نقد و بررسی کتاب در حال کندن پوست پیاز
یکی از سبکهای ادبی محبوب در جهان به ویژه برای افراد اهل مطالعه خواندن زندگینامه شخصیتهای بزرگ ادبی است. چرا که در جریان خواندن این آثار خواننده با نوع نگرش و سبک زندگی نویسنده و تاثیر آن در داستانهایش آشنا میشود. یکی از افراد مطرح جهان که خواندن زندگینامه او ما را با آثار و تفکراتش آشنا میکند گونترگراس نویسنده آلمانی است. او در کتاب در حال کندن پوست پیاز به زبان خود زندگیاش را روایت میکند.

دربارهی کتاب در حال کندن پوست پیاز اثر گونتر گراس
در حال کندن پوست پیاز عنوان رمان-زندگینامهای خود نوشت از گونتر گراس است. این کتاب اولین بار در سال 2006 در اواخر عمر گراس منتشر شد و در هفته اول انتشار خود جزو پرفروشهای کتاب در آلمان بوده است. گراس در این کتاب خاطرات دوره نوجوانی خود را از سال 1939 تا سال 1959 را به تصویر میکشد. گراس در رمان مشهور و برجسته خود «طبل حلبی» جنگ لهستان را زمانی که تنها 12 سال داشت، به زیبایی به تصویر کشیده است. اتفاقات و جریانات کتاب در حال پوست کندن پیاز هم درست در سال 1959 به پایان میرسد، زمانی که جریانات سیاسی و اجتماعی در رمان طبل حلبى آغاز میشود.
کتاب حاضر در دسته کتابهای اتوبیوگرافی یا زندگینامه خود نوشت قرار میگیرد. گراس در این کتاب از دوره کودکی خود، از خانوادهاش و علاقهی خود به آنها، سالهایی که در جنگ حضور داشته از بیماری، گرسنگی، اسارات و غیره میگوید. همچنین خاطرات دورانی که به نوشتن رمان «طبل حلبی» در پاریس مشغول بوده، پرداخته است. در واقع در این کتاب با یک اثر کاملی رو به رو هستیم که اطلاعات کاملی را نه تنها از برههای از تاریخ که درباره زندگی و تجربیات یکی از نویسندگان بزرگ آلمان آشنا میشویم.
یکی از بخشهای قابل توجه در این کتاب مربوط به زمانی است که گراس در 17 سالگی وارد ارتش هیتلری میشود و با لباس نظامی اتفاقاتی را رقم میزند. او در سال 1945 مجروح و بعد به دست نیروهای آمریکایی تا یکسال در اسارات به سر میبرد. گراس در بازجوییهایش به افسران آمریکایی درباره عضویت خود در حزب مسلح نازی موسوم به اساس اعتراف کرد، اما تا سال 2006 یعنی تا زمان انتشار کتاب در حال کندن پوست پیاز، افکار عمومی را از آن آگاه نکرد. این موضوع بعدها تبدیل به اعترافی جنجالبرانگیز برای گراس شد و سالها تلاش و فعالیت او برای صدای نسلی از آلمانها بودن در زمان سلطه نازیها را برای او خدشهدار کرد؛ اما گراس در روزنامهای نسبت به این موضوع واکشن داد و گفت: «این موضوع باید رو میشد. در واقع اینطوری اتفاق افتاد: من خودم داوطلبانه به ارتش رفتم، ولی نه به واحد ویژهی اس. اس، بلکه به واحد زیردریایی که به همان اندازه دیوانگی بود. ولی آنها دیگر داوطلب قبول نمیکردند. واحد ویژهی اس. اس. برعکس، در ماههای آخر جنگ، سالهای ۱۹۴۴ ـ ۱۹۴۵، آنها هرکسی را که مراجعه میکرد، میپذیرفتند... و برای من آنوقتها، خیلی خوب به یاد میآورم، واحد ویژهی اس. اس. چیز وحشتناکی نبود. واحدی بود که به هرجا شرایط خطرناکتر بود، اعزام میشد و معروف بود که این واحد تا آن وقت بیشترین خسارات را داده است.»
در بخشی از کتاب در حال کندن پوست پیاز میخوانیم
کسی که به خاطر شغل اش ضروری ببیند سال های متوالی خود را استثمارکند، به ناچار از دیگران سوء استفاده میکند. آنچه به پاس لوازم کمکی قابل دست رس شکل میگیرد، تغییر شکل میدهد، سرانجام به پیش میجهد، بعد دوباره در جهت مخالف لب به تعریف میگشاید، به عنوان غول همهچیزخوار، رمانها را میبلعد و هنگام مرتب کردن واژهها از دور خارج میشود. دگرگونی ابزار حماسی پی آمد غنائی دارد. پس از این همه کثافت-که سر از کتاب در آورد-امیدی جوانه میزند، بالاخره به فضای خالی تبدیل میشود تا شسته، رفته و بیخاصیت نوشته شود.
عقبماندگی برجا میماند و به زمان واگذار میشود: مثل کارت شناسایی با تاریخ ترم زمستانی چهل و هشت چهل و نه. مهر شده از سوی آکادمی هنر دولتی دوسلدورف. تا خورده، شکننده و مچاله پیش رو جا گرفته است، روی آن عکسی در ابعاد گذرنامه، جوانی را با ابروهای قهوهای و موهای سیاه نشان میدهد که بیشتر ریشهی کشورهای جنوبی دارد و احتمال این که از اهالی بالکان باشد بیش از ایتالیا است. کراواتی بر گردن دارد و سعی کرده اشرافی جلوه کند، به نظر میرسد در حال و هوایی است که بلافاصله پس از جنگ که مکتب اصالت وجود (۷۰۳) مد روز شد-متاثر از حالت و قیافه گرفتنهای فیلمهای نئورئالیستی، چنین تسلی ناپذير و غمگین و متکی به خود به واقعیت نگاه میکند.
مطالب مرتبط:
نقد و بررسی کتاب کانت و فلسفه معاصر
نقد و بررسی کتاب 21 روز تا رسیدن به تحول
نقد و بررسی کتاب زنان کوچک - لوییزا می آلکوت
منبع: فیدیبو