گاهی اوقات وقتی میخواهیم هنرجویان را برای شرکت در رسیتال و یا رقابتی آماده کنیم، بیشتر ذهن خود را بر روی پرورش و آماده سازی قطعات حفظ شده متمرکز می کنیم وکمتر به سراغ استفاده یکی از مهارتهای ضروری موسیقی یعنی دشیفر میرویم. اگر منصفانه به موضوع نگاه کنیم میتوانیم بگوییم که امروزه در موسیقی غرب، نسبت به 200 سال پیش توجه بسیار کمتری به این مهارت میشود.
با این حال دشیفر همچنان به عنوان بخش مهمی در آزمون ها و گزینش های حرفه ای محسوب میشود و پیانیست هایی که قصد همنوازی و همکاری با گروه های موسیقی را دارند بایستی از سطح بالای دشیفر برخوردار باشند. از طرفی پیانیستهای آمارتوری که سطح بالاتری از دشیفر داشته باشند در اجرای قطعات جدید با مشکلات کمتری روبرو بوده و در نتیجه بیشتر از کسانی که دشیفر ضعیف دارند از نواختن قطعات جدید لذت می برند. حال وقتی که هنرجویان جوان ما عموما قشر پیانیستهای آماتور(کسانی که موسیقی را به قصد لذت و نه درآمد فرا می گیرند) را در آینده تشکیل میدهند چگونه میخواهیم با بی اهمیت شمردن دشیفر، مهارت نوازندگی آنها را ارتقاء دهیم؟
دشیفر چیست ؟ در جستجوی متخصصین دشیفر و جدیدترین تحقیقات صورت گرفته بر روی دشیفر
آندراس سی. لهمن و ویکتوریا مک آرتور عنوان میکنند که : "علیرغم اینکه موسیقیدانان غربی تا اندازه ای از دشیفر استفاده می کنند، معمولا فراموش میکنند که اغلب فاصله ای بین سطح نوازندگی هر شخص و قدرت او در اجرای دشیفر قطعات همان سطح (وقتی که میخواهند آن قطعه را برای اولین بار به صورت دشیفر اجرا کنند) وجود دارد و این فاصله یک مشکل محسوب می شود. هر چقدر این فاصله کمتر باشد، آنها از دشیفر بهتری برخوردارند". فرانس کلارک نیز معتقد است که این فاصله بایستی کوتاه باشد. او در پاسخ نامه ی یک معلم پیانو که به نویسنده بخش پرسش و پاسخ نشریه ای نوشته شده بود و در آن از پایین بودن سطح دشیفر یک پیانیست حرفه ای ابراز تاسف کرده بود بیان می کند : "آیا در واقعیت پیانیست می تواند حرفه ای باشد ولی دشیفر ضعیفی داشته باشد؟" او در ادامه به طور عمیق تری به موضوع میپردازد تا موانع موجود در فراگیری دشیفر را شناسایی کند. او میپرسد: " آیا او شباهت ها و تفاوت ها را می بیند؟ آیا او به همراه پیانو خودش در خانه نشسته است؟ .....آیا او سر خود را به اندازه کافی بالا می آورد تا کل عبارتها و گروه بندی نتها را ببیند ؟..... آیا او نتهای منفرد را می بیند؟ آیا او از نظر تکنیکی برای اجرای قطعه آماده است؟... آیا او نیاز به عینک دارد؟.... آیا او نیاز دارد تا قطعه ای بسیار آسانتر و بسیار طولانی تر به او بدهیم؟"
معلم هایی که با هنرجویان دوره مقدماتی و یا متوسط سروکار دارند ممکن است نسبت به تعریف ریچارد کرونیستر از مفهوم دشیفر نظر خوبی نداشته باشند. او گفته است :" کپی کردن با تغییر غیر قابل پیش بینی هدف اصلی است. در واقع معنای دشیفر عبارتست از نواختن نتها، ریتمها و نوانس هایی که شما از قبل آنها را می شناسید، در قالب و بافتی که شما پیش از آن تجربه نکرده اید". متخصصین توصیه می کنند که فاصله بین سطح توانایی نوازندگی و سطح مهارت دشیفر هر نوازنده می بایستی تا جای ممکن کم باشد و در این مورد توانایی تشخیص الگو ها و تکنیکها بسیار حیاتی می باشد. از نقطه نظر شناختی، دشیفر از 4 جزء سازنده تشکیل شده است :
1- درک (جایی که ما باید الگوها را رمزگشایی کنیم)
2- حرکت ها (مهارتهای اجرایی که برای اجرای الگوهای ذکر شده برنامه ریزی شده اند)
3- حافظه ( وقتی ما به نتها نگاه می کنیم الگوها را شناسایی کرده و حافظه ما می تواند الگوها و مهارتهای اجرایی را که از قبل ذخیره کرده است را به سرعت فراخوانی کند).
