معرفی کتاب برف بهاری - يوكيو میشيما
«تنها نکته مهم این است که من عادت کردهام تو را خیلی دوست بدارم و خوشبختی چیزی است که مدتها پیش آن را پشت سرم جا گذاشتم.» این جملات بخشی از کتاب برف بهاری است که اولین جلد از مهمترین اثر یوکیو میشیما، نویسندهی مشهور ژاپنی و خالق اثر «معبد طلایی» است که یکی از فاخرترین آثار ادبیات کلاسیک ژآپن بهحساب میآید. کتابی که شمارا به سرزمین شکوفههای گیلاس میبرد و ژاپن را در آ؛از قرن بیستم به تصویر میکشد.
دربارهی کتاب برف بهاری اثر یوکیو میشیما
برف بهاری اولین بار سال 1969 منتشر شد و سال 1972 با عنوان «spring snow» به انگلیسی برگردانده شد. این کتاب جلد اول از چهارگانهای است که یوکیو میشیما نوشته است. «runaway horses»، «the temple of dawn» و «the decay of angel» نام جلدهای بعدی این چهارگانه است.
یوکیو میشیما در این کتاب مناسبات میان طبقات مختلف جامعهی اشراف ژاپن را در قالب داستانی عاشقانه بیان کرده است. داستانی پر از توصیفات لطیف و تا حدی کشدار که تا حد زیادی فقط در فرهنگ ژاپنی قابلدرک است. این کتاب در سراسر جهان ترجمه و منتشرشده است.
خلاصه داستان برف بهاری
برف بهاری داستانی عاشقانه است که در حدود سال 1912 در ژاپن رخ میدهد. عاشقانهای که با سیاست و سیستم طبقاتی جامعهی ژاپن درهمآمیخته است. شخصیت اول داستان پسری به نام کییواکی است . او پسری خوشقیافه و از تبار اشرافی است و در خانوادهای سرشناس و ثروتمند زندگی میکند. خانوادهی دیگری که در این داستان نقش پر رنگی دارند خانوادهی آیاکوراست. این خانواده به لحاظ منزلت اجتماعی جایگاه بالایی دارند اما به لحاظ مادی فقیرند. پدر کییوآکی او را برای یادگیری بعضی مسائل نزد خانوادهی آیاکورا میفرستد. آنها دختری بسیار زیبا به نام ساتوکو دارند.
کییوآکی و ساتوکو به یکدیگر علاقهمند میشوند اما هر دو نوع خاصی از غرور و رفتار دارند که مانع از آن میشود که رابطهای بین آنها برقرار شود. داستان عاشقانهی میان این دو نفر قصهی کتاب برف بهاری را رقمزده است.
در بخشی از کتاب برف بهاری میخوانیم
وقتی کییوآکی هیجده ساله شد. دیگر هیچ جای شگفتی نبود که شیفتگی و دلمشغولیهایش باعث انزوای کامل او از محیط و اطرافیانش شده است. او دور از خانوادهاش رشد کرده بود. آموزگاران مدرسهی نخبگان، عمل فوقالعاده و والای مدیرشان سرتیپ نوگی یعنی خودکشیاش را به دنبال درگذشت امپراتور سرمشق خود قرار داده و خاطرهی آن عمل شجاعانه را به ذهن شاگردان تلقین کرده بودند؛ و از آن لحظهای که کوشیدند تا ابهت این عمل را نشان دهند و بر این نکته تأکید ورزیدند که اگر سرتیپ در حالتی دیگر از دنیا میرفت- یعنی اگر در بستر بیماری میمرد- اصول شده بود. کییوآکی که اصولاً نسبت به هر چیزی که کوچکترین نشانهای از نظامیگری در آن احساس میشد تنفر نشان میداد. به همین دلیل از مدرسه بیزار و متنفر شده بود.
