طي تحقيقاتي كه همراه با كارشناسان نيروي انساني انجام شده است به اين نكته اشاره شده است كه بسياري از مديران بهرغم داشتن ضريب هوشي بالا متاسفانه هوش هيجاني پاييني دارند. از هوش هيجانی به عنوان توانايی شناسايی، ارزيابی و کنترل احساسات خود، ديگران، و گروه ياد شده است.
چهار جزء اصلی هوش هيجاني
شناخت احساسات خود- توانايی تشخيص و درک احساسات شخصي، اولين کليد موفقيت است. با درک احساسات خود، میتوانيد آنها را به رسميت شناخته و بدانيد که چگونه قادر هستند افکار و رفتار شما را تحت تاثير قرار دهند، نقاط ضعف و قوت خود را شناسايي كنيد و اعتماد به نفس خود را افزايش دهيد.
مديريت احساسات خود- كليد مديريت موفق توانايي تغيير سريع در صورت پي بردن به رفتارهاي نادرستي است كه كمكي به تحقق اهداف يا برقراري ارتباطات نميكنند. احساس خشم براي همگان قابل درك است. افرادي كه هوش هيجاني بالايي دارند به خوبي ميدانند برقراري ارتباط با كاركنان در حالت عصبانيت كمك زيادي به تحقق اهداف نميكند، به همين دليل آنان آگاهانه در اين حالت تصميم ميگيرند تا با چنين افرادي صحبت نكنند تا اينكه آنان بتوانند در موقعيتي بهتر احساسات خود را بدون خشم ابراز كنند و در نهايت به نتايج مورد نظر خود دست يابند.
تفسير دقيق احساسات ديگران- قدم ديگر توانايي تفسير ارتباطات كلامي و غيركلامي ديگران و آگاهي از احساسات پنهان پشت هر ارتباط است.
مديريت روابط خود و ديگران– در صورتداشتن هوش هيجاني بالا شما قادر به درك و مديريت احساسات شخصي خود و درك احساسات و افكار ديگران هستيد و مهمتر از همه اينكه از هر آنچه خود انجام ميدهيد و به زبان ميآوريد، شناختي مناسب داريد. اين نكته تاثير منحصربهفردي بر اعمال، ارتباطات و احساسات اطرافيان شما خواهد داشت.
مطالعات انجام شده توسط دنيل گلمن، نويسنده چندين كتاب در حوزه هوش احساسي و اجتماعي تاييد كرده است كه ضريب هوشي افراد به اندازه 10 الي 20 درصد بر ميزان موفقيت شغلي آنان تاثير دارد. برخورداري از ضريب هوشي بالا تاثير بسزايي بر توان رهبري شما دارد، اما هوش هيجاني تاثير به مراتب بيشتري خواهد داشت.
در اينجا به چند روش جهت افزايش هوش هيجاني و برقراري روابط مستحكمتر و تجربه يك مدیریت موفق مي پردازيم:
گوش كنيد: افراد زماني كه به سخنانشان گوش ميكنيد، بيشتر پذيراي نظرات شما هستند. با گوش دادن به حرفهاي ديگران، به طور غير مستقيم به عقايد آنان احترام ميگذاريد. هربار كه اين عمل را به خوبي انجام ميدهيد نه تنها نشان ميدهيد كه براي افكار آنان ارزش قائل هستيد، بلكه نكتهاي جديد در تعامل با آنها فرا ميگيريد.
احساس را بشناسيد: نه تنها توانايي شناخت و درك احساسات خود، بلكه قدرت شناخت احساسات ديگران عاملي كليدي در برخورداري از هوش هيجاني است.
رفتارها و اعمال غير كلامي را درك كنيد: اگرچه تشخيص احساس فرد از طريق حركات بدني وي امري دشوار است، اما گاهي ميتوانيد احساسات آنان را از طريق پيامهاي غيركلامي درك كنيد.
خود را در موقعيت آنان قرار دهيد: يكي از بهترين روشها براي شناخت و درك احساسات ديگران اين است كه از خود بپرسيد «اگر من در اين موقعيت قرار ميگرفتم، چه احساسي داشتم؟» در صورتي كه قادر باشيد خود را در موقعيت ديگران فرض كنيد، ميتوانيد بهراحتي احساسات آنان را درك كنيد.
به سرعت سازگار شويد و تغيير كنيد: پس از شناخت احساسات خود و دريافت بازخورد از ديگران، بايد در صورت ضرورت توانايي سازگاري و تغيير داشته باشيد. بهترين نمونه زماني است كه در پي راهي براي حل مشكل ديگران هستيد، اما خيلي سريع متوجه ميشويد كه آنان تمايلي به دريافت كمك شما ندارند. در واقع آنچه آنان واقعا ميخواهند گوش دادن شما به سخنانشان است. رهبراني كه هوش هيجاني بالايي ندارند بايد به اين نكته توجه داشته باشند.
از نقاط ضعف خود باخبر باشيد: در صورتي كه از نقاط ضعف خود آگاه باشيد به راحتي خواهيد توانست از كمبودها باخبر شويد و در نتيجه قادر باشيد از بازخوردهاي اطرافيان سود ببريد.
آرام باشيد: افرادي كه داراي هوش هيجاني بالا هستند، در صورت بروز تناقضات و استرس قادرند آرامش خود را حفظ کنند، به طور مناسب اظهار نظر كنند، اعمال مقتضي انجام دهند تا اينكه استرس و تناقض ايجاد شده را حل كنند. در نهايت هدف آنان فقط حل كردن مشكل نيست، بلكه برقراري رابطهاي مستحكمتر است.
از بازخورد ديگران استفاده كنيد: درخواست بازخورد نشانهاي از اعتماد و قدرت است. اينكه شما قادر باشيد بر اساس بازخورد دريافت شده عمل كنيد و در برقراري ارتباطات با ديگران سازگارتر باشيد، نه تنها نشانهاي از درك مناسب شما از هوش هيجاني است، بلكه توانايي شما را در كنترل موثر روابط با ديگران نشان ميدهد. به ياد داشته باشيد كه با تمركز بر اين هشت نكته قادر خواهيد بود هوش هيجاني خود را افزايش دهيد، روابطي قويتر در سازمان برقرار كنيد و اهداف فردي و سازماني را تحقق بخشيد.