4- مهارتهای حل مشکل (بداهه نوازی و پیش بینی ادامه قطعه بر اساس سبک قطعه و تجارب گذشته)
درک و پردازش اجزای قطعه
وقتی میخواهیم آنچه را که چشمانمان می بیند درک کنیم، با فضای کوچکی که چشم ما بر روی آن تمرکز کرده (fovea)و آن قسمت بزرگتر شده است مواجه هستیم و فضای اطراف این محدوده(parafovea) تار و غیر شفاف است و از محدوده دید دقیق ما خارج است. بنابراین وقتی ما به نتهای روی یک صفحه نگاه میکنیم چشم ما حرکات کوچک و بزرگ مجزایی را انجام می دهد (جهش های بصری ). چشم ما معمولا 4 تا 6 حرکت جهشی در ثانیه انجام می دهد. در هر جهش نقطه فوکوس چشم ما تغییر می کند و مغز ما تصاویر دریافتی را به یک عکس یکپارچه تبدیل می کند. مغز ما انسانها به گونه ای برنامه ریزی شده است که الگو ها را جستجو میکند و با دسته بندی اشیاء به گروههای شناخته شده معنی آنها را به دست می آورد.
اغلب افراد در شکل شماره 1، یک مستطیل و یک دایره میبینند. علیرغم اینکه بخشی از شکل سمت چپ (دایره) در زیر شکل مستطیل پنهان شده است، ما ویژگیهای یک دایره را در آن شناسایی میکنیم و مغز ما آن را به عنوان یک دایره طبقه بندی میکند، بدون آن که شکل کامل باشد.
شکل شماره 1.
علیرغم اینکه شکل سمت چپ کامل نمی باشد، مغز ما با تشخیص ویژگیهای دایره و استفاده از تجارب گذشته شکل را شناسایی میکند.
موسیقدانان نیز شکاف ها را با توجه به تجربه شان پر می کنند تا فرآیند تفسیر و معنی کردن نت های چاپ شده بر روی کاغذ را تسهیل کنند. در اولین میزان شکل شماره 2، نوازنده آکورد C7 یا آکورد V6/5 درگام فاماژور را شناسایی میکند.
شکل شماره 2.
نوازندگان حرفه ای، نتهای دست چپ را در میزان اول را به صورت آکورد V6/5 شناسایی میکنند.
ما میدانیم که این آکورد C7 است، علیرغم اینکه یکی از نتهای آن کم است. هدف ما این است که هنرجویان را به گونه ای پرورش بدهیم تا تجربه موسیقیایی آنها به اندازه ای رشد کند که بتوانند آکورد V6/5 را نیز شناسایی کنند. در صورتی که هنرجویان تنها بتوانند یک نت را در لحظه بخوانند نمی توانند فرم و بافت موسیقی و همچنین الگوهای موسیقیایی را تشخیص دهند. نوازندگانی که از قدرت بالای دشیر برخوردارند الگوهای موسیقیایی را به طور خودکار تشخیص میدهند ولی عموما به سختی میتوانند نحوه انجام این فرآیند را توصیف کنند. با اینکه اغلب مدرسین پیانو ممکن است نتوانند به روشنی نحوه دسته- بندی نتها و الگوها را تدریس کنند، ما میتوانیم به هنرجو کمک کنیم تا این مهارت خود را ارتقاء داده و در نهایت بتواند با تمرین مستمر آن را به صورت خودکار انجام دهد.
