نقد و بررسی کتاب مائدههای زمینی
انسان گاهی نیازمند این است که دست از دغدغههایش بردارد، روزمرگیهایش را کنار بگذارد و به خودش بپردازد. نیاز دارد گاهی نگاهش را تلطیف کند و از دریچهای دیگر به اطرافش نگاه کند. آندره ژید در مائدههای زمینی با لحنی زیبا و آرامشبخش روح انسان را قلقلک میدهد. یکبار خواندن این کتاب انسان را به روح زندگی نزدیک میکند و اندکی به او فرصت میدهد تا از دنیای مدرن فاصله بگیرد و جایی دیگر آرامش را تجربه کند.
.
مائده های زمینی، انسان در جستو جوی خدا
مائدههای زمینی رمان زیبای آندره ژید است که اولین بار سال 1897 در پاریس منتشرشد. او در این کتاب به ستایش شادی و خوشبختی پرداخته و میخواهد انسانها را تشویق کند تا توجه بیشتری به جزئیات آفرینش نشان دهد. کتاب او انسان را به جستو جوی آفریدگار تشویق میکند و معتقد است هرچیزی که انسان را شاد و خشنود میکند در رسیدن او به پروردگارش موثر است. آندره ژید هنگام نوشتن مائدههای زمینی تحت تاثیر کتاب «چنین گفت زرتشت» اثر نیچه بود، اما آنچه واقعا انگیزهی نوشتن این کتاب شد اقامت او در آفریقای شمالی بود. آندره ژید برای معالجه و استراحت دو سال در آفریقای شمالی زندگی کرد. این دو سال تحول روحی عظیمی را در او به وجود آرود که بسیاری از منتقدان مائدههای زمینی را نتیجه ی آن میدانند.
کتاب آندره ژید نثری مسجع دارد و از مقدمه و 8 کتاب تشکیل شده است. آندره ژید در مقدمهی مؤلف کتاب که برای چاپ مجدد آن در سال 1926 نوشته است، آورده است:«کاش کتابم به تو بیاموزد که بیش از این کتاب به خودت بپردازی و سپس بیشتر از خود به دیگر چیزهاین است آنچه پیش از این، بایستی در مقدمه و در آخرین جملات «مائدهها» خوانده باشی. پس چرا خود را ملزم به تکرار آن کنم؟»
کتاب کمنظیر آندره ژید همانند بسیاری از آثار ادبی بزرگ جهان در ابتدا مورد استقبال قرار نگرفت. این کتاب سالها با بیمهری مواجه بود و در نزدیک 10 سال تنها 500 جلد از آن به فروش رسید. اما سالهای جنگ جهانی باعث شد بسیاری از مردم به این کتاب روی بیاورند. جنگ و تبعات آن بر زندگی مردم سایه انداخته بود و نا امیدی در جوامع روزافزون بود. بسیاری از مردم به نیروی جدیدی برای ادامه زندگی نیاز داشتند، نیرویی که آنها را به سوی آینده پیش ببرد. همین باعث شد در آن سال ها مردم بیشتر به جست و جوی خدا و معنویت روی بیاورند. در نتیجه کتاب آندره ژید با استقبال مواجه شد و در مدت کوتاهی به زبانهای دیگر هم ترجمه شد و در سراسر دنیا مورد توجه قرار گرفت.
مائدههای زمینی درباره چیست؟
آندره ژید معتقد است انسان برای رسیدن به خدا احتیاج به مذهب یا هیچ ابزار دیگری احتیاج ندارد و هر چیزی در زندگی انسان تجلی پروردگار است. آندره ژید میخواهد انسان از هر لحظه از زندگیش لذت ببرد، وجهه زیبایی که در هر پدیدهای وجود دارد را بیرون بکشد و به آن توجه کند. آندره ژید با کتابش حال بهتری برای انسان خواسته است و خواسته او را به سوی مبدا آفرینش سوق بدهد. در قسمتهایی از کتاب لحن آندره ژید به طنز مختصری کشیده میشود و لبخندی بر لب مخاطب مینشاند.
شخصیتهای مائدههای زمینی
کتاب مائدههای زمینی سه شخصیت دارد. راوی که خود نویسنده است، ناتانائیل که کتاب خطاب به او نوشته شده است و منالک که معلم راوی است. آندره ژید سعی میکند با روایت آموزشهای منالک به راوی دو موضوع را به خوانندههای مائدههای زمینی آموزش دهد: یکی فرار از قوانین و ساختارهای آزاردهنده و قید و بندهای خانوادگی و دیگری تمایل به ماجراجویی و شور و اشتیاق در زندگی.
در بخشهایی از مائدههای زمینی میخوانیم:
روزهایی هست و بازهم روزهایی. صبحهایی هست و شبهایی. صبحهایی هست که پیش از سپیده دم ، سست و خموده از خواب بر میخیزیم. ای بامداد خاکستری پاییز! جان آدمی در تو نیاسوده بیدار میشود و چنان از شب زندهداری تب آلود خویش کوفته است که آرزو دارد دوباره به خواب رود و طعم مرگ را مزه مزه کند. فردا این دشت یخزده را ترک خواهم گفت. سبزهها پوشیده از یخچه است. من همچون سگهایی که در مخفیگاههای زمین برای روزهای گرسنگی خود نان و استخوان نگاه میدارند، میدانم برخی لذتهای پنهان را در کجا بیابم. میدانم که در پیچ گود نهر، کمی هوای ملایم هست و بر فراز حصار چوبی بیشه، زیزفونی زرفام که هنوز برگهایش نریخته است. لبخندی و نوازشی نثار پسرک کارگاه آهنگری ، در راه مدرسهاش. دورتر ، رایحهی برگهای فراوانی که فروریخته است، زنی که میتوانم به رویش لبخند بزنم، با بوسهای نزدیک کلبه، بر روی کودک خردسالش. صدای پتک کورهی آهنگری که در پاییز، از دوردست به گوش میرسد... آیا همهی خوشی هایم همین است؟ آه! بهتر است بخوابیم! اینها بسیار ناچیز است و من از امید داشتن دلزده شدهام...
مطالب مرتبط:
معرفی کتاب شهامت از دبی فورد
نقد و بررسی کتاب هیچکس مثل تو مال اینجا نیست
معرفی رمان خارجی دیدن از سیزده منظر
منبع: فیدیبو