نقد و بررسی کتاب مؤلف به مثابهی تولیدکننده
صحبتهای زیادی دربارهی برتری مطالعهی مقاله نسبت به مطالعهی کتاب زده شده است. عدهای از منتقدین و اساتید دانشگاه بر این باور هستند که مقاله به دلیل بررسیهای علمی و ارزش علمی بالاتر دارای اعتبار بیشتری است. این در حالی است که عدهی دیگری از آنها بر این باورند که کتاب و ادبیات ناجی انسانهای هستند و ارزش ادبی آنها را نمیتوان هرگز نادیده گرفت.
دربارهی کتاب مولف به مثابهی تولید کننده اثر والتر بنیامین
کتاب مولف به مثابهی تولید کننده درواقع مقالهای از والتر بنیامین است در زمانی که نویسندهی مقاله یعنی والتر بنیامین کنار برتولت برشت اقامت داشته است. مترجمان کتاب دربارهی این مقاله نوشتهاند: «مقاله ی«موّلف به متابه ی تولید کننده»در تابستان 1٩۳۴ در دوره ی اقامت طولانی بنيامین نزد برشت نوشته شده است. این مقاله پس از یکی دیگر از معروف ترین مقالات او، با نام«تاریخ خرد عکاسی» نوشته شد، مقاله ای که بنيامین با آن تحلیل تکنولوژی و فرم های فرهنگی را آغاز کرد و اکنون بیش از هر چیز دیگر، دست کم در نظریه ی هنر و نظریه ی ادبی، بابت آن پرآوازه شده است. از آن جا که متن«موّلف به متابه ی تولید کننده» خود به حد کافی گویاست، توضیح بیشتری در مقدمه نمی افزاییم، اما برای درک پیوستار تاریخی این متن با «تاریخ خرد عکاسی» می توان کمی از این مقاله ی آخر سخن گفت.
بنيامین در«تاریخ خُرد عکاسی» به پرسش هایی اشاره می کند که با ظهور عکاسی سر برآوردند اما بی پاسخ گذاشته شدند و اکنون، دوباره به واسطهی بحران در دل صنعت سرمایه داری، مطرح شده اند. بدین ترتیب؛ آن چه چارچوب کلی مقاله ی بنيامین را، دست کم در لایه ی زبرین آن می سازد، همین نقد صنعت سرمایه داری است.»

مروری بر فصلهای کتاب مولف به مثابهی تولید کننده
کتاب مولف به مثابهی تولید کننده از سه فصل اصلی تشکیل شده است. بخش اول آن خود مقالهی مولف به مثابهی تولید کننده است، و دو بخش دیگر دو نقد نوشته شده بر روی این مقاله هستند. نقد اول، مقالهای از بوریس بودن است که پساکمونیستی نام دارد و بخش سوم این کتاب هم مقالهای به نام مفصلبندی نوشتهی هیتو استریل است.
در بخشی از کتاب مولف به مثابهی تولید کننده میخوانیم
رفتار افلاطون با شاعران را در طرح آرمان شهرش به خاطر میآورید: او اقامت آنها در آرمانشهر را، به نفع اجتماع، از ایشان دریغ میدارد. افلاطون قدرت شاعری را دست بالا میگرفت، با این وجود زیانبخش و زایدش میدانست - البته در اجتماع کمالیافته. پس از افلاطون، این مسئله که شاعر اساساً واجد حق وجود داشتن است یا نه، بهندرت با چنین تأکیدی مطرح شده است؛ اما امروز دوباره مطرح میشود. شاید این مسئله دیگر در این فرم مطرح نشده باشد، اما برای همهی شما این نکته کمابیش روشن است که این مسئله در قالب پرسش از خودآیینی شاعر طرح میگردد: آزادی او در نوشتن هر آنچه میخواهد. شما آمادهی واگذاری این خودآیینی به وی نیستید. شما بر این باورید که وضعیت اجتماعی کنونی، شاعر را وادار به تصمیم گیری در اینباره میسازد که فعالیتش را به خدمت چه کسی درآورد. نویسندهی بورژوای ادبیات سرگرمکننده، این گزینه یا بدیل را سراغ ندارد. پس به او نشان میدهد بدون پذیرفتن این گزینه، باز هم در خدمت منافع طبقهای معین به فعالیت میپردازد. نویسندهای که یک قدم پیشتر باشد. قطعًا این گزینه را بازمیشناسد. تصمیم او بر پایهی پیکار طبقاتی است، زیرا در طرف پرولتاریا است. این گونه است که خودآیینی او به پایان میرسد. او فعالیت خویش را معطوف به آن چیزی میسازد که برای پیکار طبقاتی پرولتاریا سودمند است. عموماً میگویند چنین نویسندهای پیرو گرایشی خاص است.
اينجا با تکیه کلامی مواجه میشوید که مدتهاست مباحثهای حول آن جریان دارد؛ مباحثهای که برای شما آشناست. همین آشنا بودن، نشان میدهد که تا چه اندازه بیثمر پی گرفته شده است؛ زیرا از تکرار کسالتبار «از یکسو - از سوی دیگر» رها نشده است: از یکسو، از دستاورد شاعر گرایش سیاسی صحیح انتظار میرود؛ از سوی دیگر، چشمداشت کیفیت از این دستاورد موجه است. مسلماً این فرمول مادامی که پیوند میان این دو فاکتور، گرایش سیاسی و کیفیت، لحاظ نشده باشد، نابسنده است. البته میتوان حکم داد که اين پیوند عبارت از چیست: اثری که گرایش صحیح سیاسی از خود نشان دهد، به هیچ کیفیت دیگری محتاج نیست. همچنین میتوانید حکم دهید: اثری که گرایش صحیح از خود نشان دهد، ضرورتاً همهی کیفیات دیگر را نشان خواهد داد.
دربارهی والتر بنیامین نویسندهی کتاب مولف به مثابهی تولید کننده
والتر بنیامین فیلسوف، مترجم، نویسنده و برنامهساز آلمانی متولد 15 ژانویه سال 1892 است. والتر بنیامین یکی از نویسندگان و فیلسوفان مکتب فرانکفورت بود.او یکی از مشهورترین منتقدین امپریالیسم در غرب بود و تمام عمرش را به مبارزه علیه سرمایهداری پرداخت. او در خانوادهای یهودی و پولدار در برلین به دنیا آمد و جوانی خود را به مطالعه دربارهی عرفان و فلسفه در دین یهود پرداخت و بین سالهای 1920 تا 1930 عضو مکتب فرانکفورت بود.
مطالب مرتبط:
نقد و بررسی کتاب پزشک نازنین
نقد و بررسی کتاب قرار نبود...
نقد و بررسی کتاب داییجان ناپلئون
معرفی کتاب قلندر و قلعه - زندگینامه سهروردی
منبع: فیدیبو