کسانی که قدرت بالای دشیفر دارند، برای درک الگوها و تکه های موسیقی (music chunks) به تعداد جهش چشمی کمتری نیاز دارند. اگر این تکه های موسیقی معنای مشخصی برای هنرجو داشته باشد، فرآیند دشیفر با موفقیت بیشتری انجام میگیرد. بنابراین وقتی هنرجو آکورد V6/5 را در نتهای دست چپ شکل 2 تشخیص داد دیگر نیازی ندارد تا تمرکز چشم را بر روی آن قسمت از نت ثابت نگه دارد، چرا که الگویی که او در میزان اول تشخیص داده است، دارای معنی مشخصی برای او است و به او اجازه می دهد که بتواند نگاه خود را بر روی میزان های بعدی متمرکز کند. محدوده ادراکی (perceptual span) اصطلاحی تخصصی است که مشخص میکند نوازنده چه مقدار میتواند جلوتر از نقطه ای که مینوازد، نت ها را بخواند و الگوها و تکه های موسیقی را شناسایی کند! محدوده چشم –دست (eye-hand span) نیز اصطلاحی تخصصی است که مشخص می کند اگر نت را از مقابل نوازنده برداریم او تا کجا میتواند بدون نت به نواختن ادامه دهد. محدوده چشم-دست می تواند تحت تاثیر ساختار قطعه، بزرگ یا کوچک تر باشد. به عنوان مثال اگر در قطعه ای یک آرپژ در 2 میزان متوالی تکرار شده باشد و ما آنرا به سرعت شناسایی کنیم، محدوده چشم-دست بزرگتر از زمانی است که قطعه ای کورال و با تغییرات غیر قابل پیش بینی هارمونی ــ به طوریکه ما نتوانیم آکورد بعدی را حدس بزنیم ـــ پیش روی ما باشد. وقتی میخواهیم برنامه آموزش دشیفر را برای هنرجو تدوین کنیم می بایستی تمریناتی را برای کمک بیشتر به ارتقاء محدوده ادارکی و محدوده چشم-دست آنها طراحی کنیم .
بهبود مهارتهای اجرایی، حافظه و مهارتهای حل مشکل
نواختن یک ساز شامل درک و تفسیر نشانه های بصری است. پیانیست ها بایستی قادر باشند بلافاصله مهارت اجرایی مورد نیاز برای اجرای چیزی که در نت موسیقی شناسایی کرده اند را فراخوانی و اجرا کنند. مدرسینی که با هنرجویان بزرگسال در دوره مقدماتی سروکار دارند عموما با مشکلات حرکتی و اجرایی در حین دشیفر آشنا می باشند. به تازگی تحقیقات انجام شده بر روی هنرجویان جوان نشان داده است که تشخیص مفهومی تکه های موسیقی در نت سریعتر از مهارتهای اجرایی مرتبط با آنها پیشرفت می کند.
حافظه رابطی حیاتی است که نیازهای بصری و اجرایی مورد نیاز برای دشیفر را به یکدیگر متصل می کند. نوازندگان حرفه ای با قدرت دشیفر بالا استعداد بسیار بالایی را در فراخوانی چیزهایی که در دامنه شناخت ذهنی آنها وجود دارد از خود نشان میدهند، حتی زمانی که صراحتا از آنها نخواسته باشیم قطعات را به خاطر بسپارند. در نتیجه کافی است که تنها یک عبارت از قطعه را به طور گذرا مشاهده کنند و پس از آن میتوانند کل قطعه را برایتان اجرا کنند. تخصص و تجربه موسیقیایی شما موجب می شود که شما چیزهای زیادی را در ذهنتان دسته بندی و برای هرکدام معنای مشخصی را تعریف کنید و نهایتا تجربه شما در اجرای الگوهای مشابه موجب میشود بتوانید با اطمینان به نفس بالا بنوازید. این چیزی است که ما موظفیم به هنرجویان آموزش دهیم. وقتی نوازندگان حرفه ای دشیفر مینوازنند، تا اندازه ای از مهارتهای حل مشکل نیز استفاده می کنند. از آنجائیکه پیانیستها توانایی درک سریع تعداد زیادی نت را دارند معمولا همه نتها را نمی خوانند و در واقع تا حدودی از پیش بینی بر اساس آموخته های قبلی استفاده میکنند (educated guss). شناسایی آکوردها، پیش بینی توالی هارمونیک قطعه و خواندن خطوط تکمیلی مثال های مناسبی از پیش بینی بر اساس آموخته های قبلی می باشند.
