نقد و بررسی کتاب فاشیسم
فاشیسم یک نظریهی سیاسی و گونهای از نظام حکومتی خودکامه است که برای نخستین بار بین سالهای 1922 تا 1945 در ایتالیا و به دست موسولینی استفاده شد. این نظریه بر سهپایهی اصلی استوار است، نژادپرستی افراطی، دولت مقتدر و حزب سیاسی واحد متمرکز است.
دربارهی کتاب فاشیسم اثر کوین پاسمور
کتاب فاشیسم نوشتهی کوین پاسمور است. این کتاب برای نخستین بار در سال 2002 منتشر شد. این کتاب جزئی از مجموعهی «درآمدی بر...» دانشگاه آکسفورد است. نکتهی مثبتی که دربارهی این کتابها وجود دارد زبان ساده و قابلفهم برای همگان است. انتشارات ماهی دربارهی این کتاب مینویسد: «فاشیسم، مجموعهای است از ایدئولوژی و واکنشها که میخواهد وفاداری به ملت را با تعریفی انحصاری از ملت بر پایهی مفاهیم زیستی، فرهنگی و یا تاریخی، بالاتر از وفاداری به هر چیز دیگر بنشاند و یک جامعهی ملی بسیج یافته بیافریند. این کتاب درباره چیستی فاشیسم و چگونگی شکلگیری و نسبت آن با مفاهیمی همچون "جنسیت" و "طبقه" و "ناسیونالیسم"، با بررسی این مفهوم در سه کشور فرانسه، ایتالیا و آلمان میکوشد چهرهای واقعی از آن را بدون هیچگونه قضاوت سطحی و پیشداوری نشان دهد.»
مروری بر فصلهای کتاب فاشیسم
کوین پاسمور کتاب فاشیسم را در یازده فصل نوشته است. این فصلها عبارتاند از:
- فصل اول: صحنههایی از تاریخ فاشیسم
- فصل دوم: «آ و نقیض آ»: فاشیسم چیست؟
- فصل سوم: فاشیسم پیش از فاشیسم
- فصل چهارم: ایتالیا: «ساختن تاریخ با مشت»
- فصل پنجم: آلمان، دولت نژادی
- فصل ششم: نمونههای دیگر فاشیسم و محافظهکاری در اوایل قرن بیستم
- فصل هفتم: برآمدن ققنوس از خاکستر؟
- فصل هشتم: فاشیسم، ملت و نژاد
- فصل نهم: فاشیسم و جنسیت
- فصل دهم: فاشیسم و طبقه
- فصل یازدهم: فاشیسم و ما
در بخشی از کتاب فاشیسم میخوانیم
بنیتو موسولینی نخست در سال ۱٩۱۲ توجه مردم ایتالیا را در سطح کشور به خود جلب کرد. او در آن هنگام رهبر جناح رادیکال حزب سوسیالیست ایتالیا و مخالف همکاری با دولت جولیتی و جنگی بود که آن دولت در لیبی به راه انداخته بود. موسولینی بهمقتضای اصول چپگرایانهاش در ابتدا هوادار بیطرفی ایتالیا در جنگ جهانی اول بود. اما در سال ۱۹۱۵ به جنبش مداخله گرا پیوست که از گروهها و جناحهای سیاسی مختلفی تشکیلشده بود و در آنجا با آیندهگرایان، ناسیونالیستهای رادیکال و لیبرالهای محافظهکار آشنا شد. او از سال ۱۹۱۵ از میان دوستان جدیدش جانب ناسیونالیستها را گرفت و از آن به بعد چنین میاندیشید که ملت در مقایسه با طبقه نیروی سیاسی قویتری است. بااینحال هیچگاه انزجار اخلاقیاش را از نهادهای سیاسی و تجاری از دست نداد. او از اتحادیهگراییان انقلابی تأثیر پذیرفت و مانند آنها یقین یافت که ناسیونالیسم جنبشی بر خواهد انگیخت که کار لیبرالیسم بورژوایی را خواهد ساخت و ایتالیایی جدید برپا خواهد کرد.
در سال ۱۹۱۵ مداخلهگراییان به مقصود خود رسیدند و ایتالیا وارد جنگ شد. جنگ ایتالیا را تغییر داد، اما وحدت ملی موردنظر ناسیونالیستها را به وجود نیاورد، بلکه بهعکس نزاع طبقاتی و جنسیتی را تشدید کرد. حزب سوسیالیست ایتالیا برخلاف همتایان اروپاییاش تا آخر از مخالفت با جنگ دست برنداشت. کارگران بیشازپیش به اتحادیهها پیوستند و شمار اعتصابها فزونی یافت. بیش از ۶۰۰ هزار مرد کشته شدند و روحیهی ارتش تضعیف شد. همچنین به نظر میرسید که جنگ روابط عادی میان دو جنس را دگرگون کرده است، چراکه زنان بخشی از کارهای مردانه را به عهده گرفته بودند و چنانکه شایع بود بیشتر مایل بودند از غیبت مردان به نفع خود بهره ببرند تا اینکه در امور مربوط به جنگ کمک کنند.
