آموزش سبک نقاشی سمبولیسم
سبک سمبولیسم (1910-1880 میلادی)
جنبش سمبولیسم در فرانسه و در اواخر قرن 19 میلادی شکل گرفت.این جنبش که در تضاد و مقابله با امپرسیونیسم تشکیل شد، به جای پرداختن صرف به واقعیت، به استفاده از علائم و سمبولها برای تاکید بر مفاهیمی نظیر ترس و عشق و مرگ می پرداخت. علائمی که هنرمندان آن استفاده می کردند در خطوط (رنگها) و اشکال خلاصه می شد. هنرمندان سمبولیست بر این باور شدند که تمامی حالات و عواطف و روحیات خود را بر بوم خود آورده و آثاری که نقاشان از ایدئولوژی و عقاید هنرمند هستند را بوجود بیاورند. مضامین آنها معمولاً رمزآلود و یا در بیان وحشت، ترس و مرگ و مالیخولیا و شر بوده که البته این هنرمندان در اجرای آثار خود از عرفان مذهبی ، اسطوره های یونان و داستانهای مذهبی در انجیل بهره جستند. از میان علائم خاصی که این نقاشان مورد استفاده قرار می دادند. زن سمبول مورد علاقه ایشان بود که بواسطه آن بسیاری از عواطف جهانی شناخته شده را به نمایش در آورند.
نقش مفاهیم در سمبولیسم
برخلاف امپرسیونیسم، هنرمندان این سبک، گروهی بسیار متفاوت بودند که به صورت مستقل و با مفاهیم زیبایی شناختی کاملا متفاوتی، آثار خود را اجرا می کردند. ایشان به جای داشتن سبک یک شکل و مجزا به منفی گرایی و بدبینی خستگی و رکورد در جامعه مدرن اعتقاد داشتند و آنرا در نقاشی های خود پیاده سازی کردند. این جنبش گذری بود در رومانیسیسم اوایل سده 19 تا مدرنیسم اوایل سده 20؛ ریشه های این نهضت را بی شک می توان در آثار هنرمند پست امپرسیونیسم “ون گوگ” و “پل گوگن” جستجو کرد و همچنین ردپاهای آن در آثار هنرمندان نویسنده “چون ویلیام بلیک”، “ادوارد بورن جونز” و “دانته گابریل روزتی” و “پیر پووی دو شاوان “وجود داشته است.
هنرمندان سمبولیسم
از میان نقاشان یاد شده، “پیر پووی دو شاوان” که در استفاده از رنگهای غیر تلفیقی و خام شهرت داشت و گاها پالتی از رنگهای خاموش داشت و برای بیان مفاهیم آبستره از فرم های ساده شده، بسیار زیاد استفاده می کرد،نقش بسیار حائز اهمیت در شکل گیری هنرمندانی چون (پل گوگن) و (پابلو پیکاسو) داشت.“پل گوگن” هنرمند سمبولیست قرن 20 میلادی دارای آثاری منحصر به فرد بود،که در آنها خصوصا نوعی گریز از زندگی صنعتی مدرن دیده می شود وی در آثارش با بکارگیری فرم های ساده شده،سطوح رنگی درخشان، متانت زن را به خوبی به تصویر می کشد.سمبولیسم به طور کلی واکنشی بر ضد عقل گرایی، منطق نمایی، ماتریالیسم و اخلاق گرایی بود.هنرمندان احساس نیاز زیادی را در خود برای سبقت گرفتن و پیش رفتن از طبیعت گرایی می دیدندو این مکتب نوعی فرار از گونه های مختلف هنر نظیر رقص، موسیقی و کاباره های در آن زمان بود.
سمبولیسم در اروپا
با اینکه در ابتدا سمبولیسم در فرانسه بوجود آمد اما به عنوان سبکی پیشرو در کل دنیا انتشار یافت؛ هنرمند معروف “ادوارد مونش” (1944-1863) که زمانی زیاد را در پاریس برای حضور در گردهمایی سمبولیست ها صرف کرد، نوعی طبیعت گرایی سمبولیست در همه آثارش احساس می شود که بواسطه آن مونش نورژی تلاش در نشان دادن اضطراب های جامعه مدرن می کند. “جمیز انسور” با اینکه در بلژیک اقامت داشت با برگزاری نمایشگاه های سبک خاص خود را؛ که بر پایه پیکره های غیرمعمول و کارناوالی بود یافت همچنین پیکاسوی جوان حامی “پل گونی” که اولین آثارش در فرانسه 1901 ارائه می شدند، در طول دوره آبی خود در بارسلون به نوعی سمبولیسم گرایش داشت. در اوپای مرکزی ، خصوصا در اتریش سمبولیسم در آثار “گوشاو کلیمت” کاملا مشهود است. وی که به وفور از عنصر (زن) در آثارش بهره جسته سمبولیسم را با هنر دکوارتیو نوین ادغام کرد. این مکتب تاثیر بسیار پر اهمیتی بر آثار سده بیستم میلادی به خصوص هنر اکسپرسیونیسم و انتزاعی در آلمان داشت.
تئوری سمبولیسم
“آلبرت آریر” منتقد هنری در سال 1891 مانیفست خود را درباره هنر سبک سمبولیسم اینطور ارائه کرد.
- هنر بایستی بیانگر ایده و عقیده ای باشد.
- هنر بایستی سمبولیک باشد چون در حال بیان مفهوم و ایده ای به واسطه علائمی است.
- هنر بایستی ترکیبی باشد چون با استفاده از فرم ها و علائم، مضمونی قابل ادارک را بوجود می آورد.
- هنر بایستی ذهنی باشد.
- هنر بایستی تزئینی باشد چون هنر دکوراتیو در لحظه هم سمبولبک هم ترکیبی و هم بر پایه ایده می باشد.
مطالب مرتبط:
مکتب نقاشی کانستراکتیویسم چیست؟ آشنایی با کانستراکتیویسم
نقاشی های گران قیمت دنیا
نکات لازم برای نقاشی منظره
آشنایی با انواع گل سفالگری
منبع: پویا اندیش