این نوع مهارتهای حل مشکل، تنها با انجام تمرینات دشیفر و نیز اجرای رپرتوارهای متنوعی از انواع مختلف بافت و فرم موسیقی رشد می کنند. گسترش و ارتقاء توانایی به کارگیری اطلاعات تئوری، توالی آکوردها و موتیف های ریتمیک در بافت و ساختار موسیقی برای بهبود مهارتهای حل مشکل به هنگام دشیفر کاملا الزامی و ضروری می باشد. مواجه بیشتر هنرجو با رپرتوارها و تمرینات دشیفر متنوع، کمک شایانی به شناخت او از الگوهای موسیقیایی(الگوهای نت و ریتم )، ارتقاء مهارتهای اجرایی مربوطه و مهارتهای خواندن نت موسیقی می کند.
ثبات تمرین ، تکرار تمرینات و هنرجوی امروزی
برای کسب مهارت در اغلب فعالیتها می بایستی حدود 10000 ساعت تمرین هدفمند صورت بگیرد. مهارت دشیفر نیز از این قاعده مستثنی نیست. دشیفر را باید با تمرینات پایدار و تکرار فروان ارتقاء داد. تجربه نشان داده است که روزی 10 دقیقه تمرین کردن یک مهارت بسیار سریعتر از تمرین 2 بار درهفته به مدت 30 دقیقه موجب پیشرفت در آن مهارت میشود. وقتی ما روزانه و مرتب تمرینی را به مدت کوتاه تکرار میکنیم، فرصت کمی برای ازدست دادن اطلاعات کسب شده در مدت زمان بین دو تمرین داریم و همین عامل باعث پیشرفت سریعتر ما در مقایسه با تمرینات دشیفر طولانی ولی با فاصله زمانی زیاد بین هر دو تمرین می شود.
به طور ایده ال هنرجوهای ما بایستی از سطح مناسبی از مهارتهای محاسباتی، مهارتهای اجرایی، مهارتهای حل مشکل و زمان کافی برای یادگیری و کشف تکه های موسیقی مورد نیاز برای انجام مؤثر دشیفر برخوردار باشند، با این حال باید به اغلب آنها کمک کنیم تا بیاموزمند در نت موسیقی به چه چیزی نگاه کنند. تمرینات دشیفر زیر می تواند در شناسایی تکه های موسیقی برای هنرجویان مفید باشد. این تمرینات کامل وجامع نیستند و در اینجا فقط به جهت آشنایی مدرسین با نحوه بیان کردن و توصیف تکه های موسیقی برای هنرجویان دوره مقدماتی و متوسط ارائه شده است. تمرینات بایستی همواره بین تکه های موسیقی بصری(آنچه بر روی نت دیده میشود) و مهارتهای اجرایی واقعی و عملی بر روی کلیدهای ساز ارتباط برقرار نماید.
تمرینات شناسایی نت ها و مهارتهای اجرایی
با استفاده از اتودهای مختص شناسایی آکورد(شکل شماره 3) میتوانیم هنرجویان را به تبدیل نتهای دست راست و چپ به آکوردها تشویق کنیم.
شکل شماره 3. اتود آکورد، میزانهای 1 تا 8.