شکست ایتالیا درنبرد کاپورتو در اکتبر ۱۹۱۷ افکار عمومی را، گرچه دیرهنگام، برانگیخت و درنتیجه ایتالیا از ادامهی جنگ صرفنظر کرد. در پیمان صلحی که منعقد شد قلمرو بزرگی از اتریش نصیب ایتالیا شد، هرچند طبعاً نه آنقدر بزرگ که تبوتاب ناسیونالیستها را فروبنشاند. در سپتامبر ۱۹۱۹ دانونتسیو شاعر، خشمگین از این موضوع، در رأس گروهی از سربازان ازجنگبرگشته بندر فیومه در ساحل آدریاتیک را اشغال کرد و تا اواخر سال بعد نتوانستند او را ازآنجا بیرون برانند. خشم ناسیونالیستها از «مثله شدن این پیروزی» را ادامهی ناآرامیهای اجتماعی تشدید کرد. در سالهای ۹۱۸ تا ۱۹۲۰ («سالهای سرخ»)در شهرهای شمال ایتالیا اعتصاب و اشغال کارخانهها امری معمول بود، در درهی پو کارگران کشاورزی و دهقانان دست به اعتصاب میزدند، و در جنوب کارگران بیزمینهای بایر را تصرف میکردند. در مناطق مرزی اقلیتهای اسلاو
و ژرمن خواستار خودمختاری بودند. جنبش زنان نیز از مشارکت در امور مربوط به جنگ نیرو گرفته بود و مجلس سفلای ایتالیا حق رأی زنان را پذیرفت، هرچند که این مصوبه تبدیل به قانون نشد. در انتخابات سراسری ۱۹۱۹ احزاب سوسیالیست و کاتولیک پیروزیهای بزرگی به دست آوردند. اما ازآنجاکه هیچ یک نمیتوانست بهتنهایی دولت تشکیل دهد و هیچیک هم با دیگری ائتلاف نمیکرد، سیاستمداران لیبرال قدیمی با حمایت کاتولیکها کابینههایی تشکیل دادند. اما اين کابینهها به دلیل اختلافات موجود میان هواداران و مخالفان جولیتی و مداخلهگراییان و مدافعان بیطرفی در جنگ نتوانستند کاری از پیش ببرند.
وجود چنین بستری بود که شرایط را برای تبدیل فاشیسم به جنبشی تودهای فراهم کرد. تا پیش از آن موسولینی محلی از اعراب نداشت. تشکل دستههای مبارز که او آن را در ۲۳ مارس ۱۹۱٩ در میلان تأسیس کرد از تعدادی کهنه سرباز، اتحادیه گرا و آیندهگرا تشکیلشده بود. این تشکل در دستور کار خود ناسیونالیسم را با جمهوریخواهی، ضدیت با دخالت کلیسا در حکومت، حق ری زنان، و اصلاح اجتماعی ترکیب کرده بود و آرمان آن بسیج مردان و زنان، کارگران و کارفرمایان، و دهقانان و زمینداران در قالب یک جامعهی ملی سکولار بود. فاشیسم در سال ۱۹۱٩ رأی چندانی به دست نیاورد، اما در سال ۱٩۲۱ که بیقراری طبقهی کارگر و دهقانان به اوج خود رسید رفتهرفته هوادارانی برای خود دستوپا کرد.
دربارهی کوین پاسمور نویسندهی کتاب فاشیسم
کوین پاسمور نویسنده و استاد تاریخ در دانشگاه کاردیف انگلستان است. او تاکنون کتاب و مقالات زیادی دربارهی فاشیسم نوشته است که از مشهورترین این کتابها میتوان به کتابی که اکنون در دست دارید، فاشیسم، از سری کتابهای مختصر مقید اشاره کرد.
مطالب مرتبط:
نقد و بررسی کتاب آوای فرشته
کتاب هایی که باید بخوانید تا حالتان خوب شود
کتاب های مناسب افرادی که می خواهند کارافرین موفقی بشوند
معرفی کتاب انسان خردمند اثر یووال نوح هراری
منبع: فیدیبو