معرفی آوریل سرخ
آوریل سرخ سومین رمان نویسنده و روزنامه نگار پرویی، سانتیاگو رونکاگلیولو است که در سال ۲۰۰۶ منتشر و جایزه آلفاگوارا (اسپانیا) را دریافت کرد. همین طور ترجمه انگلیسی این رمان جایزهی روزنامهی ایندیپندنت (۲۰۱۱) را نصیب این نویسنده کرد. رمان آوریل سرخ از زبان اصلی – اسپانیایی – به فارسی ترجمه شده است.
در قسمتی از پشت جلد کتاب آمده است:
چاکالتانا، دادستان منطقه، قصد دارد معمای جسدی را که سوزانده شده است حل کند. او از قوت گرفتن مجدد گروه چریکهای «راه درخشان» در هراس است، اما مقامات شهر به دلایلی خواهان سرپوش گذاشتن بر کل ماجرا هستند. او از پا نمینشیند و در طول تحقیقات خود شاهد عمق بی عدالتی، فساد و سرکوب در جامعهای است که روزی به کارآمدی نظام و قوانین حاکم بر آن ایمان داشت.

رمان آوریل سرخ
وقایع کتاب آوریل سرخ که داستانی جنایی – سیاسی با درون مایههای مذهبی دارد، در سال ۲۰۰۰ و در کشور پرو میگذرد و با پیدا شدن یک جسد در شهری کوچک شروع میشود. اکثر اتفاقات کتاب در ماه آوریل روایت میشوند.
شخصیت اصلی داستان، دادستان این شهر است که گیج از اتفاقی که افتاده، تحقیقات مخفیانهای را برای پی بردن از آنچه رخ داده، شروع میکند. و در این مسیر، گرچه از فساد اداری و رازهای پشت پرده جنایات انجام شده، مطلع میشود، اما بزرگترین آسیب را خودش میبیند. که البته در این میان گذشته این دادستان هم بیتأثیر نبوده است.
دادستان فلیکس چاکالتانا، فردی تنها و روانپریش با رفتارهایی عجیب و غریب است. روزش را با سر زدن به اتاق مادرش و حرف زدن با عکسهای وی شروع میکند. قبل از انجام هر کاری با وی مشورت میکند. تجربه ازدواجی ناموفق دارد. و تحت تأثیر فشار اتفاقات رخ داده، دست به کاری میزند که انجامش را برای دیگری زشت و مخالف قانون میدانست.
غیر از این دادستان که راوی بخش اعظم کتاب است، داستان یک راوی دیگر هم دارد که با لحن و نوشتار متفاوتی وقایع را بیان میکند و هویتش در پایان مشخص میشود.
سانتیاگو رونکاگلیولو، نویسنده این اثر، درباره چگونگی نگارش رمان آوریل سرخ عنوان میکند که دو مشکل اساسی در نوشتن این رمان وجود داشت: یکی این که ماجرا وحشتناکتر از آن چیزی بود که از خواندنش لذت ببرید و دیگر این که باید نشان میدادم که این خشونت در کل جامعه وجود دارد.
وی در ادامه توضیح میدهد؛ برای همین به جای ماجرای قتل واقعی آن را در قالب سریالی داستانی قرار دادم همانطور که هنگام تماشای فیلمهای ترسناک چون میدانیم آنها دروغ هستند، لذت میبریم؛ در حالی که اگر واقعی بودند چنین چیزی اتفاق نمیافتاد.
آوریل سرخ به خاطر وجود قاتلی زنجیرهای که هر کدام از قربانیانش را به شیوه متفاوتی میکشد، رمانی جنایی – معمایی محسوب میشود. به خاطر پرداختن به فساد مقامات شهر، بیعدالتی و مبارزات گروهی، داستانی سیاسی است. و در عین حال به خاطر وقوع بخشی از داستان در مراسم های مخصوص مسیحیان، دارای جنبههای مذهبی نیز است. اگر به مطالعه کتابی با ویژگیهای فوق علاقه دارید، این کتاب میتواند گزینه خوبی باشد.
آوریل سرخ توسط نشر افق و با ترجمه خوب و روان جبران مقدم چاپ شده است.
جملاتی از متن رمان آوریل سرخ
- آدمهای هم سن و سالش که از بچگی میشناخت یا مرده بودند یا مهاجرت کرده بودند. در دههی هشتاد، بیست و خردهای سالشان بود، سنی مناسب برای مهاجرت و کاملاً نامناسب برای مردم. به سمت خانهاش راه افتاد. متوجه شد تقریباً میدود. خانهاش کهنه بود اما خوب نگهداری شده بود، همان خانهای که بچگیاش را در آن سپری کرده بود؛ بعد از حادثه بازسازی شده بود. وارد شد و با عجله به اتاق عقبی رفت.
- فکر کرد اگر پرونده مربوط به تروریسم باشد، مسؤلیت با ارتش است و اگر هم نه، پلیس باید وارد عمل شود. کار او با افتخار تمام، با تلاشهای بسیار، حتی با زخم برداشتن در راه انجام وظیفه به پایان رسیده بود. اما دو شب بعد از این واقعه، کابوسها او را راحت نگذاشتند. به خوابهای همیشگی دربارهی آتش، ضربهها هم اضافه شدند، صدای ضربه و فریادهای یک زن.
- بیشتر از احساس فقدان قدرت قضایی، آنچه دادستان چاکالتانا را عصبانی میکرد احساس خلأ بود. بیست سال هر روز کار دفتری کرده بود و حالا، ناگهان احساس بیمصرف بودن میکرد. انگار دفترش حبابی از یخ بود که بین او و باقی دنیا فاصله میانداخت.
مطالب مرتبط:
کتاب سرانجام انسان طراز نوین اثری از سوتلانا الکسیویچ
نگاهی به زندگی ارنست همینگوی
منبع: کافه کتاب