برگرفته از کتاب آموزش گروهی پیانو برای بزرگسالان آلفرد
علاوه بر این میتوان این نکته را نیز متذکر شد که آکوردهای دست چپ و راست در هر میزان شبیه یکدیگر هستند( محدوده ادراکی ایده آل در این شرایط حداقل یک میزان می باشد). برای مشخص تر شدن آکوردها من تمریناتی را بر پایه نتهای شکل 3 نوشته ام که درآنها نتهای آکورد به صورت همزمان (بلوکی) برای دست راست و چپ به صورت جداگانه و هردو دست باهم نوشته شده است. بسیار مهم است که هنرجویان به هنگام اجرای تمرینات و حس کردن نتهای آکورد به صورت جدا از هم، فرم بلوکی آکوردها را نیز بر روی نت ببینند . شکل 3.ب نتهای آکوردها را به صورت بلوکی با توجه به ریتم هارمونیک تمرین نشان میدهد.
شکل شماره3. الف. تمرین دسته بند ی نتهای آکورد شکل 3 به صورت بلوکی
در نهایت کشیدن یک دایره به دور نتهای آکورد در نت میتواند به درک بهتر هنرجویان از نتهای آکوردها و نحوه دسته بندی آنها به عنوان یک آکورد کمک بسیاری نماید (شکل 3.ج) .
شکل شماره 3. ب. تمرین دسته بند ی بلوکی نتهای آکورد شکل 3 با توجه به ریتم هارمونیک
در شکل 3.ج. نماد آکوردها نیز در کنار نت نوشته شده است تا مهارتهای تئوری را تقویت کرده و ارتباط بین تکه های موسیقی نوشته شده در نت و مهارتهای اجرایی مرتبط با آنها را مستحکم تر نماید.
شکل شماره 3. ج. تمرین دسته بندی نتها به همراه نماد آکوردها
در تمرین دوم دشیفر(شکل 4)، تمرینات ریتمیک متنوعی را میتوان با استفاده از نت سیاه نقطه دار و چنگ در بافتها و ترکیبهای مختلف ایجاد نمود به طوریکه در میزانهای قبل و بعد ازآن الگوی ریتمیک متفاوتی را به کار بگیریم(شکل 4.الف).
شکل شماره .4. تمرین دشیفر شماره 2 – میزانهای 1 تا8
برگرفته از کتاب آموزش گروهی پیانو برای بزرگسالان آلفرد
اولین تمرین نت خوانی در نظر گرفته شده برای این مثال آکوردهای دست چپ را مشخص میکند( شکل 4.ب میزانهای 1 تا 4). سپس هنرجو تمرین نت خوانی دست راست را که شامل نتهای ضروری ملودی دست راست می باشد تمرین میکند ( شکل 4.ب میزانهای 5 تا 11). پس از انجام این تمرینات هنرجو تمرینی که در آن نتهای ضروری ملودی با آکوردهای دست چپ ترکیب شده است اجرا میکند( شکل 4.ب میزانهای 12 تا 18). درآخر هنرجو تمامی نتهای ملودی را به همراه آکوردها تمرین می کند. کشیدن دایره بر روی نتهای ضروری ملودی به هنرجویان کمک میکند تا نتهای تزئینی و کم اهمیت را بهتر شناسایی کنند( شکل 4.ب میزانهای 19 تا 25).
چشمان ما نباید بر روی میزانهای قبلی، خط حامل بالایی و نتهایی که اجرا شده اند متمرکز شود. همچنین باید هنرجویان را آموزش بدهیم تا چشم آنها بر روی نتهای غیر آکوردی نیز متمرکز نشود. هنرجویان دوره مقدماتی که در محیط تحقیقاتی کنترل شده ما مورد مطالعه قرار گرفتند همگی برای اجرای صحیح تمرینات نت خوانی ریتم قطعه را قربانی کردند!!! علیرغم اینکه تمرینات ریتم از اهمیت بالایی برخوردارند ولی معمولا باید وقت بیشتری برای تمرینات نت خوانی در نظر بگیریم( بهتر است تمرینات در تونالیته های متنوعی طراحی شوند). برخی از هنرجویان ضعیف تر نیاز دارند تا تمرینات نت خوانی بیشتری برای آنها در نظر گرفته شود.
