پژوهشها بر موشها و انسانها نشان دادهاند، دردهای مزمن تاثیراتی قابل توجه بر مغز میگذارند، و باعث تغییراتی میشوند که حتی بعد از توقف این دردها در بدن باقی میمانند. از این منظر، دردهای مزمن نه تنها مشکل روزانه و دردسرساز مبتلایان هستند و بر زندگی بسیاری از آدمها در سراسر جهان تاثیر میگذارند، بلکه همچنین علت شایع آسیب مغزی هستند که میتوانند خطر ابتلا به اضطراب، افسردگی، و اختلال شناختی را در افراد مبتلا افزایش دهند.
درد چگونه میتواند ساختار مغز را تغییر دهد؟
پژوهشگران دانشگاه نورثوسترن عملکرد مغز انسانها و موشهایی را مورد بررسی قرار دادند که با درد مزمن زندگی میکردند. ابتدا، آنها تفاوتهای عملکرد مغزی آدمهای سالم را در مقایسه با آدمهایی بررسی نمودند که با درد مزمن زندگی میکردند. پژوهشگران با استفاده از اسکنهای مغزی، شواهدی را از کوچک شدن هیپوکامپ در مغز بیمارانی کشف کردند که از دردهای طولانیمدت (نظیر کمر دردی که بیش از شش ماه به طول انجامیده است) رنج میبرند. این مسئله بسیار مهم است، زیرا هیپوکامپ ناحیهای از مادهی خاکستری در مغز و مسئول یادگیری و حافظه است. این ناحیه در عکس زیر با رنگ قرمز علامتگذاری شده است:
درد مغز را پیر میکند
به گفتهی پژوهشگران از مهمترین تاثیرات منفی طولانی مدت دردهای مزمن بر مغز این است که مغز شما پیر میشود. دردهای مزمن نظیر درد سیاتیک میتوانند مادهی خاکستری مغز را سالانه ۱۱ درصد کوچکتر کنند؛ این میزان از کاهش حجم مادهی خاکستری در افراد سالم تنها سالانه ۰/۵ درصد است. به عبارت دیگر، دردهای طولانیمدت به شکلی چشمگیر فرایند معمول پیر شدن مغر را تسریع میکنند. همچنین این مسئله بر طیفی گسترده از عملکردهای مغز نظیر توانایی یادگیری، مدیریت اضطراب، و تنظیم مناسب هیجانها تاثیر میگذارد.
متعاقبا این شرایط مبتلایان را بیش از پیش در معرض خطر اختلالات هیجانی قرار میدهد. علاوه بر هیپوکامپ، ناحیهای دیگر نیز در مغز تحت تاثیر منفی دردهای مزمن قرار میگیرد؛ این ناحیه آمیگدال نام دارد که در شکل زیر نمایش داده شده است. یکی از عملکردهای مهم آمیگدال تنظیم هیجانهایی نظیر ترس است؛ به همین علت، آنهایی که دچار کاهش حجم آمیگدال میشوند بیش از دیگران از اضطراب رنج میبرند.
پژوهشگران همچنین با استفاده از مطالعه بر حیوانات، تاثیرات درد را بر فرایندها و ساختارهای مغزی مورد بررسی قرار دادند. آنها دریافتند حیواناتی که با درد مزمن زندگی میکنند در مقایسه با موشهایی که دردی را تحمل نکردهاند، در انجام کارهایی که به حافظه و هیجان مربوط میشوند با مشکل رو به رو هستند. همچنین به طور کلی نیز نسبت به موشهای سالم مضطربتر هستند. مغز موشهای مبتلا به درد، به سختی میتواند اتصالات عصبی جدید را در هیپوکامپ رشد دهد.
معمولا انسانها و جوندگان میتوانند اتصالاتی جدید را در این ناحیه از مغز شکل دهند، و همین عامل باعث میشود بتوانیم در طول زندگیمان به یادگیری دانش و مهارتهای جدید ادامه دهیم. با این حال، اگر هیپوکامپ نتواند این اتصالات جدید را ایجاد کند، مانند آنچه در مبتلایان به دردهای مزمن رخ میدهد، عملکرد ذهنی تحت تاثیر قرار میگیرد.
با تداوم درد، آسیب نیز وخیمتر میشود
چرا دردهای مزمن باعث کوچک شدن مادهی خاکستری میشوند؟ احتمال میرود، با تداوم درد مزمن، سلولهای عصبی در مغز به شکلی غیرمنتظره تحت فشار شدید قرار گیرند. متعاقبا این سلولها توانایی تشکیل اتصالات جدید را با سلولهای دیگر از دست میدهند. هر چه دردهای مزمن بیشتر ادامه یابند، به دلیل همین تغییرات در این نواحی، کمتر از گذشته به درمانهای معمول پاسخ مثبت نشان میدهند.
راههای طبیعی مقابله با دردهای مزمن
با این فرض که دردهای مزمن میتوانند به آسیب مغزی منجر شوند، کنترل آنها در اسرع وقت بسیار حائز اهمیت است. در کنار داروهای معمول، شیوههای طبیعی فراوان برای کاهش درد وجود دارند. روشهای طبیعی کاهش درد شامل طب سوزنی، ماساژ درمانی، هیپنوتیزم، رفتار درمانی شناختی، یوگا، و داروهای گیاهی هستند. همواره به یاد داشته باشید پیش از امتحان هر یک از این راههای درمان با پزشک متخصص خود مشورت کنید.
امیدواریم از مطلب ” تاثیرات منفی طولانی مدت دردهای مزمن بر مغز ” استفاده کردهباشید.
ترجمه: تحریریه سایت کسب و کار بازده – امیررضا مصطفایی
منبع: لایف هک