معرفی کتاب حس یک پایان
کتاب حس یک پایان نوشتهی جولیان بارنز، برنده جایزه بوکر در سال 2011، دربارهی ردپای خاطرهای ناگوار و خاص در زندگی مردی به نام تونی است.
گاهی اوقات برای شما هم پیش آمده است که با گذشت زمان بخشی از خاطراتتان به جای اینکه از ذهنتان کمرنگ شوند، پررنگتر میشوند و شما را بیشتر درگیر میکنند. اگر این مسئله برای شما پیش آمده پس موضوع کتاب صوتی حس یک پایان (The Sense of an Ending)، چندان هم برای شما غریب نیست و آن را حس کردهاید.
داستان در ابتدا در دهه 60 میلادی روایت میشود و سپس به 40 سال پس از آن یعنی حدودا پایان قرن بیستم باز میگردد. تونی شخصیت اصلی این رمان، داستان را با خاطراتی از گذشتههای بسیار دور شروع میکند و پرسشهایی نیز در مورد زمان، مکان و حافظه نیز میکند. در بخش دوم نیز به روایت زمان حال و پس از 40 سال میپردازد. آدریان فین یکی از دوستان قدیمی تونی است که در جوانی او نقش به سزایی داشته و خاطرات زیبایی با او دارد. آدریان فین در پیری نیز به سراغ او میآید و ذهن او را درگیر خود میکند.
خاطرات چیزهای عجیبی هستند و خاطرات ابتدایی شاید بسیار باارزشتر از خاطرات دیگر باشند. آنها تا بزرگسالی، پیری و حتی در هنگام مرگ با شما همراه هستند. خاطرات اثرات گوناگونی در زندگی انسانها میگذارند و در ذهنها تا ابد باقی میمانند. خاطرات مانند فیلمی در پیش چشمان ما حضور پیدا میکنند و گاهی ما را در حسرت میگذارند. حسرت اینکه کاش فرصتهای گذشته را دوباره میتوانستیم داشته باشیم.
جولیان بارنز (Julian Barnes) از تکنیک زیبا و دشوار بازگشت به عقب در این رمان استفاده کرده است که کار هر نویسندهای نیست. در کنار آن حکایتهایی را از زندگی حال میگوید که مربوط به گذشته است و میان این رفت و آمدهای زمانی، موضوعات گوناگونی را شرح میدهد.
بخش دوم رمان بر روی زمان حال تمرکز دارد. مردی 60 ساله خاطرات و ماجراهای دوران نوجوانی خود را بازگو میکند. مردی که روحیات خاصی در نوجوانی داشته و کمکم با مرور زمان روحیاتش عوض و با واقعیتهای زندگی روبهرو میشود.
در بخشی از کتاب صوتی حس یک پایان میشنویم:
من سخت معتقدم که همه ما به نحوی آسیب میبینیم. چطور ممکن است نبینیم، مگر اینکه دنیایی از پدران و مادران، خواهران و برادران، همسایگان و دوستانِ بیعیب و نقص داشته باشیم. و بعد میرسیم به مسئلهای که اساس کار است، یعنی واکنش ما در برابر آسیب: آن را اعتراف میکنیم یا پیش خود نگه میداریم، و این در رفتار ما با دیگران چقدر اثر میگذارد؟ بعضیها آسیب را اعتراف میکنند، و سعی میکنند آن را تخفیف دهند، بعضی زندگیشان را وقف یاری به آسیبدیدگان دیگر میکنند؛ و سرانجام هستند کسانی که تمام توانشان را در این راه خرج میکنند که، به هر قیمت شده، دیگر آسیب نبینند. و اینها افراد بیرحمی میشوند که باید مراقبشان بود.
مطالب مرتبط:
معرفی کتاب زنی میان ما
نقد و بررسی کتاب هوش هیجانی
نقد و بررسی کتاب 21 روز تا رسیدن به تحول
منبع: کتابراه