شکل شماره 4.الف. تمرین ریتم برای مثال شماره 2
شکل شماره 4.ب. تمرین نت خوانی برای مثال شماره 2
طراحی تمرینات ویژه
از آنجائیکه طراحی تمرینات دشیفر برای استفاده مشترک تمامی هنرجویان ممکن است امری دشوار به نظر برسد مدرسین می توانند با تمرکز بر روی یک هنرجو کار را شروع کنند. اگر معلم هر هفته یک قطعه برای دشیفر در نظر بگیرد و برای آن قطعه 4 تا 6 تمرین طراحی کند، هنرجو در پایان دو ترم 15 هفته ای حدود 30 قطعه و 120 تا 180 تمرین دشیفر را انجام داده است. در طول این مدت سایر هنرجویان نیز می توانند از این تمرینات بهره بگیرند. پیشنهاد دیگر این است که مدرسین یک موسسه تمرینات طراحی شده خود را با یکدیگر به اشتراک بگذارند. با این کار اگر هر مدرس تعدادی تمرین را طراحی و به اشتراک بگذارد منبع بسیار بزرگی از تمرینات دشیفر برای آنها در دسترس قرار می گیرد. میتوان این تمرینات را در آموزشگاه به هنرجویان ارائه نمود و یا جهت دسترسی هنرجویان در وب سایت موسسه یا آموزشگاه قرار گیرد.
ممکن است برخی از مدرسین تمایل به طراحی فلش کارت داشت باشند. فلش کارت های دشیفرـــ یک یا دومیزان از موسیقی که بر روی کارتهایی کوچک نوشته شده است و هنرجوها میتوانند آن را به مدت چند ثانیه ببینند ـــ به هنرجویان کمک میکند که موسیقی را بهتر و سریعتر دریافت و نهایتا درک نمایند. این فلش کارت ها به هنرجو اجازه می دهد تا بتواند بیشترین تعداد ممکن حرکت جهشی چشمی را با چشمش انجام دهد، آنچه را که دیده به سرعت تفسیر کرده و نشان دهد که چه مقدار از موسیقی را می تواند فراخوانی کند. به کارگیری فلش کارتهایی با موسیقی مشابه ولی در تونالیته های متفاوت میتواند قدرک درک موسیقی و مهارتهای اجرایی را تقویت کند.
امروزه تکنولوژی های جدید کار ایجاد فلش کارتها را بسیار آسان کرده است. علاوه بر استفاده از نرم افزارهای نت نویسی برای نوشتن تمرینات و ایجاد فلش کارتها، برنامه های دیگری نظیر smart music و Home Concert Extreme امکاناتی را برای هنرجو ایجاد می کند که بتواند دشیفر را بر روی یک کیبورد (که به کامپیوتر یا تبلت متصل است ) تمرین کند. این برنامه، تمرین را به همراه هنرجو دنبال کرده و توسط یک نشانگر خطی عمودی و یا با تغییر رنگ میزانی که در حال اجرا است به چشم نوازنده کمک می کند تا نت را بهتر دنبال کند. استفاده از این برنامه ها از ایجاد وقفه و تردید در حین دشیفر جلوگیری می کند.
منابع تکمیلی تمرینات دشیفر(منابع قدیمی و جدید)
اگرچه اغلب هنرجویان متوسط به تمرینات آموزش پیانو درک موسیقی و تقویت دشیفر با استفاده از منابع تکمیلی طراحی شد توسط مدرس نیاز دارند ما نباید به طور کلی از منابع تکمیلی که خارج از کلاس غافل شویم. در حال حاضر منابع تکمیلی خوبی چاپ و در دسترس عموم می باشد. بسیاری از متدهای قدیمی که به مقوله دشیفر در قالب کتاب هایی مختص این موضوع پرداخته اند می تواند برای هنرجویان مبتدی مفید باشند. حتی اگر کسی مایل به استفاده از این متدها نباشد میتواند منابع دشیفر را در برنامه روتین هفتگی خود به سادگی جای دهد. چهار کتاب دشیفر و تربیت گوش که متد David Carr Glover را دنبال میکند، تمرینات تربیت گوش و نوشتن موسیقی را با یکدیگر ترکیب کرده و در قالب تمرینات دشیفر و نت خوانی آموزش می دهد. این کتابها ارتباط بین صدا و دیدن نت موسیقی را تقویت می کنند. کتابهای Bastien Piano Library Sight-Reading ابتدا هنرجویان را با تمرینات مقدماتی آماده کرده و سپس در ادامه تمرینات دشیفر کوتاه 4 میزانی را در تونالیته های محدود ارائه میکند. کتاب دشیفر Bastien Piano Basics Line-a-Day فعالیتهای دشیفر هدفمندی را بر پایه سوالاتی که موجب تقویت پاسخ درونی میشود در اختیار هنرجویان قرار میدهد.
