زندگی میکرد. در آن روزگار بنیاد استبداد بسیار قویتر از آن بود که قوانین مشروطیت در آن تاثیری داشته باشد. به همین علت او در اشعار خود حکام را اندرز میداد و آنها را به رعایت قانون و حقوق مردم تشویق میکرد. به دنبال سرودهها و اشعار مبارزه طلبانهی فرخی، او به زندان افتاد و به دستور حاکم یزد دهان فرخی را با نخ و سوزن دوختند، دستوری که آوازهی آن تا دولت مشروطیت رفت و نام او مورد توجه افراد بسیاری قرار گرفت. او در نهایت از زندان آزاد شد اما به فعالیتهای آزادیخواهانه و ملیگرایانهی خود ادامه داد.
محمد فرخی یزدی فعالیتهای سیاسی خود در تهران را با نگارش مقالات تاثیر گذار دربارهی آزادی آغاز نمود . او همچنین به عنوان نمایندهی مجلس شورای ملی در هفتمین دوره قانونگذاری از جانب مردم یزد انتخاب گردید. فرخی یزدی سرانجام در زندان جان خود را از دست داد اما صدای اعتراضات او پس از گذشت سالها همچنان باقی مانده است.
در بخشی از کتاب مجموعه اشعار فرخی یزدی میخوانیم
چون شرط وفا هیچ به جز ترک جفا نیست
گرترک جفا را نکنی شرط وفا نیست
کس بار نبست از سر کویت که دو صدبار
درهر قدم او را نظری سوی قفا نیست
برخواهش غیر از چه تو را هست سرجنگ
با آن که مرا غیر سر صلح و صفا نیست؟
از وسوسه زاهد سالوس به پرهیز
کآن سان که کند جلوه به ظاهر, به جفا نیست
بیمارغم عشق تو را تا به قیامت
گر چاره مسیحا کند امید شفا نیست
مطالب مرتبط:
نقد و بررسی کتاب مديريت افراد
نقد و بررسی کتاب جرات داشته باش
نقد و بررسی کتاب بهترین دارو خود شما هستید!
منبع: فیدیبو