تنها دوستی که داشت همکلاسیاش شیگه کونی هوندا بود. البته خیلیهای دیگر بودند که از دوستی با کییوآکی بیش از اندازه خوشحال میشدند ولی او از خشن بودن همسن و سالهای خودش چندان خوشش نمیآمد؛ از رفتار خشونتآمیز و به قول خودش کرهاسبی آنان پرهیز داشت و زمانی که همگی با بیتوجهی سرود مدرسه را با صدای بلند میخواندند. هرچه بيشتر از احساسات خامشان منزجر میشد. کییوآکی تنها نسبت به هوندا کشش نشان میداد آنهم به دلیل خلقوخوی آرام و معتدل و منطقیاش, که اصولاً در پسری به سن و سال او غیرمعمول مینمود. بااینهمه، آن دو چه در ظاهر و چه در رفتار وجه تشابهی آنچنانی با یکدیگر نداشتند.
هوندا بیش از آنی که سناش نشان میداد، به نظر میرسید. به رغم اعضاء صورتی کاملاً معمولی، حالتی بزرگمنشانه به خود میگرفت. میخواست تحصیلاتاش را در رشتهی حقوق ادامه دهد. ضمناً در درک مسائل استعداد خوبی داشت هرچند میکوشید آن را پنهان کند. آدم با یک نگاه به او درمییافت که نسبت به تمام لذتهای نفسانی کاملاً بیاعتنا است. اگرچه گاهی پیش میآمد که ناگهان از شعلهی عشقی عمیق به آتش کشیده میشد؛ در اين مواقع، هوندا - که هميشه دهانش را سفت میبست و چشمان نسبتاً نزدیکبیناش را تنگ میکرد و ابروانش را نیز در هم میکشید - ناگهان در حالتی دیده میشد که لبهایش بازمانده است.
کییوآکی و هوندا شاید به همان نسبتی با هم فرق داشتند که برگ و گل هر گیاه با یکدیگر متفاوتاند. کییواکی از پنهانکردن طبیعت واقعیاش عاجز بود و در برابر نیروهای آسیبرسان جامعه به شدت بیدفاع مینمود.
دربارهی یوکیو میشیما نویسندهی کتاب برف بهاری
یوکیو میشیما یکی از بزرگترین نویسندگان ژاپنی و متولد 1925 است. نام اصلی او هیرائوکا کیمیتاکه است. مادر او تباری سامورایی داشت و یوکیو میشیما همواره به آن افتخار میکرد.. او در مدرسهای مخصوص اشراف درس خواند و در این مدرسه شاگرداول شد و از سوی امپراتور ژاپن فرمان افتخار و تقدیرنامهای با عنوان «پرافتخارترین دانشآموز ژاپن» دریافت کرد. او پس از فارغالتحصیلی از این مدرسه در دانشگاه امپراتوری توکیو درس خواند و با درجهی ممتاز از این دانشگاه فارغالتحصیل شد.
او نوشتن را از دوران نوجوانی آغاز کرد. قدرت آثار او به حدی است که بسیاری از منتقدان میشیما را همردیف کسانی چون همینگوی، آندره ژید و ژان پل سارتر میدانند. او تعداد زیادی نمایشنامه هم نوشته است. آثار میشیما آیینهی فرهنگ و سنت ژاپنی است. او باورهای مذهبی و سنتهای ژاپنی را در آثارش آورده است. در میان آثار او شعر، داستان کوتاه، داستان بلند، نوشتههای فلسفی و .. را میتوان یافت.
از میان آثار او میتوان کتابهای اعترافات صورتک، آوای امواج، چهارگانه دربای حاصلخیزی، آفتاب فولاد و معبد طلایی را نام برد. او برندهی جایزهی ادبی شین چوشا معتبرترین جایزهی ادبی ژآپن شده است.
یوکیو میشیما سال 1970 در ژاپن برای اعتراض به آنچه خودش تباهی ملت و سنتهای ژاپن میدانست به خودکشی دست زد. شیوهی خودکشی او هاراکیری، یکی از آیینهای سنتی ژاپن بود.
مطالب مرتبط:
کتاب روانشناسی عزت نفس اثر ناتانیل براندن
معرفی کتاب اعترافات یک سارق مادرزاد از وودی آلن
بررسی زندگی نامه کتاب وحشی - شریل استرید
معرفی کتاب کافکا در کرانه اثر هاروکی موراکامی
منبع فیدیبو