متدهای جدید پیانو نظیر Alfred’s Premier Piano Course نیز تمرینات دشیفر را در کتابهای تئوری و عملی خود در نظر گرفته اند. ارائه تکه های کوتاه دشیفر قبل از انتخاب رپرتوار ، هنرجو را از اتفاقات پیش رو مطلع می سازد و تمرینات خواندن و نوشتن موجود در کتاب تئوری موجب تقویت دشیفر می شود.
در کتابهای جدیدتر آلفرد (کتاب تئوری و عملی در یک کتاب تدوین شده است) نظیر Piano for Busy Teens Alfred’s تمرینات دشیفر به صورت شفاف ارائه نشده و به نظر میرسد این موضوع را در لابلای دروس هفتگی به طور غیر مستقیم آموزش می دهد. با این کار هنرجویان تشویق می شوند تا تکه های موسیقی را به صورت بصری شناسایی کرده و الگوهایی که در رپرتوار پیش رویشان مورد استفاده قرار خواهد گرفت را از قبل تمرین کنند.
ممکن است برخی از مدرسین از منابعی برای تقویت دشیفر و مهارتهای اجرایی استفاده کنند که به طور رسمی برای این امر معرفی نشده اند. به عنوان مثال میتوان به تمرینات تکنیکی و اتودهای کتابهای Technical Skills اثر Jane Magrath’s که هنرجویان را برای اجرای قطعات موجود در سری کتابهای Masterwork Classics آماده میکند اشاره نمود. کتابهای غیر متداول دیگری نظیر Folk Songs for Sight-Reading نیز وجود دارند که با ارائه فرازهای مختصر از تکه های موسیقی، قبل از اجرای قطعات اصلی هنرجو را از نظر تکنیکی آماده می سازد. به علاوه این کتابها هنرجو را با موسیقی سایر ملل نیز آشنا میکنند، چیزی که در کتابهای آموزشی مرسوم به ندرت یافت می شود.
سه منبع برتر برای تمرین دشیفر
سه منبع مطالعه و تمرین دشیفر وجود دارد که من آنها را بیش از سایر موارد توصیه می کنم. این سه منبع را میتوان به عنوان روش اصلی تمرین دشیفر و یا منبع تکمیلی برای روشهای قبلی که کار کرده ایم مورد استفاده قرار دهیم. هر سری، شامل 10 کتاب سطح بندی شده است؛ هر کتاب شامل تمرینات هفتگی برای درک ریتم، دشیفر و تربیت گوش است؛ هر کتاب شامل تونالیته های متعددی می باشد( شامل تونالیته هایی با تعداد دیز و بمل بالا ) و میتوان هر کتاب را برای تمرینات هفتگی هنرجویان در نظر گرفت، بدون اینکه هنرجو بخواهد وقت زیادی را برای تمرین دشیفر صرف نماید.
تستهای Four Star Sight-Reading and Ear شامل تمرینات روزانه نیم صفحه ای می باشد که هنرجویان را با استفاده از تمرینات نت خوانی آموزش پیانو پایه (مشخص کردن آکوردها، نتهای تزئینی و غیر ضروری، معرفی تکه های موسیقی و ... ) تمرینات ریتم و خلاصه سازی، برای انجام دشیفرهای پیش رو آماده میکند. این تمرینات کوتاه بوده ولی به تدریج دشوار تر می شوند. این تمرینات برای 5 روز در هفته تنظیم شده اند. در پایان هر هفته مدرس میتواند امتحان دشیفر را بر اساس تمرینات آن هفته از هنرجو به عمل آورد.
کتابComplete Series of Sight-Reading and Ear Tests (نوشته Elsie Bennett و Hilda Capp ) نیز همانند سری کتابهای Four Star با ارائه تمرینات هفتگی هنرجویان را برای آزمون تربیت گوش و دشیفر کنسرواتوار سلطنتی تا سطح 10 آماده می کند. این مجموعه علاوه بر تمرینات مشابه با سری Four Star ، ملودی هایی را نیز ارائه میکند که میتواند به عنوان درس،تمرینات دشیفر، تمرینات شناسایی آکوردها و توالی آکوردها مورد استفاده قرار گیرد و همچنین موجب تقویت تئوری های مرتبط با پیانو و دشیفر می شود. تمرینات این کتاب بر خلاف سری Four Star به صورت طبقه بندی شده (تمرینات جداگانه برای دشیفر، تربیت گوش و .... ) ارائه می شود و هنرجو میتواند در ادامه کار با توجه به قدرت و ضعف خود در هر مهارت، تمرینات مورد نیاز خود را انتخاب نماید. کتاب Sight Reading & Rhythm Everyday نوشته Helen Marlais و Kevin Olson نیز شامل 10 مرحله می باشد. البته از مرحله 1 تا 6 ، برای هر مرحله دو کتاب معرفی شده است. تصاویر خاص استفاده شده در هر صفحه، هنرجو را از مهارت های روزانه موجود در هر تمرین نظیر ریتم، نت خوانی، دشیفر و همنوازی با معلم آگاه می سازد. هر تمرین روزانه حدودا یک صفحه بوده و برای هر هفته 5 روز تمرین در نظر گرفته شده است.
نتیجه گیری
با بررسی اجمالی فرآیندهای شناختی در دشیفر، مفاهیم آموزشی مهمی را از میان تحقیقات اخیر صورت گرفته بر روی دشیفر کسب نمودیم. به هنگام دشیفر، گروه بندی نتها به الگوهای معنی دار و رشد مهارتهای حرکتی مرتبط با آن بسیار ضروری است. نمیتوان انتظار داشت همه هنرجویان بدون کمک ما بتوانند مهارتهای مرتبط با دشیفر را خود بیاموزند.
باید به آنها تاکید کرد که هر بار که میخواهند قطعه ای را پشت پیانو بنوازند حتما از دشیفر استفاده کنند. اگر ما در طول دوره آموزشی، تاکید لازم را بر روی دشیفر نداشته باشیم به غلط این پیام را به هنرجو میرسانیم که اهمت دشیفر کمتر از اهمیت اجرا می باشد. از آنجائیکه اغلب هنرجویان ما به صورت آماتور موسیقی را ادامه می دهند ممکن است ما اهمیت دشیفر را هم درجه با اهمیت نواختن ساز در نظر بگیریم و از هنرجو انتظار داشته باشیم که قطعات را پس از چند بار تمرین، به صورت صحیح و درست بنوازد (حتی اگر با دشیفر بنوازد).
اغلب ما دوست داریم هنرجویان علاقه قلبی به موسیقی را تا پایان زندگی رشد داده و در تمام این مدت از ساختن موسیقی لذت ببرند. به نظر من احساس موفقیت زمانی به ما دست می دهد که هنرجوی ما وقتی پشت پیانو می نشیند و قطعه ای مناسب با سطح خود را پیش روی خودش باز میکند بتواند با کمترین تمرین آن را به درستی بنوازد.... اینطور نیست؟ با پرداختن به متدها و روشهای صحیح آموزش دشیفر، هنرجویان ما شانس بیشتری برای موفقیت طولانی مدت خواهند داشت.
موضوع: فنون یادگیری دشیفر برای پیانیست ها
مطالب مرتبط :
آموزش تصویری و نت خوانی موسیقی
راهنمای انگشت گذاری برای علاقه مندان موسیقی